یک استارتاپ پیروز مي تواند انواع فرصت ها را برای ابداع کننده و نیروهای جذب شده ایجاد کند. جهان اکنون بر پایه استارتاپ هاي پیروز بنیان شده هست. مثل گوگل.خر بی دم از پل گذشت تلفیق دو ضرب المثل خر ما از کرگی دم نداشت و خر از پل گذشتن، هست.
هرکدام از این دو ضرب المثل در جای متفاوتی مصداق دارند خر ما از کرگی دم نداشت به بد شانسی و بد اقبالی اشاره دارد در حالی که خر از پل گذشتن کنایه از این هست که طرف مشکلش حل شد و دیگر کاری باشما ندارد.
استارت آپ و شتاب دهنده
مدتی هست که خیلی مقتدرانه به سمت بها دادن به ایده هاي نو رفته ایم و از جسارت افراد برای راه اندازی کسب و کارهای اخیر استقبال میکنیم و نام این گروه جسور و خلاق را استارت آپ گذاشتیم.استارت آپ ها کسب و کارهایی حول محور تکنولوژی میباشند که پتانسیل رشد بالایی دارند.
همه ي وقت با ایجاد همچین نام ها و گروه هایي یک سری گروه تحت لوا و پشتوانه آن ها راه اندازی میشود. این بار این گروه شکل گرفته در سایه استارت آپ ها، شتاب دهنده نام گرفته هست. شتاب دهنده ها متشکل از افرادی هست که فرصت ها را شناسایی و روی استارت آپ ها سرمایه گذاری می کنند.
در این میان قضیه شکل گیری استارت آپ ها و شتاب دهنده ها، مثل قضیه مرغ و تخم مرغ هست که کسی نمیداند که اول شتاب دهنده ها بودند یا استارت آپ ها ! یا اول استارت آپ ها بودند و نیاز به حامی داشتند و شتابدهنده ها شکل گرفتند اما هر چیزی که هست انشاالله این حمایت ها ،نتیجه بخش بوده و به سود شهروندان منتهی شود.
برای همۀ جا افتاده هست که کسب و کار هاي نو پا دنبال یافتن فرصت برای جون گرفتن تجارت خود میباشند و اگر به گفته خودشان شانس بیاورند و شتاب دهنده ها ازآنها حمایت کنند کسب و کار راه میوفتد و با پشتکار پیروز میشود و اگر هم شانس نیاورند از ضرب المثل خر ما از کرگی دم نداشت بهره گیری میکنند
و به عالم و آدم غر می زنند ! در خلال این دو دسته یک دسته نامرئی داریم که اکثر در دسته اول که شانس مي آورند گنجانده میشوند اما پس از این که حامی و سرمایه گذار پیدا کردند و در اصطلاح خرشان از پل گذشت،دچار جوگرفتگی شده و فرصت هاي بعدی راکه اغلب آژانس هاي خلاقیت به آن ها می دهند از دست می دهند گرچه این از دست رفتن فرصت ها
برای همکاری، از سوی مدیران ارشد اتفاق نمی افتند و بهتراست بگوییم اصلا خبر دار نمیشوند که بخواهند بپذیرند یا رد کنند و یک اپراتور تلفن یا افرادی که تصمیم گیرنده نیستند به خود اجازه تصمیم گیری داده و برای استارت آپی که تشنه فرصت هست فرصت کشی میکنند.گاهی هم نمی توان از این افراد نمی توان خرده گرفت چرا که متاسفانه گاهی شرح وظایف و شرح اختیارات به پرسنل گوشزد نمیشود و افراد سردر گم میمانند.
هشدار برای استارت آپ ها
برا ي جلو گیری از اتفاقات این چنینی پیشنهاد میکنم استارت آپ ها کمی هوشیارتر عمل کرده و تحت هیچ شرایطی بازرسی بر عملکرد پرسنل و تشریح کامل حدود اختیارات را فراموش نکنند.به امید آنکه این استارت آپی که اخیرا من خواهان مذاکره جهت همکاری با آن ها بودم دیگر فرصت کشی نکند و با بهره گیری از فرصت هاي موجود و پیشنهادات ارائه شده سرعت رشد خود را تسریع کند…
اصول اخلاقی حکم می کند نامی از این استارت آپ نبرم ولی برای آنکه حس کنجکاوی خوانندگان عزیز را کمی آرام کنم به حوزه فعالیت آن ها اشاره می کنم که در حوزه استخدام و جذب نیروی کار میباشند….