بازیگری و خوانندگی شغل مشترک این هنرمندان است 

در دنیای هنر بسیار از افراد میباشند که علاقه دارند تا در اساس هاي گوناگون مثل موسیقی و بازیگری تجربیاتی داشته باشند. همه ي ما خواننده ایم. تعجب نکنید. به جای تعجب کردن یک نگاهی به میهمانی هاي خانوادگی یا دورهمی هاي دوستانه بیاندازید که وقتی بزم گرم میشود چگونه به نوبت زیر آواز می‌زنیم

به ویژه اگر یک سازی, گیتاری, سه تاری, چیزی هم در بین باشد که اکثر برای آواز خواندن ترغیب مان کند. حتی آن ها که تا به حال در جمع نخوانده اند در تنهایی و خلوت پشت حکم یا نهایتا موقع حمام کردن بارها مچ خودشان را در حال آواز خواندن گرفته اند.

اساسا میل و وسوسه به آواز خواندن قابل انکار نیست به ویژه اگر ته صدایی هم در کار باشد و مخاطبی که برای شنیدن این ته صدا اعلام آمادگی کرده باشد. خلاصه همۀ مردم به آواز خواندن علاقه دارند و بازیگرها هم که جدا از مردم نیستند.

پس انها هم بعنوان بخشی از مردم بدشان نمی‌آید حنجره خودشان را برای ساز و آواز یک تستی بزنند. در این میان کار برخی افراد میگیرد و خوانندگی هم به هنرهای شان اضافه می‌شود. برخی دیگر هم مسیر برعکس را طی میکنند و بعد از خوانندگی به عشق بازیگری میرسند. در این مقاله به هر دو دسته اي که ذکرشان رفت پرداخته شده هست.

حامد بهداد

حامد بهداد این جا, حامد بهداد آنجا, حامد بهداد همۀ جا.بازیگر محبوب جوان ها که با سرکش گری و عصبی بازی دل خیلی ها را به ویژه در نخستین سال هاي بازیگری اش برده بود, دستی هم در خوانندگی دارد. دستی که هر زمان از یک آستین بیرون می‌آید.

یک‌بار تیتراژ پایانی یک سریال تلویزیونی را اجرا میکند و بار دیگر در متن سریال دندون طلا بارها و بارها می‌زند زیر آواز. یک‌بار در فیلم “آن شب رخداد افتاد” نقش خواننده مجالس را بازی میکند و یکبار در فیلم “گربه هاي ایرانی…” در حین اینکه برای بهمن قبادی دنبال خواننده هاي زیرزمینی میگردد, خودش هم سرانجام یک جایی می‌زند زیر آواز خراسونی!

بهداد در قامت خواننده چند تک آهنگ به شکل انفرادی منتشر کرده و گرچه در چند کنسرت گروهی هم شرکت داشته هست. کنسرت هایي که اغلب آن ها در همراهی با گروه “دارکوب” برای بهداد شکل میگیرند. او پیشینه همراهی در یکی از آهنگ هاي رضا یزدانی را هم دارد و خلاصه در اشکال گوناگون خوانندگی را تجربه کرده هست.

بهداد این روزها مشغول بازی در یک تئاتر هست و اگر در این تئاتر هم یک باره تصمیم گرفت زیر آواز بزند اصلا نباید تعجب کرد چون توانایی اینکار را دارد. وی را در این شبها در نمایش “شرق دور, شرق نزدیک” به کارگردانی حمیدرضا نعیمی میتوان پیدا کرد, نمایشی که در پردیس تازه راه اندازی شهرزاد روی صحنه میرود.

رضا یزدانی

پای این خواننده محبوب را نخستین بار مسعود کیمیایی به سینما باز کرد. کیمیایی می‌گوید وقتی نخستین بار صدای رضا یزدانی را شنیده احساس کرده این همان صدایی هست که می‌تواند فریاد نسل جوان امروز باشد. پس بسیار مشتاق شده تا این صدا را در فیلم هایش داشته باشد و چه بهتر از اینکه صدا را به همراه صاحبش وارد فیلم ها کند.

بنابراین رضا یزدانی نخستین بار در صحنه اي از فیلم “حکم” آماده میشود و در کافه اي که پاتوق بدمن هاي کله گنده فیلم هست آواز میخواند.

او برای تیتراژ پایانی فیلم هم آهنگ مشهور لاله زارش را اجرا میکند, گرچه با ترانه جدیدی که متناسب با فیلم نوشته شده هست: “از لاله زار که می گذرم, مجروح تر از ترانه ام/ تشنه محکومیت به حکم عاشقانه ام/ از لاله زار که می گذرم, حسرت گولّه با منه! وقتی که دست تو می خواد, تیر خلاص رو بزنه…”

یزدانی بعدها در 3 فیلم بعدی استاد یعنی “رئیس”, “محاکمه در خیابان” و “متروپل” هم ترانه خواند اما بازیگری برایش از فیلم “طهران, استان تهران” جدی شد.بعد از آن در “بوی گندم” هم بازی کرد تا اینکه سرانجام به “تیک آف” رسید و برترین بازی اش را در این فیلم به نمایش گذاشت.

در “تیک آف”, رضا یزدانی روبروی مصطفی زمانی و پگاه آهنگرانی یکی از نقش هاي اصلی فیلم را به خوبی ایفا کرد و ترانه “تیک آف” را هم با آهنگسازی محسن شریفیان اجرا کرد که یکی از برترین آثار او تا امروز بوده هست. “من برای کسی جز تو, شهرُ زیر و رو نکردم/ به چی باید می رسیدم؟ وقتی آرزو نکردم!”

محمدرضا هدایتی

هدایتی از همۀ بازیگرهایی که تا هم اکنون نام بردیم خواننده تر هست. هدایتی از وقتی با مجموعه “ببخشید شما” مشارکت اش را با مهران مدیری نخست کرد تدریجی بعنوان بازیگر طنزهای تلویزیونی به شهرت رسید. اما او قبل تر از این‌ها در اساس موسیقی تعلیم دیده و چشم براه فرصتی بود تا استعدادهایش را در این اساس بروز بدهد.

بعدها این فرصت را پیدا کرد و تدریجی در خوانندگی هم آن‌قدر فعال شد که اکنون دیگر شهرتش در این رشته هم دست کمی از بازیگری ندارد. این روزها نام محمدرضا هدایتی را اگر در موتور گوگل جستجو کنید بعد از نخستین صفحه که مربوط به ویکی پدیای اوست بی درنگ به لینک هایي برای دانلود آهنگ هاي جدید او می‌رسید نه اخبار و تصویر هایي در مورد فعالیت هاي بازیگری اش.

از هدایتی تا امروز دو مجموعه رسمی به نام هاي “برگ و باد” و “ماه می خنده” به همراه چندین و چند تک آهنگ منتشر شده که با بخت عمومی و پیشباز مخاطبان هم روبرو شده هست تا حدی که کنسرت هاي این هنرمند از جمله کنسرت هاي شلوغ و محبوب در مارکت موسیقی پاپ محسوب میشوند.

آهنگ هاي “دلگیرم از تو” و “من با تو آرومم” هدایتی یکی از پرطرفدارترین آهنگ هاي پاپ سال هاي جدید بوده و بارها و بارها در شبکه ها و سایت هاي مجازی لود شده هست. او اضافه بر تمام این فعالیت ها, صداپیشگی عروسک ها را در برنامه “کلاه قرمزی و پسرخاله” هم مثل تمام این سال ها ادامه می‌دهد. گرچه اگر این برنامه ساخته شود و در دام کج سلیقگی مسئولان تلویزیون گیر نیفتد.

رضا رویگری

رضا رویگری بازیگر راکه همۀ می شناسند. از بازی در فیلمهای سینمایی دهه 60 و 70 گرفته تا کم کاری در سینما و بازی در سریالهای تلویزیونی, وی را به یکی از معروف هاي این حوزه تبدیل کرده هست. به ویژه بازی در سریالهای تاریخی طی چند سال جدید جایگاه خاصی به این بازیگر قدیمی بخشیده هست

اما رویگری خواننده را احتمالا مخاطبان هنر کمتر به جا بیاورند. او خواننده سرود مشهور “الله الله” بود که در سال هاي اول انقلاب اجرا شد و یکی از مشهور ترین سرودهای انقلابی در تاریخ ایران محسوب میشود.

شعر “ایران ایران ایران/ خون و مرگ و عصیان” با صدای او تا سال هاي سال یکی از آشناترین اشعار برای نسلی خواهد بود که سال هاي انقلاب را از نزدیک لمس کردند. رویگری سال 1368 در فیلم “دخترم سحر” به کارگردانی مجید قاری زاده اضافه بر بازیگری چند سرود هم اجرا کرد که این یکی از نخستین تجربه هاي خوانندگی در سینمای کشور ایران در سال هاي بعد از انقلاب بود.

از رضا رویگری در جایگاه خواننده تا به حال 3 مجموعه موسیقی با نام هاي “از عشق گفتن”, “غوغا” و “کازابلانکا” منتشر شده هست.

رسول نجفیان

جوان هاي امروز احتمالا کمتر وی را به یاد بیاورند چون در سال هاي جدید هم از بازیگری فاصله گرفته و هم از خوانندگی اما پیش ترها در هر دو حوزه آنقدر پر کار بود که هر جا نگاه میکردیم وی را می‌دیدیم و گرچه کارهای دلنشینی هم در هر دو حوزه بازیگری و خوانندگی داشت.

حتی برخی از کارهای او به “کالت” تبدیل شدند, آن‌قدر که تا مدت ها هر شخصی از دار جهان می رفت مراسم سوگواری او فقط با صدای نجفیان و شعر “عجب رسمیه…” رسمی می شد.

نجفیان در بازیگری هم کارهای ماندگار و دلنشینی از خود به جا گذاشت از جمله حضور پررنگش در سریال آپارتمان و گرچه بازی دلنشینش در نمایش “عشق آباد”, به ویژه در صحنه مشهوری که همراه با پرویز پرستویی صحنه تئاتر شهر را مستانه طی میکردند. او دستی هم به ساز دارد و میتواند آوازهای محزونش را با نوای سه تار خود همراهی کند.

خوانندگی رسول نجفیان اکثر شکل و شمایل نوجه خوانی دارد و او با تکیه بر این توانایی اش یک مجموعه عاشورایی هم با اشعاری مذهبی منتشر کرده هست. اي کاش وی را پرکارتر از این ها ببینیم؛ گرچه در همان بازیگری و خوانندگی, نه در اجرای برنامه هاي تلویزیونی که چندان به سبک کاری او نمی‌آید.

امیرحسین مدرس

نام مدرس هم از پرونده بازیگر – مجری هاي مستقیما به پرونده بازیگر – خواننده ها منتقل شده هست. اگرچه او نه در خوانندگی آن قدرها پر سروصدا بوده و نه در بازیگری, اما کم سروصدا بودن او به معنای عدم موفقیتش نیست. اساسا مدرس از آن دسته هنرمندانی هست که کیفیت را در کارش به کمیت ترجیح داده و در تمام این سال ها بدون تبلیغات چندان و راه انداختن سروصداهای معمول پیرامون خودش, به کار ادامه داده هست.

مدرس, کار موسیقی را خیلی جدی شروع کرده هست. او ابتدا ردیف هاي آواز مقدماتی را گذرانده و سپس دوره تکمیلی و بینظیر را نزد مرحوم استاد رضوی سروستانی به آخر رسانده هست. او تیتراژ سریالهای تلویزیونی “خوش نشین ها”, “زن بابا”, “ترانه مادری” و “فرات” را خوانده و نخستین آلبومش با نام “ماه نی” هم بازخوانی نوحه هاي قدیمی و فراموش شده ایرانی بوده هست. او در آخرین مجموعه موسیقی اش با نام “خورشید” هم با امین تارخ مشارکت کرده هست.

بهرام رادان

یک مجموعه موسیقی به نام “روی دیگر” منتشر کرد و بعد از آن دیگر از خوانندگی دست برداشت. بهرام رادان اوایل بعنوان یکی از خیل جوان هاي خوش چهره و چشم رنگی به سینما آمد و در فیلمهای بدنه به بازی پرداخت اما تدریجی پایش به فیلمهای هنری باز شد و نقش هاي با ارزش تری بازی کرد. بهروز افخمی با فیلم “گاوخونی” نخستین کارگردانی بود

که پای رادان را به فیلم هایي با عیار بالا باز کرد. احتمالاً رادان توقع داشت در خوانندگی هم مثل بازیگری تدریجی بحبوحه بگیرد و جایگاه بهتری پیدا کند. احتمالا هم صرفا از سر تفنن یک مجموعه منتشر کرده و بعد از آن شخصا علاقه اي به ادامه این مسیر نداشته هست. کسی چه میداند!

مهران مدیری

در پرونده بازیگر – خواننده ها نمیتوان از کنار نام او عبور کرد. اگر پرونده کارگردان ها را هم باز کنیم باید از او نام ببریم و احتمالا اگر به سراغ پرونده ثروتمندترین مردان ایران هم برویم باز مهران مدیری یک جایی در آن گوشه ها برای خودش پیدا کند! صدای مهران مدیری نخستین بار با مجموعه “از روی سادگی” شنیده شد.

آلبومی که با سروصدا و تبلیغات چندان و با قیمتی که در زمان خودش گران تر از سایر مجموعه هاي موسیقی بود به بازار آمد. همه ي افرادی که کنجکاو بودند صدای کمدی ساز محبوب شان را برای نخستین بار بعنوان خواننده بشنوند, این مجموعه را با قیمت بالایش خریداری کردند و اغلب شان هم پشیمان نشدند.

مدیری خواننده, بعدها چند تیتراژ برای برنامه هاي تلویزیونی و فیلمهای سینمایی خواند که “شب هاي برره”, “باغ مظفر”, “قهوه تلخ” و فیلم “هم نقس” مهم‌ترین انها بودند. او در مشارکت با گروه دارکوب هم چند ترانه را اجرا کرد و گرچه خواندن در کنسرت هم از تجربه هایي بود که از دستش در نرفت.

فتحعلی اویسی

آن اوایل وقتی در سریالهای خنده دار تلویزیون زیر آواز می زد کسی فکر نمی‌کرد خوانندگی برایش جدی تر از این حرف ها باشد. همه ي فکر می‌کردند فتحعلی اویسی وقتی در نقش پیرمردهای بامزه و بذله گو ظاهر می‌شود طبعا مثل همۀ آن ها باید دستی هم در آواز خواندن داشته باشد و به همین دلیل هست که هر از گاهی صدایش را گرم میکند و زیر آواز میزند اما بعد تدریجی کار بالا گرفت و به خواندن تیتراژ پایانی سریال رسید.

بعد هم که پای انتشار مجموعه وسط آمد و “خونه دل” با صدای فتحعلی اویسی و همراه پسرش علیرضا اویسی منتشر شد. دیدنی هست بدانید اویسی همراه با گروه آژیر در کنسرت زنده هم خوانندگی کرده هست. بنابراین برای اینکه وی را در زمره خواننده – بازیگرها قرار بدهیم هیچ کم و کسری خاصی ندارد.

رضا صادقی

با وجود محبوب بودن در سال هاي جدید – به ویژه در نخستین سال هاي شهرتش – رضا صادقی خواننده کم حاشیه و کم حرفی هست. از خواننده اي تا این حد کم حاشیه که معمولاً حتی از گفت و گو با رسانه ها هم فراری هست, بعید بود تن به بازیگری در یک فیلم سینمایی بدهد اما او به توصیه احمد امینی جواب مثبت داد و در فیلمی که با الهام از زندگی حقیقی او ساخته شده بود در نقش خودش بازی کرد.

محمدرضا فروتن, افشین هاشمی, پگاه آهنگرانی, شقایق فراهانی, پیام دهکردی, کوروش تهامی, همایون ارشادی, هومن برق نورد و ترلان پروانه دیگر بازیگران این فیلم سینمایی بودند که از میان آن ها پیام دهکردی وظیفه بازیگردانی را هم بر عهده داشت و به رضا صادقی در رعایت اصول بازیگری کمک میکرد. “بی خداحافظی” نخستین و آخرین تجربه آقا رضای مشکی پوش در سینما بود و بعد از بازی در این فیلم, بی خداحافظی سینما را ترک کرد.

فرزاد فرزین

خواننده جوان و محبوب و بازیگر سریال “عاشقانه“. فرزاد فرزین بازیگری را نخستین بار در سال 1385 با فیلم “پسران آجری” به کارگردانی مجید قاری زاده تجربه کرد. بعد از آن در تله فیلمی به نام “دنیای محبوب” بازی کرد و برای فیلم “سوپراستار” به کارگردانی تهمینه میلانی نیز آهنگ تیتراژ فرآوری.

بعد از یکی دو حضور کم سروصدای دیگر در فیلم ها و تله فیلم ها در نهایت به بازیگران سریال “عاشقانه” ضمیمه که مخاطبان زیادی داشت و بسیار دیده شد. “عاشقانه” چهارمین تجربه بازیگری فرزین به تعداد می‌رود و گرچه او تیتراژ ابتدایی این سریال را نیز به همراه 3 آهنگ دیگر اجرا کرده هست.

ستاره هاي قبل از انقلاب

بازار خواننده – بازیگرها در سینمای قبل از انقلاب خیلی داغ تر از امروز بود. از نخستین سال هاي راه اندازی سینما در ایران تا سال 1357 که انقلاب اسلامی باعث تغییرات وسیعی در روند فیلمسازی شد, خواننده هاي زیادی به سمت سینما کشیده شدند و بازیگری را تجربه کردند. به علت رونق ساز و آواز در فیلمفارسی هاي آن دوران,

اتفاقا خواننده ها اساس بهتر و میدان وسیع تری برای فعالیت در فیلم ها داشتند چون در صحنه هاي زیادی از فیلم می توانستند توانایی خود را در خوانندگی به رخ بکشند و به جذابیت فیلم ها هم اضافه کنند.به غیر از بانوان خواننده و بازیگر که فعالیت زیادی هم داشتند, از بین آقایان, نعمت الله آغاسی هم در چند فیلم سینمایی در نقش خودش ظاهر شد

و هم زمان بازیگری و خوانندگی کرد. اکبر گلپایگانی هم در فیلم “مرد حنجره طلایی” بعنوان بازیگر ظاهر شد. قبل از این ها خوانندگان دیگری هم بودند که دستی هم در بازیگری داشتند و به ویژه در فیلمهای “یاران”, “ماهی ها در خاک می میرند”, “بوی گندم” و دیگر فیلم ها از بازی هاي به یادماندنی آن ها و از فیلمهای محبوب نسل جوان در آن سال ها بود.