پارس ناز پورتال

هزینه های بالا برای مراقبت از بیمار سکته مغزی

هزینه های بالا برای مراقبت از بیمار سکته مغزی

هزینه هاي بالا برای مراقبت از بیمار سکته مغزی 

طبق آمار به دست آمده،نگه داری از بیمارانی که سکته مغزی را پشت سر گذاشته اند هزینه هاي بسیار بالایی برای خانواده ها دارد. گویی قرار نیست که کابوس مریضی لحظه ای انسان را رها کند فارغ از سرطان که سن و سال نمی شناسد باید دریک مقطع زمانی نگران ابتلا به ام اس باشید و وقتی که سن تان از 40 سال گذر کرد

 

با یک حساب سرانگشتی لازم هست تا متوجه شوید که چقدر دیگر فرصت دارید تا در اثر سکته مغزی جان خود را از دست بدهید. گرچه این به شرطی هست که شما در این مدت به علت تصادف در جاده هاي غیر ایمن جان به جان آفرین تسلیم نکرده باشید؛ چون تعداد زیادی از هموطنان هر روز به علت تصادف جان خود را از دست می دهند.

 

اما داستان دیروز با داستان امروز تفاوت زیادی کرده هست. اگر دیروز سکته مغزی در سنین بالا و در اثر فشار خون بازرسی نشده، جان سالمندان را می گرفت، امروز میانگین سنی سکته مغزی به حدود 40 سال رسیده هست؛ موضوعی که تعداد زیادی از متولیان ساختمان ایوانک غرب ترجیح می دهند به صراحت در مورد آن سخن نگویند؛ چرا که بیم آن را دارند که افراد از ترس سکته مغزی، دچار سکته مغزی شوند.

 

به همین علت بر این نکته تاکید دارند که آمار مستندی در مورد کاهش سن سکته مغزی وجود ندارد. ساکنان وزارت بهداشت هرگونه اظهارنظر در مورد کاهش سن سکته مغزی را به اجرای روند ثبت سکته مغزی در کشور موکول کرده اند. آن ها تاکید دارند که هرگونه آماری، تنها اظهارنظر شخصی بوده و تنها بعد از ثبت سکته مغزی این امکان وجود دارد که بتوان در مورد میانگین سنی سکته مغزی در جامعه ایران صحبت کرد.

 

فاصله دقیقه ای با ناتوانی

اگر پای درد دل تعداد زیادی از افرادی که سکته مغزی را تجربه کرده اند بنشینید، متوجه خواهید شد که آن ها مدت زمان زیادی را در بیمارستان منتظر مانده اند تا کار درمان انها آغاز شود. این در حالی هست که سه تا چهار ساعت نخست پس از وقوع سکته مغزی که سکته مغزی حاد نامیده می شود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هست.

 

اگر کار درمان در این ساعات طلایی آغاز شود، این امکان وجود دارد که فرد، ضمن زنده ماندن بتواند بار دیگر به زندگی برگشته و روال طبیعی زندگی خود را طی کند. اما قصه زمانی پر غصه می شود که فرد در ابتدای امر دیر متوجه سکته مغزی شده و در نهایت بعد از اطلاع اطرافیان با اورژانس تماس گرفته می شود.

 

معطل شدن بابت رسیدن اورژانس، فرصت زیادی از بیمار می گیرد. در نهایت، کادری بالای سر بیمار حضور پیدا می‌ کند که هیچ آشنایی با درمان سکته مغزی ندارد و تنها کاری که می‌ کند این هست که بیمار را سوار آمبولانس می‌ کند. ترافیک جانفرسای شهرهایی همچون تهران و سایر کلان شهرها موجب می شود تا بیمار بعد از سه ساعت، تازه به بیمارستان برسد.

 

امور اداری مربوط به پذیرش، فرصت را از بیمار گرفته و بعد از چهار ساعت تازه ویزیت می شود. خدماتی که به مثابه نوشدارو پس از مرگ سهراب هست و دیگر فایده ای ندارد.این روایت هر روز در تعداد زیادی از بیمارستان ها تکرار می شود. در نهایت، فردی فعال به فردی که از انجام کارهای هرروز خود ناتوان هست تبدیل می شود. ترخیص از بیمارستان تازه شروع مشکلات هست.

 

بیمار برای مراقبت به یک پرستار 24 ساعته نیاز دارد و استخدام پرستار هزینه چند میلیونی را به خانواده تحمیل می‌کند.اگر فردی که سکته مغزی کرده هست، شاغل باشد، اوضاع بسیار بدتر خواهد شد، چون خانواده از درآمد ماهیانه هم محروم خواهد شد. اوضاع بیمار زمانی مفید هست که بازنشسته باشد تا بتواند حقوقی را دریافت کند.

 

ضرورت گفتار درمانی، فیزیوتراپی و خدمات متعدد دیگر به بیمار سکته مغزی، فهرست هزینه هاي ماهانه وی را افزایش می دهد؛ به گونه ای که خانواده ناچار خواهد شد ماهانه حدود 12 میلیون تومان خرج کند.گرچه این هزینه با دقت به اوضاع بیمار متفاوت می شود. به هر حال میزان ناتوانی از یک بیمار تا بیمار دیگر فرق میکند.

 

اگر فرد بسیار ناتوان باشد، میزان این هزینه افزایش خواهد یافت. بعضی از بیماران قدرت تان خوردن ندارند و در این شرایط باید مراقبت به گونه ای باشد که بیمار زخم بستر نگیرد. فارغ از هزینه هاي مادی، مراقبت از یک بیمار سکته مغزی چنان طاقت فرسا هست که خانواده در گام نخست از نظر روحی دچار آسیب خواهد شد، پیش از اینکه مسائل مالی بخواهد خانواده را تحت فشار قرار بدهد.

 

زنگ هشدار

زنگ ها مدت هاست که به صدا در آمده اند؛ ازهمان زمان که افراد زیر چهل سال به علت سکته مغزی، مرگ و ناتوانی را تجربه کردند، لازم بود تا متولیان سلامت، این هشدارها را جدی گرفته و نسبت به کاهش عوامل خطر پیشنهاد هایي را داشته باشند. آمار بسیار نگران کننده هست؛ علیرضا زالی رییس کل سازمان نظام پزشکی اعلام کرده بود

 

که هرروز 250 تا 300 نفر در کشور دچار سکته مغزی میشوند. فرامرز امیری استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران و دبیر همایش سکته مغزی سال 94، سکته مغزی را سومین علت مرگ و میر در کشور دانست و گفت: «به نظر می رسد که با دقت به شیوع بالای سکته مغزی حتی در افراد جوان، هرروز چیزی در حدود 150 تا 200 مورد سکته مغزی در سطح شهر تهران اتفاق بیفتد.

 

سکته مغزی اصولا در افراد بالای 65 سال باید بروز کند و هر چه هرم سنی به سمت بالا برود و طول عمر جامعه چندان شود، شیوع سکته مغزی نیز افزایش خواهد یافت ولی متاسفانه در کشور ما به چند علت، شیوع سکته مغزی در افراد جوان اکثر هست. بروز سکته مغزی به طرز عجیبی در کشور ما رو به افزایش هست و خیلی از بیماران اقدامات

 

پیشگیرانه این مریضی را نمی دانند؛ در مورد اینکه قند ایده آل و فشار خون به چه میزان باید باشد، حتی افراد تحصیل کرده نیز اطلاعات نخست را ندارند. به همین علت شعار همایش ما «صدای سکته مغزی را بشنویم»، هست. سکته مغزی برخلاف سکته قلبی بدون درد هست و بیمار ضعف دارد. گرچه سکته مغزی سه علامت اصلی همچون کج شدن صورت، ضعیف شدن دست و پا و اختلال کلام دارد که باید آن را جدی گرفت.»

 

آمار سازمان بهداشت جهانی هم آمار ارائه شده در مورد سکته مغزی را تایید کرده هست به گونه ای که اعلام شده هست که سکته هاي مغزی، سالانه بیش از 15 میلیون نفر را در دنیا مبتلا میکند که یک سوم آنان به این علت فوت می‌کنند. عده ای دچار عوارض شدید می‌ شوند و 5 میلیون نفر از آنان می توانند به زندگی عادی شان برگردند

 

و این ها افرادی میباشند که در 3 تا 4 ساعت اول سکته برای درمان به بیمارستان ها انتقال یافته اند و داروی آر تی پی را به آن ها تزریق کرده اند.

 

استروک یونیت؛ امری حیاتی

موج شدید سکته مغزی و هزینه هایي که به خانواده، سیستم بهداشت و جامعه تحمیل می‌کند، سبب شده هست تا مراکز مراقبت ویژه از بیماران سکته حاد مغزی یا مراکز استروک یونیت بعنوان یک راهکار از سوی سیستم بهداشتی کشورهای پیشرفته اجرایی شود. رضا باورصاد عضو تیم سکته مغزی بیمارستان UAB ایالات امریکا در مطلب منتشر شده

 

در سایت انجمن سکته مغزی در مرداد ماه 1394 بخشی از این دستاورد ها را به نگارش در آورده و بیان کرده هست: «در حال حاضر اکثر دقت انجمن جهانی استروک بر روی افزایش تزریق وریدی TPA برای بیماران هست.در این اساس اقدامات مختلفی صورت گرفته هست؛ بعنوان مثال در سال 2008 واحدهای سکته مغزی متحرک و اتومبیل سکته مغزی را ابداع کردند

 

که این اتومبیل تمامی لوازم مورد نیاز برای ارزیابی مریضی سکته مغزی در فاز حاد را دارد و وقتی بیمار یا اطرافیانش متوجه بروز سکته مغزی و علائم آن می‌ شوند، خیلی فوری با شماره مخصوص تماس می گیرند و اتومبیل از طریق بیمارستان همراه یک متخصص استروک وارد نزدیک ترین محلی که بیمار در آن ساکن هست میشوند و بیمار را وارد یونیت متحرک سکته مغزی میکنند.

 

هزینه میلیونی برای مراقبت ماهانه از بیمار سکته مغزی

در این یونیت اقدامات لازم از قبیل آزمایش هاي نخست خون و سی تی اسکن مغز انجام می شود و اگر لازم باشد با مشورت از طریق ویدیو کنفرانس، TPA به بیمار تزریق می شود. از طریق این خودرو 65-45 دقیقه زمان برای بیمار ذخیره می شود به طوری که در بعضی ایالت هاي ایالات امریکا و بعضی شهرهای اروپا از جمله کشور کشور آلمان اینکار به طور روتین انجام می شود.»

 

وی در ادامه نوشت: «برای اینکه این اتفاق مفید در ایران بیفتد نیاز به تسهیلات زیادی از جمله بهبود اوضاع حمل و نقل و سیستم پیجینگ هست. در کشور آمریکا تمام اعضای تیم سکته مغزی یک کد دارند کهاز طریق آن توسط نخستین تکنسین اورژانس که بیمار را در خانه ویزیت نموده هست با تخمین زمان احتمالی رسیدن به تخت اورژانس پیج می‌ شوند؛

 

یعنی با مشاهده نخستین بیمار در هر نقطه ای از شهر، از طریق لپ تاپ متصل به اینترنت وایرلس پر قدرت، فورا تیم سکته مغزی و واحد رادیولوژی اورژانس، پیج می‌ شوند و همه ي آماده میباشند که بیمار سریعا و در زمان احتمالی به مراکز درمانی برسد. هدف بر این هست که بیمار سریع تر TPA بگیرد؛ یعنی از زمانی که در اورژانس باز می شود تا زمانی که بیمار TPA را دریافت می‌کند باید حداکثر 60 دقیقه زمان قبل باشد. هر چند تلاش این هست که این زمان به زیر 45 دقیقه برسد.»

 

کمبود واحد استروک یونیت در ایران

در نهایت ایران هم با استفاده از این تجربیات، لازم دانست گام هایي را در این راستا بردارد تا حداقل درصدی از این بیماران بتوانند به زندگی طبیعی خود بازگردند. هر چند محمدرضا قینی، مسئول کمیته علمی انجمن سکته مغزی همواره تاکید کرده هست که درمان سکته مغزی در ایران بسیار عقب افتاده هست و همین موجب شده که تعداد زیادی از این بیماران درمان نشده

 

و در نهایت ناچار شوند که ناتوانی را تا پایان عمر تحمل کنند. با این حال به موازات اجرای طرح تحول سلامت، این مهم در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفت.پیش از آن TPA هم مشمول بیمه شد اما مشکل اینجاست که تعداد زیادی از بیمارستان ها از این موضوع حمایت لازم را نکرده و روی خوشی نسبت به راه اندازی این واحدها نشان نمی‌دهند.

 

پزشک محمد حسین حریرچیان، مدیر گروه مریضی هاي مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی تهران در یادداشتی در روزنامه پزشکی سپید به مشکلات راه اندازی واحد استروک یونیت اشاره و تصریح کرد: «در تعداد زیادی از بیمارستان هاي دانشگاهی، نورولوژیست ها در تلاش اند تا بتوانند مرکزی را لااقل بعنوان مرکز نخست استروک در اختیار گیرند

 

و از آن طریق به بیماران خدمات تخصصی تری ارائه کنند ولی متاسفانه با عدم استقبال مسئولان مراکز درمانی و آموزشی مواجه میشوند.

 

هزینه میلیونی برای مراقبت ماهانه از بیمار سکته مغزی
گاه دیده می شود در بعضی بیمارستان ها مقدمات راه اندازی واحد استروک به همت نورولوژیست ها فراهم شده هست ولی به دلایلی مانند نداشتن نیروی پرستار یا فقدان تعرفه مشخص برای خدمات درمانی در مراکز استروک، امکان بهره برداری از واحد مزبور فراهم نمی شود. قطعا متولیان بیمارستان ها نیز تنگناهای خود را دارند و مثلا برای فراهم سازی هزینه هاي جاری

 

خود مایل اند به جای کمک به راه اندازی مراکز استروک در بیمارستان که احیانا می تواند دردسرساز هم باشد خدمات داندانپزشکی را گسترش دهند تا درآمد بیشتری کسب کنند.

 

سخن آخر

 به گزارش پارس ناز سکته مغزی برخلاف سکته قلبی علائم هشدار دهنده ای دارد که باید آن را جدی گرفت. به قول کارشناسان ابتدا در زده و بعد وارد می شود. فارغ از اقدامات پیشگیرانه ضروری هست تا نسبت به درمان این مریضی در سه ساعت طلایی اقدامات مهمی صورت بگیرد. تجهیز بیمارستان ها به واحد استروک یونیت ضرورتی انکارناپذیر هست.

 

بررسی سرانگشتی هزینه هاي بیمار سکته مغزی در ماه و آمار 250 نفری سکته مغزی در روز نشان می دهد که چقدر راه اندازی این واحدها صرفه اقتصادی داشته و باید بیش از این فرصت را غنیمت دانست.