پارس ناز پورتال

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

مجموعه : اخبار سینما
گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش 

روشنک گرامی بازیگر سینما این روزها بین مردم بسیار پرطرفدار شده هست و بعنوان یکی از چهره هاي سینما در آینده می‌توان روی وی حساب باز کرد. نوع رفتار و منش روشنک گرامی نشان میدهد با آدمی روبرو هستیم که زندگی را سخت نمی‌گیرد و اهل کارهای خاله زنگی و درگیر باندبازی شدن

 

و پشت سر این و آن سخن گفتن که در محیط سینما و تلویزیون متعارف هست, نیست. این بازیگر جوان سرش به کارش و دغدغه هایش گرم هست و احتمالا به همین علت باشد که در نزدیک به یک دهه فعالیت در حوزه بازیگری شمار کارهای بازیگری اش به زحمت به 15 کار میرسد.

 

بعد از موفقیت فیلم “قاعده تصادف” که گرامی در نقش یک دختر صاف و ساده که عشق یک طرفه اي به همکلاسیش داشت ظاهر شد, این انتظار به وجود آمد که او در بازیگری سینما فعال تر باشد اما هم چنان سالی یک فیلم قبول میکند و در دو سال جدید در تئاتر نقش هاي خوبی در نمایش هاي متفاوت و جذابی مثل “بازی یالتا” و “رویای نیمه شب تابستان” داشته هست.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

روشنک گرامی که یک فیلم حاضر توزیع به اسم “منزل دیگری” را دارد که در نقش یک دختر عامی طبقه متوسط جامعه بازی قابل قبولی ارائه کرده و در فیلم اخیرا عرضه شده به شبکه خانگی “هلن” هم نقش یک دختر قربانی شده شرایط خانواده و اجتماع را شایسته و روان نقش بازی کرده هست با حضورش در نقش محوری سریال مشکل

 

و طولانی مدت “گمشدگان” در کانون دقت مخاطبان قرار گرفت و گرچه که به مثل اغلب سریالهای تلویزیونی به اندازه نقدهای مثبت, نقدهای منفی هم به سمتش آمد. روشنک گرامی بازیگری نیست که در مقابل نقدهای منفی موضع بگیرد و به جایش کوشیده حتی تندترین نقدها را هم با تمرکز مورد دقت و تحلیل قرار دهد. روشنک گرامی در صحبتی ورای بازیگری, درمورد دنیای ذهنی اش بعنوان یک هنرمند جوان سخن گفته هست.

 

جزو بازیگرانی نیستید که چندان اهل بازی در سریالهای تلویزیونی باشید. آیا از حضور در کارهای طولانی مدت آزار میشوید؟

 

 از بازی در سریال تجربه خوبی نداشتم و بحث آزار شدن در بین نیست. در سریال “فاصله ها” هم به دلیل تجربه کردن مدیوم تلویزیون بازی کردم. این حضور در تلویزیون کات خورد به هفت سال بعد و صبح روزی که از خواب بلند شدم و با خودم گفتم اگر امروز تا شب تلفنم زنگ بخورد و برای بازی در سریالی دعوت شوم قبول می‌کنم!

 

آن روز صبح که از خواب بلند شدید حال تان مفید بود؟

 

* بله, حالم مفید بود. خیلی ها از من خواسته شد که سریال بازی کنم. مردمی که به من لطف دارند و به همین دلیل در سریال “گمشدگان” بازی کردم. به هر حال این یکی از خصوصیت هاي حرفه ماست که به دلیل رابطه مستقیمی که با مخاطب داریم همواره در معرض اظهار نظر آن ها هستیم و این اظهار نظرات می‌تواند دیدی بهتر نسبت به کارهای مان پیش روی مان بگذارد. فقط باید کمی دقت کرد که این نظرات, مشی مستقل بازیگر را دچار خدشه نکند.

 

به نظر میرسد در این سال ها توصیه بازی در سریالهای زیادی را رد کرده‌اید.

 

* خیلی چندان! تعدادش یادم نیست. همواره در برهه اي از زمان با یک سری پیشنهادات مواجه می‌شوید که باید میان انها انتخاب کنید. این اوضاع برای من هم بارها پیش آمده هست که مواجه شده ام با توصیه بازی در سریال هایي که برخی از انها چندان از حد روتین بوده اند و مطمئن بودم

 

اگر در انها ایفای نقش کنم اتفاقی در مسیر بازیگریم رخ نخواهد داد. پس چه بهتر که بکوشم انتخاب هایي منطقی تر و متفاوت تر داشته باشم تا هم خودم لذت بیشتری از بازیگری ببرم و هم مخاطبانم متوجه تفاوت کاراکترها شوند.

 

انگاری کلا بازیگری را هم زیادی جدی نمیگیرید.

 

* به بازیگری بعنوان شغل و حرفه نگاه نمی‌کنم بلکه بازیگری را برای لذت بردن و علاقه شخصی انجام می‌دهم. اصلا ذات هنر به جوشش باطنی و علایق شخصی باز می‌گردد و اگر این علاقه نباشد, هیچ هنری فی نفسه لذت بخش نیست. شما در نظر بگیرید فردی که علاقه اي به نقاشی ندارد, بخواهد به صورت آکادمیک نقاش شود؛ طبیعی هست که چنین فردی سخت بتواند به اندازه یک نقاش غریزی رشد کند و محصول قابل قبولی خلق نماید.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

این حرکت بر مدار علاقه, امکان خوبی را در اختیار شما قرار میدهد که هر نقشی را قبول نکنید.

 

* هیچ وقت برای بازیگر بودن خیلی هیجان زده نبودم بنابراین کم کاری ناراحتم نمی‌کند. به بازیگری جور دیگری نگاه میکنم. نقش هایي را قبول می‌کنم که بتوانم با آن ها کلنجار بروم و رابطه برقرار کنم و دوست شان داشته باشم و این کلنجار رفتن در رسیدن به حال روحی مفید کمکم می‌کند. هیچ لذتی هم بالاتر از همین که روحت حالش مفید باشد, نیست.

 

غیر از بازی در نقش هایي که دوست دارید, انجام چه کارهایی حال تان را مفید میکند؟

 

* موسیقی حالم را خیلی مفید میکند و من پیانو, عود, تار و ساکسیفون می‌نوازم و نواختن و گوش دادن موسیقی سرحالم می‌کند.

 

آیا موسیقی را به طور حرفه اي دنبال می‌کنید؟

 

* تار و پیانو را حرفه اي دنبال میکنم ولی به طور غریزی کلا آدمی هستم که هر سازی ببینم می‌توانم دستم بگیرم و شروع کنم به نواختن.

 

بنابراین اکثر به موسیقی علاقه دارید تا بازیگری؟

 

* نمیتوانم سنجش شان کنم. جنس علاقه ام به موسیقی خیلی متفاوت با بازیگری هست. نمیتوانم بگویم کدام شان را اکثر دوست دارم. در کنار موسیقی و بازیگری که گاهی چیزکی هم می‌نویسم و حکایت می‌نویسم, طرح فیلمنامه مینویسم و دل نوشته هایي که احتمالا روزی بتوان انها را منتشر کرد. گرچه ادعایی در این اساس ندارم و برای همین هست که همۀ انها را دل نوشته می‌دانم.

 

اهل کارهایی که برخی از بازیگران نامتعارف مثل کاری که “دانیل دی لویس” کرد و 10 سال بازیگری را رها کرد و به شهر رم رفت و کفاش شد, هستید؟

 

* به طور کلی کارهای هیجان انگیز را دوست دارم و دوست ندارم مدام مشغول یک کار خاصی باشم. کلا ذات بازیگری هم با همین خطر کردن و قرار گیری در نقش هاي تجربه نشده هست که لذت بخش می‌شود.

 

اهل کارهای خطرناک هستید؟

 

* عاشق سرعت هستم و اغلب مواقع ماشینم را با سرعت می‌رانم و هم اکنون که کمی پیر شده ام و عین پیرزن ها محتاط رانندگی می‌کنم «می‌خندد» اما هنوز هم مادرم کنار من در ماشین نمی‌نشیند و از رانندگی من می‌ترسد! ولی به هر حال این هم غریزی هست و نمیشود کاریش کرد. رانندگی و عشق به سرعت در شمار زیادی از جوانان وجود دارد و این هم راهی هست برای خالی کردن هیجانات این دوران.

 

… لابد جریمه رانندگی هم چندان پرداخت می‌کنید؟

 

* به دلیل سرعت نه, اما چون محل دانشگاهم در منطقه طرح ترافیک بود جریمه هاي زیادی پرداختم. سال گذشته هم که دوتا تئاتر در مرکز شهر بازی داشتم بارها جریمه شدم. این‌ها مواردی هست که احتمالا برای بسیاری دیگر از عشق ماشین ها هم پیش آید به ویژه در استان تهران که آن‌قدر انباشته شده از ماشین که حد ندارد.

 

به نظر می‌رسد در خانواده اي با رفاه مالی بالا زندگی میکنید.

 

* نه, خانواده من به لحاظ مالی در سطح متوسطی میباشند و اینکه می‌گویند مرفه بوده ام شایعاتی هست که شبیه اش درمورد بسیاری دیگر از همکاران هم وجود دارد. گرچه زندگی در سطح متوسط باعث نشده تمنیات مالی داشته باشم و همواره لذت روحی را مقدم دانسته ام بر تلاش برای اضافه کردن به سطح مالی چون فکر میکنم اگر روحم در آرامش نباشد, درآمد میلیاردی هم به کار نمی‌آید.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

پس به دلیل کسب درآمد نبوده که سراغ بازیگری آمده اید؟

 

* من می‌توانم از راه هاي دیگری به جز بازیگری پول در بیاورم. مثلاً طراحی لباس هم انجام می ده. گرچه اینکار را هم به صورت کاملا دلی انجام می‌دهم. یعنی حرفه اي به مفهوم اینکه مزون داشته باشم, نه اما برخی از دوستانم از لباس هایي که طراحی کرده ام خرید می‌کنند. کار طراحی لباس هم درآمد مناسبی دارد

 

که اگر بخواهم می‌تواند بهینه شود اما آدمی نیستم که در یک حیطه بمانم و اکثر دوست دارم علایق مختلفم را پی بگیرم؛ علایقی که جنبه روحی دارند و باعث میشوند لذت بیشتری از زندگی ببرم.

 

برخی از بازیگران مثل مهتاب کرامتی و ستاره اسکندری مزون دارند. با انها مشارکت نمیکنید؟

 

* سربلندی مشارکت با این هنرمندان را نداشته ام چون وقتی برای داشتن مزون دائمی ندارم و هر وقت که آزادم خودم طراحی میکنم و لباسهای دست دوز درست می‌کنم که بیشترشان هم به درد پوشیدن در زندگی عادی نمی‌خورد و در واقع آرت فشن محسوب میشوند. بر این اساس احتمالا این نوع طراحی لباس به درد هر فردی نخورد و اکثر مناسب آنهایی باشد که میخواهند رنگ و رویی دیگر از پوشش را تجربه کنند.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

از حرف هاي تان مشخص هست که چندان به فکر پول در آوردن نیستید.

 

* پولدار بودن هم مثل مشهور بودن وحشتناک هست. ماشینم پژو 206 کهنه اي هست که مدام خراب می‌شود. با این ماشین هم وقتی که توی خیابان میروم و کودکان کار را میبینم که برای گرفتن هزار تومان بالا و پایین میروند از خودم شرم دارم و یا اینکه مرد سن و سال دار پیک موتوری در زیر باران جنسی را حمل میکند تا به صاحبش برساند حالم را دگرگون می‌کند. این ها راکه در جامعه میبینم حالم بد میشود.

 

آدم آرمان خواهی هستید؟

 

* از مشاهده فقر و ناراحتی مردم غمگین می‌شوم و گریه می‌کنم. این هم جزو همان خصوصیت هاي خدادادی ام هست که سال هاست با من بوده و ابایی از بیان آن ندارم. برابری آدمیان در اوضاعی که می‌بینید یک نفر برای پیدا کردن لقمه اي نان باید درون سطل هاي آشغال را کاوش کند به شدت به بحران کشیده میشود. هر انسان دیگری هم باشد بعید هست این صحنه ها را ببیند و لزرش نخورد. نمیشود که وجدان را کنار گذاشت و تبدیل شد به ربات!

 

آخرین بار چه زمانی اشک تان درآمد و به گفته مشهور گریه کردید؟

 

* آخرین روز فیلم برداری “گمشدگان” گریه کردم.

 

… چون قرار بود کار تمام شود گریه کردید؟

 

* نه, از این لوس بازی ها خوشم نمی‌آید. در صحنه فینال سریال که با پدرم «بهنام تشکر» حرف هاي عاطفی می زدیم بعد از کات کارگردان گریه ام گرفت.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

صحنه هاي عاطفی را غریزی بازی میکنید یا تکنیکی؟

 

* حسی بازی می‌کنم. یعنی کوشش میکنم به لحاظ احساسی کاملا به کاراکتر نزدیک شوم و به دنبال آن هست که حس و حال کاراکتر بر ذهنم غلبه میکند و ایفای نقش ساده میشود. گرچه برخی هم می کوشند همۀ چیز را به سمت شگرد هاي بازیگری ببرند و از رابطه برقرار کردن حسی با کاراکتر دوری کنند چون حدس شان این هست

 

که بعدتر در آمدن از قامت آن کاراکتر به دشوارترین کار زندگی شان بدل خواهد شد ولی شخصا فکر میکنم تا حس و حال شخصیت شناخته نشود, نمی‌توان آن را طوری ایفا کرد که مخاطب غرق شخصیت شده و با رویدادها پیرامونی آن رابطه گیرد.

 

بازی در فیلم “هلن” چقدر به شما در دیده شدن و سپس بازی در “گمشدگان” کمک کرد؟ آیا از آقای رضا کریمی کارگردان سریال “گمشدگان” نپرسیدند صرفا به دلیل بازی در فیلم “هلن” که آنجا هم نقش دختری بریده از خانواده با بازی می‌کردید برای سریال گزینه تان کرده یا نه؟

 

* فکر میکنم فقط آنونس “هلن” را دیده بود و بر اساس آن من را انتخاب کرده بود! گرچه که آنونس هم به اندازه خود میتواند شمایی کلی از محصول را به مخاطب ارائه دهد و خیلی از بازیگران دیگر هم به صرف یک تیزر کوتاه دیده می‌شوند.

 

چه تجربیات جدیدی با حضور در “گمشدگان” به دست آوردید؟

 

* تجربیات زیست اجتماعی خوبی از بازی در “گمشدگان” به دست آوردم. در طول فیلم برداری سریال به مناطقی از پایین شهر رفتیم که تا اکنون ندیده بود. در مناطقی مثل مولوی و میدان اعدام مردم کنار دیوار نشسته بودند و مواد مخدر مصرف می‌کردند و بعدش هم بعد از نشئه شدن

 

همانجا می‌خوابیدند. گرچه شنیده ام در آمستردام هم خیابانی هست که استعمال یک نوع مواد مخدر آزاد هست اما در پایین شهر شهر تهران هر مواد مخدری که تصورش را میکردید وجود داشت و زن و مرد و پیر و جوان بدون ترس مواد استعمال میکردند و اینکار ضمن وحشتناک بودنش خیلی غمگین کننده هست

 

و باعث می‌شود آدمی مدام پیش خود فکر کند که چرا علیرغم این همه ي تبلیغاتی که درمورد آثار سوء مواد مخدر میشود باز هم در گوشه و کنارمان آدم هایي را داریم که خودشان را غرق این مواد میکنند.

گفتگو با روشنک گرامی درباره زندگی هنری و شخصی اش

صحبت با روشنک گرامی درمورد زندگی هنری و شخصی اش ,گفت و گو با روشنک گرامی,صحبت با روشنک گرامی,روشنک گرامی بازیگر ایرانی,روشنک گرامی تئاتر