با هر که به غیر از غمتوفاصله دارم
با من بنشین با تودلی یک دله دارم
سر می رود از دست همه ی ی حوصله ی من
یعنی که برای تو فقط حوصله دارم
شعرهای عاشقانه زیبا
هر وقت دودل بـودی
هر وقت نمیدونستـی چی
خوبـه چـه بـد
چشمـاتو ببند
*یه نفس عمیق بکش*
خودتو رها کن
بسپـار بــه خدا
بذار جواب سوالتو
*توو قلبت جاری کنه*
از برای امتحان چندی مرا دیوانه کن
گر به از مجنون نباشم باز عاقل کن مرا***.!
شعر دلتنگی عاشقانه
دوست داشتن
تـو
زیباترین آهنگیست
که در حافظۀ
قـلـبم
سـیو شده***
یک دو روزی صبر کن ای جان بر لب آمده
زآنکه خواهم در حضور دوست، بسپارم تو را
در دهانت دوستت دارم هاي زیادی پنهان کرده ای
که جز به بوسہ کشف نخواهند شـد
میبوسمت تـا هـردو عــاشـق شـویـم
تــو ازبــوسـه هاي مــن
مـن از شنیدن عاشقانه هاي تــو
از هزاران دل , یکی را باشد
استعداد عشق***
شعرهای دلبری کردن از عشق
شاملو نیستم
تا آنچنان که او می توانست
دوست داشتنم راکه در فراسوی مرزهای تنت
از تو وعدۀ دیداری میخواست
به بند شعر بکشم
قبانی نیستم
تا با شعرهایم معنای دوست داشتن را تغییر دهم
و عذر تمامی عاشقانه هایي که در انتظارم هستند را بخواهم
تا به دنبال شعر تو بگردم
من فقط شاعرکی هستم
که اگر غربالی در دست بگیری از تمامی پرت و پلاهایم
جز یک جمله به چیزی نمی رسے
تا با آن چشم در شعر چشمهایت بدوزم و بگویم
**دوستت دارم**
ای صبا در حرم زلف چو محرم شده ای
به ادب باش که دلهای پریشان آنجاست
تو را، گم نخواهــم کرد
در من مانده ای
خیلی وقت است که تو را جسـتجو کرده ام
می بیني تا نامت را،میبرم دستــانم، می لـرزد
چقدر شور به پا کرده ای
شعرهای زیبای عاشقانه کوتاه
ساقی گناهِ ما را گیرد به گردن اما
از محتسب چه پنهان، شد نوبهار باعث
نمیشود
دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
نهایتش این است کـه
د؋ـتر چـۀ خاطراتم
*** پر از ؋ـحش هاي عاشقانـہ میشود ***
شعرهای دلبری از معشوقه
درحسرت آغوش تو*** هستم بغلم کن***
ازعطر برو روی تو*** مست هستم بغلم کن***
کی گفتہ که قرارہ *** دور از تو بمونم***
من با احدی *** عهد نبستم بغلم کن***
عاشقانه هاي احساسی
نمی دانی
چطور گیج میشوم
وقتی هرچه میگردم
معنی نگاهت
در هیچ فرهنگ لغتی
پیدا نمیشود ***
دستم را بگیر
***** بـی تــــو
**** تمام دنیا را
****هم داشته باشم
***** تهـی دستـــم
شعرهای جدایی و دلتنگی
مجلس شورای قلبم ، طرح چشمت راکه دید
با سه فوریت !!
به « مجنون تو گشتن » رای داد
آغوش تو
فرودگاه ابرهاست
بغل که بگیری
تن ویتنامی من را
هیروشیمایی سبز
با یورش خلبان هاي جنگی چشمهای تو
اتفاق میوفتد
من در جمهوری بازوانت
رای به خواب ابدی میدهم
حتماً بخوانید : ناب ترین شعرهای عاشقانه کوتاه و زیبا
تا که انگور شود « می »
دو سه سالی بکشد***
« تو »
به یک لحظه شدی***
ناب ترین بادۀ عشق***
دلیل صبح
گاهی من***
گاهی تو***
و گاه دستهای ماست
که به هم می پیچد
عشـق اول صبح
عجیب می چسبد..
شعرهای یاد کردن از عشقم
سخته وقتی دلت گرفته
بیخودی به گوشی زل بزنی
درحالیکه میدونی هیچ کس
تو هیچ جای دنیا
حواسش به تو نیست
حتی تو مجازیش***
عشق
چیز عجیبی ست
وقتی از من
دیکتاتوری می سازد ، زود رنج
که تنها تو را
انحصاری میخواهد
از تو
نازک دلی
که اشک مرا
تاب نمی آورد ***
شعرهای هاي عاشقانه و داغ
عشق چیز عجیبی نیست
شاید
اما
من و تو
عجیب ***
عاشق شده ایم
کاش
نہ دختری بہ دنیا می آمـد
و نـہ پســری
کاش فقط انسان
متولـد مے شدیم
بــدون هیچ جنسیتی
شاید این گـــونہ
دنیا پر می شــد از دوست
و دیگر هیچ کس تنها نبود
جملا زیبای عاشقانه بهصورت شعر
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ،
ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﻭﺣﺎﻻ ﺗﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ ***
ﺍﺯ « ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ***
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ »
ﺍﺯ « ﺷﮑﺴﺖ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ***
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﺗﻼﺵ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﮑﺴﺖ »
ﺍﺯ « ﻧﻔﺮﺕ ﻣﺮﺩﻡ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ،
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﺑﻬﺮﺣﺎﻝ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ »
ﺍﺯ « ﺩﺭﺩ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ***
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺷﺪ ﺭﻭﺡ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ »
ﺍﺯ « ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ،
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﻣﻦ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ »
ﺍﺯ « ﺁﯾﻨﺪﻩ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ***
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ « ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺳﺎﺧﺖ »
ﺍﺯ « ﮔﺬﺷﺘﻪ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ،
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ « ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﺳﯿﺐ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ »
ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ « ﺗﻐﯿﯿﺮ » ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ،
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺣﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ،
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﺮﺩ ***
متن هاي عاشقانه زیبا |شعرهای عاشقانه زیبا و رمانتیک جدید برای دلبری از معشوقه