پارس ناز پورتال

اربعین حسینی سنت همیشه زنده تاریخ

مجموعه : مذهبی
اربعین حسینی سنت همیشه زنده تاریخ

اربعین حسینی سنت همیشه زنده تاریخ

 اربعین حسینی همه ساله با شور برگزار می شود و تا تاریخ ادامه داشته است این مراسم هم از زمان شهادت امام حسین (ع) تاکنون ادامه پیدا کرده است. محرم امسال هم تمام شد و تاسوعا، عاشورا و آموزه های مکرر و عبرت آموز واقعه کربلا گذشت. حال که به آخرین منزلگاه ماه صفر و اربعین رسیده ایم،

 

آیا به خود اندیشیده ایم که به چه میزان از شاخصه های اندیشه های امام حسین(علیه السلام) در روح و اندیشه ما جای گرفته است؟! ماجرای ما و کربلا و امام حسین(علیه السلام) تمام نمی شود و واقعیت این است که تازه شروع ماجرا است و باید بدانیم چگونه از امام حسین(ع) و یارانشان که یاری دهنده دین خدا بوده اند، الگوبرداری کنیم و راه و عشق حسینی را ادامه دهیم.

 

ما نسبت به این جهاد و خون وظیفه داریم. بی رحمی است که بعد از محرم و صفر دوباره همان باشیم که بودیم و همان طور بی تفاوت زندگی کنیم. نباید غفلت کرد وقتی دو ماه اینچنین در مدرسه عشق حسین بودیم، دوباره بیاییم به روال گذشته خود ادامه دهیم. الان دقیقا همان لحظه ایست

 

که هرچند کم و محدود ولی باید به سمت بهتر شدن و بهتر کردن زندگی خود و خانواده مان و در نهایت اجتماعی که در آن زندگی می کنیم، گرایش داشته باشیم و در راستای تغییر گام برداریم.اگر ما هم در این جهان به دنبال زندگی شرافتمندانه هستیم یا حتی بدان علاقه داریم باید توجه کنیم نتیجه

 

و هدف این علاقه باید یاری دادن به دین خداوند و پرورش عشق حسین در این زمانه باشد. این مهم شاخصه ها و محور های مهمی دارد که لازم است بدان توجه کنیم و آن را به متن زندگانی وارد کنیم و تا سال بعد چند قدم به زندگی مطلوب نزدیک تر شویم. بگذارید با هم چند مورد از این کلید های زندگی را مرور کنیم.

 

احترام به پدر و مادر

از مهم ترین موارد عشق حسین در دل، احترام پدر و مادر است. باید بدانیم هیچ سرمایه ای عظیم تر از اطاعت والدین و دعای خیرشان برای ما نیست. از طرفی به قرآن هم که می نگریم تبعیت و محبت به پدر و مادر در جای، جای آن به چشم می آید. در کلام اهل بیت نیز این تبعیت تا هنگامی که پدر و مادر ما را نسبت به واجب

 

یا حرامی نهی یا امر نکرده اند، امتداد دارد. از سویی دیگر ما می بینیم در تمامی فرهنگ ها نیاز به این محبت وجود دارد، حتی در جوامع صنعتی که روابط عاطفی کمرنگ تر شده است.

 

رعایت حلال و حرام در زندگی

توجه به رعایت حلال و حرام جزء مهم ترین اولویت های زندگی یک مسلمان و حتی به طور عام یک فرد عاقل می باشد. باید دانست حد و مرزی وجود دارد و در محدوده آن رفتار کند. معروف است که از بزرگی پرسیدند برای اینکه اخلاقی شویم چه کنیم گفت از انجام حرام صرف نظر کن،

 

این کلید زندگی درست است. این امر راه را بر ما روشن می کند و عشق حسین را در دل ما زنده می کند که باید هر چه بیشتر التزام به رعایت حلال و حرام داشته باشیم، دین خداوند را در زندگی مان تثبیت می کنیم.

 

دوراندیشی و عاقبت نگری

از مثال های زیبا و درست ایرانی این است که فلانی فقط نوک دماغش را می بیند. باید بدانیم تبعیت بی چون و چرا و بدون فکر کردن انسان را به وادی خوبی نمی برد. شاید خوشمان نیاید از منافعی که دم دستمان قرار دارد، صرف نظر کنیم ولی باید بدانیم همین صرف نظر کردن ها است که آدمی را بالا می برد و سود و منفعتی عایدمان می کند.

 

این نکته حائز اهمیت است که بدانیم و با دید باز انتخاب کنیم با دور اندیشی و آینده نگری است که می توان به نقاط بزرگ دسترسی پیدا کرد. باید یقین کنیم که کاری که خدا گفته خیر است و اگر گفته انجام ندهید حتما شری در آن هست.

 

مهمترین کار این است که به جای اعتماد به وعده های تو خالی اطرافیان و دوستان به خداوند و اولیایش اعتماد کنیم. از خودمان بپرسیم چند بار در زندگی شیطان مانند داستان عمر بن سعد که گندم ری را به او وعده داد و هیچ چیز به دست شان نرسید، گول وعده های پوچ را خورده ایم.

 

امر به شایست و پرهیز از ناشایست

نکته آخر آن که یادمان باشد، بهترین برادران من کسی است که عیبم را به من هدیه دهد، از این دست تعابیر از اهل بیت مکرر شنیده شده است. باید بدانیم اگر می خواهیم عیب کسی را بگوییم یا وی را توصیه به کار خوبی کنیم با زیبایی بیان کنیم مانند هدیه ای که برای فردی در قالبی زیبا می بریم.

 

به این ترتیب است که حرف ما موثر افتاده و نتیجه می بخشد. اگر با بیان بد و به قولی با فرمی نامناسب حرف مان را بیان کنیم، مطمئن باشیم نه تنها تاثیر نمی گذارد، بلکه اشاعه هم نمی یابد.شاید بهترین رفتار این است که اگر دیدیم کسی در مسیر یاری خدا کندتر حرکت می کند، دستش را بگیرم

 

و با خود همراه کنیم و اگر دیدیم کسی سنگی جلوی پایش است، سنگ را برداریم. محرم و صفر می رود و این ما هستیم که باید قیام حسینی را الگوی زندگی مان کنیم و عشق حسین را در دل نگه داریم، یادبگیرم که امام حسین(علیه السلام) برای نشان دادن حق از باطل چگونه زیباترین تصویر عالم را نشان داد.

 

این کارها بیش از گوینده به نفع عمل کننده است و سبب می شود در این راه ثابت قدم شود و پیشرفت کند. اگر خداوند کمک کند و اهل بیت نظری نمایند، می توانیم تا اربعینی دیگر و ماه محرم و صفر سال آینده و سالیان بعد عشق حسین را در خود نهادینه کنیم.

 

زندگی مان را ورق بزنیم اگر امسال هم نشد تا اربعینی دیگر به خودمان فرصت دهیم، ببینیم عزت مندی حب و بغض و توبه و ورع تفکر و سایر صفات مثبتی که در این واقعه وجود داشت و در اصحاب امام حسین(علیه السلام) متجلی بوده به چه میزان در دل ما ریشه دوانده است.

 

این موضوعات چه پیش از حادثه عاشورا و چه در متن حادثه و همچنین در دوران اسارت اهل بیت پیامبر(ص) به چشم می آید. این موضوع مختص این واقعه نیست و در زندگی اهل بیت به چشم می آید و لازم است زمینه رسیدن به جایگاه این موضوعات را از حاشیه به متن زندگی کشید.

 

اگر تا به حال برای رسیدن این ویژگی ها کاری نکرده ایم تلاش کنیم حداقل تا سال آینده بتوانیم این ویژگی ها را در خود نهادینه کنیم به تعبیری دیگر از یا حسین گفتن به با حسین بودن برسیم.اما این با حسین بودن چگونه شکل می گیرد؟ آیا تلاش کرده ایم، رفتار و گفتار و منش مان عزتمندانه باشد؟

 

چگونه می توانیم مانند امام مظلوم مان که در اوج مظلومیت عزتمندی خود را از دست نداد، با منش خود دیگران را به موضع ضعف بکشیم؟ توجه کوچکی به آنچه امام حسین(علیه السلام) و اصحاب شان در زندگی رعایت می کردند، می تواند نقشه راه خوبی برای زندگی مان باشد.

 

خواهری که پاره قلب برادر بود

یکی از جلوه هایی که در سخنان و آموزه های قیام امام حسین(علیه السلام) به چشم می آید، احترام و اهمیت به نقش زنان به ویژه عقیله بنی هاشم حضرت زینب (سلام الله علیه) است. ایشان کمال ارادت و احترام را به حضرت زینب (سلام الله علیه) داشتند و با بیان های مختلفی این نگرش خود را نشان می دانند.

 

از زیباترین تعابیر ایشان پاره قلب برادر است، که لازم است الگوی ما در مراودات با خانواده و به طور خاص خواهر باشد. لازم است در زندگی مان ویژگی های ارتباطی که امام حسین(علیه السلام) در رابطه با خواهر و سایر اعضای خانواده مورد توجه قرار دهیم و بار دیگر بازنگری کنیم.

 

درست فکر کردن

تامل کردن نزد هر عقل سلیمی مطلوب است و در نزد اهل بیت محبوب تر، به عبارت دیگر تفکر بر عبادت مقدم است و در جای جای آیات و روایات بر آن تاکید شده است. باید بدانیم نکته هایی از واقعه کربلا و حرکتی که در عاشورا رخ داد از ناحیه اهل بیت فکر شده بوده و فارغ از بعد علم امام حسین(علیه السلام)،

 

وقتی به هر گوشه از این واقعه نگاه می کنیم می بینیم با عقل ما نیز سازگار است حال آنکه در طرف مقابل عقلانیتی به چشم نمی آید.اگر ما نیز در کارها و امورات زندگی پیش از انجام کارها کمی تامل کنیم می بینیم که کمتر نیاز به عذرخواهی پیدا کرده و کمتر پشیمان می شویم و نتایج بهتری از کارهای خود می گیریم.

 

زمانی که به زندگانی امام حسین(علیه السلام) مراجعه می كنیم، با واقعه ای روبرو می شویم كه حاكم مدینه حضرت را احضار كرد و گفت: معاویه از دنیا رفته است و شما باید با یزید بیعت كنید. حضرت فرمودند: “باشد تا صبح برویم فكر كنیم، ببینیم ما باید خلیفه شویم یا یزید باید خلیفه شود!” امام حسین(علیه السلام)

 

حتما و یقینا می دانست كه به بیعت با یزید جواب مثبت نمی دهد اما فورا و در همان لحظه “نه” نگفتند و فكر كردن برای پاسخگویی را لازم دانستند. اگر همین یك رفتار امام را در کارها و زندگی خود قرار بدهیم، از بروز درصد زیادی از خطاها جلوگیری می كنیم.

 

این دقیقا همان جایی است كه حتی اگر مطمئن باشید، فرصت گرفتن برای فكر كردن، می تواند شما را در تصمیم تان قاطع كند و موجب شود با كمترین میزان احتمال خطا درست ترین تصمیم را بگیرید.

 

جبران اشتباهات

تعبیری در روایات وجود دارد که می فرماید: توبه دل را پاک می کند و گناهان را از میان می برد و فارغ از آن باعث پیشرفت و سعادت انسان می شود. هنگامی که اشتباهات مان را نمی پذیریم باعث پسرفت های بعدی می شود و مثال قدیمی و زیبا در ادبیات ما وجود دارد که می گوید ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.

 

یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ را “حر” انجام داد. او مقابل امام زمانش قرار گرفت ولی با جبران اشتباهش و تغییر مسیرش به مقامی رسید که نامش در کنار شهدای اهل بیت عصمت و طهارت قرار گرفت و به الگویی برای ما تبدیل شد. الگوگیری از او در این قیام به ما یاد می دهد، در مواقعی که اشتباهی کردیم اگر از اشتباه خود بازگردیم و به جبران آن بپردازیم، پیشرفت خواهیم کرد.

 

خط کشی بین دوستی و دشمنی

یکی از موارد زندگی حسینی، خط کشی بین دوستی و دشمنی است. انسان باید رابطه خود را با اطرافیان و افراد جامعه تنظیم کند. این رابطه در موارد بسیاری مبتنی بر دوست داشتن یا نداشتن است، ولی باید توجه داشت اگر ما نسبت به چیزی یا کسی متمایل هستیم یا آن را بد می دانیم، بدانیم حد و مرز آن تا کجاست. یعنی بدانیم یک نفر را چقدر دوست داشته باشیم؟ چرا او را دوست داریم؟ چطور ابراز نمایم.

 

در رابطه با دشمنی و دشمن داشتن نیز دقیقا همین فاکتور ها صادق است و این موارد را باید در نظر داشت. از سوی دیگر ما از فردای دوستی و دشمنی های خود مطلع نیستیم پس باید طوری رفتار کنیم که اگر رابطه ما از دوستی به دشمنی گرایید یا بالعکس اسرار ما فاش نشود.

 

همچنین آنقدر دشمنی و عناد نکرده باشیم یا حرف هایی نزنیم که فردا نتوانیم با فرد روبرو شویم. این اتفاقی است که در زندگی روزمره با آن مواجه بوده و هستیم و متعلق به امروز هم نیست.حال در قیام حسینی می بینیم اگر عمرسعد در واقعه عاشورا کمی بر روی این دوستی و دشمنی فکر می کرد،

 

ملک ری را به امام حسین(علیه السلام) ترجیح نمی داد. او به امام حسین علاقه داشت ولی حکومت بر ری را بیشتر دوست داشت. هنگامی که حضرت زینب (سلام الله علیه) به او گفت می بینی با حسین چه می کنند، روی خود را بگرداند و گریست اما چه سود. اگر تشخیص درست نباشد و خط کش فرد در کنترل هیجانات و عواطف درست تنظیم نشود همه محاسبات زندگی بر هم می ریزد.

 

شاید با توجه به این ریزه کاری ها بتوان خود را به نگرش حسینی و زندگی مطلوب نزدیک تر کرد. همچنین با تغییر در روش زندگی مان، رفتارمان سبب شود امامان ویزای حضور ما را در مراسم اربعین سال آینده صادر کند. یک بیت زیبا را به یاد داشته باشید و سر لوحه زندگی تان کنید، با حسین از یا حسین یک نقطه کم دارد… ولی با حسین بودن کجا… و یا حسین گفتن کجا.