به راستی آیا مردان شبیه به پدران خود میشوند و دختران آنها را با دقت به پدرشان بعنوان الگوی زندگی خود گزینه میکنند؟ با ما باشید تا برای شما شرح دهیم. روانشناسان می گویند والد همجنس بیشترین تاثیر را بر فرزند میگذارد. شاید برای همین باشد که قدیمی ها میگفتند مادر را ببین، دختر را بگیر.
همین مساله درمورد پسرها هم صدق می کند. مردان حتی اگر ارتباط خوبی با پدرشان نداشته باشند باز به طور ناخودآگاه از شخصیت آنها کپی برداری میکنند. آنها نه تنها خوبیها و تواناییهاي وی را به ارث میبرند بلکه حتی اگر خودشان هم بیخبر باشند، ویژگیهاي ناخوشایندش را با خود به منزل بخت میبرند،
چرا که این ویژگی ها از کودکی به شکل الگوی رفتاری یک مرد برای آنها درآمده و این الگوها تقریبا هیچ وقت تغییر نخواهند کرد و هر چه سن فرد اکثر شود، شباهت بیشتری به پدرش پیدا می کند. پس مراقب باشید و قبل از جواب مثبت دادن، برای شناخت پدر شوهر آیندهتان تلاش کنید.
به ازدواج بدبین هست؟
شاید زندگی قبل این مرد باعث بیاعتماد شدنش به خانمها و گریزان بودنش از تشکیل خانواده شده هست. روانشناسان می گویند اگر در زندگی پسر پدر نقشی مفید و موثر داشته باشد اما ارتباط کودک با مادرش بد و مخرب باشد، پسر بچه تنها از نعمت داشتن یک الگوی همجنس مفید بهرهمند هست؛
چنین فردی در بزرگسالی در ایفای نقش مردانه مشکلی ندارد اما از نزدیک شدن به جنس مخالف خود میترسد. عجیب نیست اگر پسری که با این الگو زندگی کرده از ازدواج گریزان شود یا بعد از تشکیل خانواده به همسرش اعتماد کامل را نداشته باشد.
شما را به خانواده اش ترجیح میدهد؟
فرض کنید خواستگاری دارید که خانوادهاش مخالف ازدواج او با شما میباشند و او به شما خواهد گفت که در راه عشقتان همۀ را کنار می گذارد و از منزل پدری اش بیرون میزند تا زندگی مستقلی داشته باشد و بتواند با شما ازدواج کند. فکر میکنید این مرد بلوغ کافی برای ازدواج را دارد؟
شاید حرفهاي این مرد عمده هم بیزمینه نباشد و او برای رسیدن به دختری که دوستش دارد، بتواند از همه ي دل بکند اما زندگی در کنار چنین مردی عمده هم آسان نیست. بر زمینه نظر روانشناسان اگر مادر کودک در زندگی او چهرهاي مثبت داشته باشد اما پدر حمایتگر و مایه افتخار پسر نباشد، فرد در بزرگسالی نمی تواند
نقشهاي مردانه را به خوبی برعهده بگیرد. چنین پسری به راحتی دل به یک دختر میبندد و حتی از اینکه برای ازدواج با او از همۀ ببرد نمیترسد، چراکه فکر می کند همه ي دخترها مانند مادرش میباشند و آسان به زنی که سر راهش قرار میگیرد، اعتماد میکند. اما زندگی کردن با چنین پسری بهدلیل ناتوانیاش در حمایت از شریک زندگی و ایفای نقشهاي مردانه آسان نخواهد بود.
شکاک و بیاعتماد هست؟
تعداد زیادی از آسیبهایي که در کودکی به روان و شخصیت فرد میرسد به سادگی در بزرگسالی جبران نمی شود. یکی از شدیدترین این آسیبها با ایجاد فاصلهاي میان کودک و والدینش ایجاد می شود و گاهی تا پایان زندگی با فرد همراه می ماند. روانشناسان معتقدند اگر کودک از نعمت داشتن پدر و مادر خوبی که الگوی ارزشمندی برایش باشند،
بیبهره باشد، نه در بزرگسالی قهرمانی دارد که از او الگو بگیرد و با او همانندسازی کند و نه توانایی نزدیک شدن به جنس مخالف و اعتماد کردن به وی را دارد. به عبارت دیگر چنین پسری نه از پس ایفای درست نقشهاي مردانه برمیآید و نه میتواند با غیرهمجنس خود ارتباط موثری برقرار کند.
همسر و پدری ایدهآل هست؟
اگر بخت با همسرتان یار بوده و در کودکی زیر سایه پدر و مادر خوبی که ارتباطاي همدلانه و صمیمی با یکدیگر و با او داشتهاند، پرورش یافته باشد مسئولیتپذیر بار آمده و سادگی به تواناییهایش شک نمیکند. او می تواند با دید باز همسر آیندهاش را گزینش کند و ازدواجی پیروز داشته باشد. چنین مرد مسئولیتپذیری می تواند از شریک زندگیاش حمایت کند و در آینده پدری مفید برای فرزندش باشد.
در تصمیم گیری ضعیف هست؟
فرزند پدری که همه ي وقت در مقابل پسرش می ایستد و عبارات «نکن»، «نمی شود»، «نمی توانی» و… را مدام به زبان میآورد در همۀ ابعاد زندگیاش تردید و نگرانی را با خود به همراه میآورد. تصمیم گرفتن برای چنین پسری سخت هست و همه ي وقت و در انجام هر کاری با نگاهی به پدر به دنبال تایید او می گردد.
چنین پسری حتی برای کمک کردن به همسرش هم سعی می کند از الگوی پدر پیروی کند و اگر پدرش میانهاي با این موضوع نداشته باشد در مقابلش هیچ قدمی برای کم کردن بار مسئولیت همسرش برنمیدارد. والد همجنس بیشترین تاثیر را بر فرزند می گذارد.
به همین علت هست که پسر تمام رفتارهای پدرش را درونی میکند و آنها را تا سالهاي سال با خود به همراه میآورد. شاید پسر هرگز از این الگوپذیری و شباهت غیرقابل انکاری که به پدرش پیدا می کند باخبر نباشد یا شاید تا مدتها از رفتارهای پدرش انتقاد کند و هرگونه شباهتی به وی را انکار کند اما در عالم واقعیت، پسر را تا حدودی می توانیم مشابه کپی شده پدر بدانیم و از رفتارهای درست و مفید گرفته تا اشتباهات پدر را در زندگیاش ببینیم.
تک والد بزرگ شده؟
با همۀ اینها که گفتیم پس تکلیف بچه هایي که پدرشان را از دست داده اند و با مادرشان بزرگ شده اند چیست؟ در این موارد بچه ها بسیار سردرگم تر از اوضاع عادی میباشند. به همین علت ازدواج با زن ها یا مردهای تک والد کمی به تامل نیاز دارد.
منظور از تک والد این نیست که فرد درکنار مادر و ناپدری یا پدر و نامادری بزرگ شده باشد. منظور، رشد کردن در فضایی هست که یک والد همزمان نقش هاي پدری و مادری را به دوش گرفته هست. چنین فرزندی شناخت دقیقی از الگوهای ارتباطی با جنس مخالف ندارد، نمیداند بعنوان یک مرد چه وظایفی به عهده اش قرار گرفته و از آن مهم تر،
وقتی خودش صاحب فرزند شد چطور باید با فرزندش رفتار کند. این بچه ها اگر حساس و باهوش و متعهد باشند، معمولا در سنین نوجوانی و جوانی شروع به دقت در الگوهای رفتاری جنسیت خودشان میکنند و سعی دارند از روی رفتارهای مردان فامیل، به الگوی درستی برسند. اما یادتان باشد همۀ بچه ها این قدر مسئول و باهوش نیستند و احتمال اینکه خواستگار شما هیچ الگویی از نقش هاي مردانه نداشته باشد بسیار قوی هست!