کافه اینستا با سمانه پاکدل نو عروس دنیای سینما 

سوژه امروز کافه اینستای مـا خانم سمانه پاکدل بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان اسـت، او نو عروس سینما اسـت و چندی پیش با هادی کاظمی بازیگر طنز مشهور ازدواج کردند. از جمله کارهای مشهور سمانه پاکدل میتوانیم سریالهای: دلنوازان و بچه هاي نسبتا بد «درکنار مرحوم علی طباطبایی» و همچنین معراجی ها را نام ببریم، او نزدیک بـه یک میلیون دنبال کننده دارد، در ادامه آخرین پست هاي وی را مرور می‌کنیم.

آدرس اینستاگرام سمانه پاکدل samanehpakdel1366@

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

شعرى اسـت چشمت،شعر شورانگيز نيمايى

چون شعر حافظ وار مـن در اوج شيوايى

.
.

با تشكر از دوست عزيزم آقاى سراج

كه هميشه با كارهاى زيباشون مـن و خوشحال مى كنن.

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

هر مرگ اِشارتيست بـه حياتى ديگر

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

مـن و مامانيم و دوست زيبام

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

انالله و اناالیه راجعون

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

شادي جون دوست خوبم

خوشحالم كه اينقدر موفقى

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

گالرى طلاى سراج

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

امشب تولد بهترين خواهر دنیاست

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

در مدرسه از مـن پرسيدند:

وقتى بزرگ شدى مى خواهى چـه «كاره» شوى؟

پاسخ دادم ” خوشحال”

بـه مـن گفتند كه سوال را درست متوجه نشده اى

در جواب گفتم شـما زندگى رو درست متوجه نشده ايد!!؟؟

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

زیبایى زمین بـه “انسان”

زیبایى انسان بـه “عقل”

زیبایى عقل بـه “ایمان”

زیبایى ایمان بـه “عمل”

زیبایى عمل بـه “اخلاص”

و زیبایى اخلاص بـه “

دعاست

بدون متن

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

خﺪﺍﻳﺎ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﻯ ﺍﻣﺴﺎﻟﻢ

ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﺍَﺷک‌هاي امسالم

ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﺱﻫﺎﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻣﺴﺎﻟﻢ

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

مـن از اين سرزمين چـه خواستم

جدا از تكه اى نان

گوشه اى سرشار از اطمينان

جيبى سير….و

مُشتى آفتاب آرام….

بارانى از دوست داشتن و

پنجره اى باز بـه سوى آزادى و عشق.

مـن بيش از اين چـه خواستم

كه هرگز….نبود.

تا كه نيمه شبى

دروازه اى را شكستم رفتم

براى هميشه رفتم…

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

چشمانت را از آسمان برندار

آنجا کـه خدا زندگی میکند

آن قدر بـه آسمان چشم بدوز تا خدا را ببینی

سرت را بالا بگیر

خدا خودش را از تـو پنهان نمیکند

او دیدنی ترین اسـت!

سمانه پاکدل درباره این نوشت: دزدى مرتبأ بـه دهكده اى ميزد،تا روزى كه ردپايى از او بـه جا ماند، ردپايى شبيه چكمه هاى كد خدا! يكى ميگفت: دزد، چكمه هاى كدخدا را هم دزديده، ديگرى گفت: چكمه هايش شبيه چكمه كدخدا بوده. هر كس بـه طريقى واقعيت را توجيه ميكرد ديوانه اى فرياد بر آورد: كه مردم دزد خود كدخداست، مردم پوزخندى زدند و گفتند:

كدخدا شـما بـه دل نگير، مجنون اسـت، ديوانه اسـت. ولى فقط كدخدا فهميد كه تنها عاقل آبادى اوست. از فردا آن روز كسى آن مجنون را نديد.وقتى احوالش را جويا مى شدند كدخدا ميگفت: دزد وی را كشته اسـت.كدخدا واقعيت را گفت ولى درك مردم از واقعيت، فرسنگها فاصله داشت، شايد هم از سرنوشت مجنون ميترسيدند،چون در آن آبادى، دانستن :بهايش سنگين، ولى نادانى : انعام داشت.

پى نوشت: حالو ، احوال اين روز هاى مـن ، ببخشيد اگه حال عكس عصبى و ناراحت مطمئنم حاله خيليامون اين روزها همينه، بـه اميد آرامش بد نيست هميشه اميدوار بود، ولى بعضى اوقاتم كارساز نيست.

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

مـا در جامعه اى برونگرا زندگى ميكنيم كه

بـه تنهايى وسكوت ارزش زياد نمى دهد.

مـا دائمأ در حال پر كردن درون خود

با مكالمات فيلم ها و برنامه هاى راديويى و تلوزيونى

و خزعبلات شبكه هاى مجازى هستيم.

مـا در حالى كه تشنگى فرهنگى وسياسى داريم

دائمأ در حال جذب اطلاعات و بـه دنبال تفريح هستيم

همواره نگرانيم چيزى مهم را از دست بدهيم

مـا خودرا با انچه در معرض مان اسـت خفه ميكنيم

تا مبادا با خودمان تنها باشيم

گاى كارنو « پدران غايب»

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

تنها

مـن نيستم كه دراين خانه غريبم

خانه نيز در غربت يك محله و

محله در غربت شهر و

شهر درغربت يك سرزمين و

سرزمين در غربت جهان و

جهان نيز در چرخه ى زمانه غريب اسـت

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

اميدوارم هميشه دلتون شاد باشه

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

دل مـا رفته بـه مهمانى

بـه يك درياى طوفانى…

بايد پارو نزد وا داد،بايد دل رو بـه دريا داد

خودش ميبردت هر جا دلش خواست،

بـه هر جا برد بدون ساحل همونجاست…

بدون متن

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

اینم از رفقاى با حال و با معرفت:

سودابه ، تانيا و مينا و ملودى و رضا

بدون متن

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

زیبا اندیش کـه باشی همه ی چیز را زیبا می بیني.

نگاه  از درون تـو می‌آید

نگاه درونیت رابه دنیا زیبا کن!

تا دنیا

زیباییهایش را بر تـو جاری کند.

تـو زیبا ببین

تا زیبا دیده شوی.

سمانه پاکدل درباره این نوشت:

زندگی زیباتر می‌شود

بـه شرط آنکه بـه اندازه

تمام برگ هاي پاییز

برای یک دیگر

آرزوی خوب داشته باشیم…

اختصاصی از مجله پارس ناز