پارس ناز پورتال

اشتباهات بازاریابی که سازمان را به خطر می اندازد

اشتباهات بازاریابی که سازمان را به خطر می اندازد

اشتباهات بازاریابی که سازمان را به خطر می اندازد 

اگر در امر بازاریابی از اصول آن پیروی نکنید و دچار اشتباه شوید سازمان به خطر خواهد افتاد زیرا بازاریابی یکی از مهم‌ترین ارکان هر شرکتی است. مهم نیست شما چه کسب‌وکاری را شروع میکنید، هر نوع استارت‌آپی مصون از راهکارهای اشتباه نیست، چراکه برخی اشتباهات بازاریابی اجتناب‌ناپذیر بوده

 

و ممکن است برای هر ایده نوپایی رخ دهند، بهمین منظور نیز شناختن چالش‌هایي که ممکن است پیش ‌روی هر کسب‌وکاری در فرایند بازاریابی قرار بگیرند، در اجتناب از اشتباه و یا به بیان بهتر، کمتر اشتباه داشتن، مؤثر است. بهمین منظور در ادامه به اشتباهات عمومی که ممکن است در فرایند بازاریابی برای استارت‌آپ‌ها رخ دهد، اشاره میکنیم.

اشتباهات بازاریابی که سازمان را به خطر می اندازد

تحمیل هزینه‌ های سنگین بازاریابی

هر استارت‌آپی در شروع فعالیت خود میـــخواهد مانند یک بمب صدا کند، همه ی آنرا بشناسند و طوفانی را در زمینه کسب‌وکار خود ایجاد کند، بهمین دلیل نیز ممکن است عده اي از صاحبان این کسب‌وکارها در همان ابتدا هزینه زیادی را صرف راه‌اندازی یک برنامه تبلیغاتی بکنند. چنین روندی چندان صحیح بنظر نمیرسد،

 

چراکه خرج‌کردن مبلغ زیادی پول در ابتدای شکل گیری یک کسب‌وکار ممکن است نتیجه مورد نظر را در پی نداشته باشد، بهمین خاطر نیز به کسب‌وکارهای تازه پیشنهاد می شود

 

به پا خانه‌ خراب نشوی

که فرایند بازاریابی خودرا آرام شروع کرده و پس از معرفی خود و شناختن بازار، بودجه بزرگ‌تری را در فرایند تبلیغاتی خود لحاظ کنند. در همین راستا نیز پیشنهاد می شود در شروع یک کسب‌وکار، تمرکز بر بازاریابی محتوا در دستور کار قرار گیرد و برخی پیام‌هاي تبلیغاتی کم‌هزینه‌تر برای مخاطبان ارسال شود و به مرور زمان و پس از شناختن فضای کسب‌وکار، مخاطبان و شرکت‌هاي موفق بازاریابی، به دنبال طراحی سیستم‌عامل‌هاي تبلیغاتی که هزینه‌برتر هستند، باشند.

 

انتخاب نادرست کانال‌ های ارتباطی

انتخاب یک کانال ارتباطی با مخاطبان بسیار مهم است، چراکه امروز راه‌هاي ارتباطی متنوعی وجوددارد. رسانه‌هاي سنتی‌تری مانند تلویزیون و مجلات درکنار شبکه‌هاي اجتماعی پرطرفدار هر کدام می توانند راهگشای استارت‌آپ‌ها باشند، البته به شرطی که به‌درستی انتخاب شوند.

 

از جمله اشتباهات رایج بازاریابی، انتخاب اشتباه کانال ارتباط با مخاطبان است، ممکن است چنین بنظر برسد که کانال‌هاي پرمخاطب بهترین روش ارتباطی هستند، اما چنین روندی همیشه راهگشا نخواهد بودو چه بسا نتیجه عکس دهد، بهمین دلیل پیشنهاد میشود قبل از انتخاب کانال‌هاي ارتباطی،

 

مخاطبان خود رابه‌درستی بشناسید و به این درک برسید که مخاطبان شما بیشتر از چه رسانه‌هاي ارتباطی استفاده می کنند، چراکه هر محصولی مخاطب خاص خودرا دارد و برای هر گروه از مخاطبان نیز روش ارتباطی متفاوتی بکار می آید.

 

تمرکز صرف بر نام تجاری

تمرکز بیش از اندازه بر نام تجاری نیز یکیدیگر از اشتباهات رایج بازاریابی است، به این معنا که اگر یک استارت‌آپ جدید، تمام تلاش خودرا صرف برجسته‌کردن نام تجاری خود کند و از همان ابتدا تنها به تکرار برند خود بپردازد، این امر ممکن است نتیجه عکس دهد؛ یعنی بجای این که مردم

 

این نام تجاری را در ذهن خود نگه‌ دارند، ازآن زده شوند؛ علت این امکان نیز این است که برندی که برای مردم شناخته‌شده نیست، صرف تکرار نام آن و برجسته‌شدن علامات تجاری‌اش نمی تواند قابل قبول باشد، بهمین دلیل نیز پیشنهاد می شود در وهله اول یک نام تجاری با خدمات و محصولات خود معرفی شود،

 

یعنی مخاطبان بجای مواجه‌شدن با سروصدای زیادی یک نام تجاری، با ارزش واقعی آن آشنا شوند، پس از معرفی واقعی یک برند و شناسانده شدن در بین مردم، میتوان به مرحله برجسته کردن نام تجاری و حک شدن آن در ذهن مخاطبان وارد شد.

 

توجه به صدای همه ی

هر کسب‌وکار تازه‌اي که شروع بکار میکند، با موج عظیمی از ایده‌هاي مختلف بازاریابی روبه‌روست، دوستان، کارمندان، همکاران، اعضای خانواده و … ایده‌هاي زیادی رابا شما در بین خواهند گذاشت، اما اگر به همه ی این صداها توجه کنید و سعی در اجرای آن ها داشته باشید، حاصل آن ترکیبی

 

از نظریات مختلف خواهد بود که هماهنگی چندانی با یک دیگر نداشته و نمی توانند همپوشانی لازم را در فرایند بازاریابی ایجاد کنند. بهمین خاطر نیز یک استارت‌آپ موفق در وهله اول باید حد و مرز فعالیت بازاریابی خودرا مشخص کرده و یک گروه خاص را برای اینکار درنظر بگیرد. این یک اصل اساسی است که انسان نمی تواند همه ی را راضی نگه دارد، بهمین منظور نیز بهتر است بجای توجه به صداهای مختلف و نظریات متنوع اطرافیان، یک روند بازاریابی رابا یک تیم محدود شروع کرده و به مرور زمان در پی گسترش آن باشد.

 

تعقیب رقبا

فضای استارت‌آپ‌هاي امروزی یک فضای رقابتی است بهمین دلیل نیز طبیعی بنظر می رسد که برندهای مختلف یک دیگر را رصد کنند و از برنامه‌ها و پیشرفت‌هاي هم باخبر باشند، اما نکته اینجاست که این امر ممکن است باعث یک اشتباه بزرگ در فرایند بازاریابی باشد و آن نیز غرق‌شدن در تعقیب رقباست.

 

یک برند موفق باید برنامه بازاریابی مخصوص به خودرا داشته باشد که بر اساس شناخت مخاطبان، بازار و خدمات اصلی آن شکل گرفته است، نه این که صرفا برنامه‌هاي رقبای خودرا رصد کرده و بر مبنای انها عمل کند! داشتن راهکارهای منحصربه‌فرد از طریق خلاقیت، ظرافت و دقت بالا انجام میگیرد، بهمین دلیل نیز در فرایند رقابتی بازار باید در حد معمول و منطقی رقبای خودرا درنظر داشت ودر مقابل، تمرکز اصلی خودرا صرف ارائه طرح‌هاي بازاریابی مؤثر کرد.

 

عدم سنجش نتایج

هر فرایند تبلیغاتی نتیجه‌اي در پی دارد؛ خواه مثبت و خواه منفی که شناخت این نتایج در شکل گیری روند صحیح بازاریابی بسیار مؤثر واقع خواهد شد. در همین راستا باید گفت یکی از اشتباهات رایج در امر تبلیغات، عدم سنجش دقیق نتایج است. یک نتیجه‌گیری کلی نمیتواند چندان دقیق و کارآمد باشد،

 

در حالی‌که تعداد زیادی از برندها ممکن است به این نتایح کلی اکتفا کنند؛ در حالیکه تنها یک سنجش دقیق و حساب‌شده است که میتواند برنامه‌هاي بازاریابی رابه سوی بهتر‌شدن سوق دهد. در کمپین‌هاي آنلاین، تبلیغات تلویزیونی و سیستم‌عامل‌هاي بازاریابی فرایند سنجش می تواند از طریق اپراتورها، کدهای ردیابی و‌… صورت گرفته ودر نهایت باعث ارتقای یک نام تجاری شود.

اشتباهات بازاریابی که سازمان را به خطر می اندازد

در شرایط تجاری كنونی، بازاریابی امری ضروری است. هرچند در صورتی‌كه روش مناسبی برای بازاریابی انتخاب نکنید بجای سودمند بودن، میتواند زیانبار باشد. با دوری کردن از این اشتباهات رایج و معمول، از دام‌هاي بزرگ بازاریابی دوری گزینید.

 

1. نه هدفی، نه توقع و انتظاری

تعداد زیادی از شركت‌ها در واقع نمی دانند كه از بازاریابی چه می خواهند یا انتظارشان از تلاش‌هاي شبانه‌روزی چیست. ابتدا اهداف‌تان را مشخص و تنظیم كنید. سپس، بپذیرید كه بازاریابی یك مرحله است. در پایان، همواره از تناسب مراحل با اهداف‌تان، خاطرجمعی حاصل كنید.

 

2. نداشتن خرید«buy in»

مجریان، مدیران و كارمندانی كه بازاریابی را باور ندارند، بطور جدی می توانند زیان‌آور باشند و تمامی مراحل را تحت‌الشعاع قرار دهند. خرید ‌«in‌buy»رابا روشن كردن اهداف و مراحل عملیات بازاریابی‌تان به دست آورید.

 

3. ترس
شركت‌ها در برخورد با بازاریابی بیش‌تر دچار ترسی مبهم و نامحسوس می شوند. آن‌ها نه از خود بازاریابی، كه از احتمال شكست‌شان در بازاریابی واهمه دارند. این ترس حتی میتواند آنان را از آغاز و ادامه‌ي كار باز دارد. هنگامی كه عملیات بازاریابی‌تان را راه‌اندازی می‌كنید، از این‌كه بارها و بارها زمین بخورید و موفق نشوید، ترسی نداشته باشید.

 

4. بی‌ توجهی به آموزش

اگر آموزش‌هاي لازم بازاریابی را در اختیار كارمندان‌تان قرار ندهید، آن‌ها هم‌چنان بدگمان خواهند بودو این مساله می تواند به از بین رفتن كل مراحل بازاریابی منجر شود.

 

5. هدر رفتن سرمایه

اجرای عملیات 50 دلاری كه از اجزای خوبی برخوردار است، می تواند راه‌گشاتر از عملیات 50000 دلاری باشد كه به صورت ضعیفی طراحی شده است. تعداد زیادی از فنون بازاریابی ”‌سنتی“، مانند تبلیغات، نمیتوانند در برآورد و محاسبه هزینه‌ها نتایج قابل قبولی ارایه دهند.حداقل دو بار درسال سرمایه بازاریابی‌تان را محاسبه كنید.

 

6. تلف وقت

اگر در رفت‌وآمد به گروه‌هاي شبكه‌اي هیچ‌گونه تجارت و داد و ستدی نمی بینید؛ وقت خودرا با رفتن به آن‌ها تلف نكنید. تمام زمان بازاریابی‌تان را صرف اثبات ارزش‌مندی آن كنید، در كنار گذاشتن قسمت‌هایي كه درست عمل نمی‌كند، تردیدی بخود راه ندهید.

 

7. نداشتن ارتباط

اگر در باره‌ي برگزاری یك سمینار مهم به كارمندان‌تان اطلاعاتی نداده‌اید، آنرا برگزار نكنید. در تمامی مسایل و جزییات بازاریابی، سیاست آزادی بیان رابه كار گیرید.

 

8. نداشتن حس مسئولیت‌ پذیری

این مساله بدترین و بزرگ‌ترین اشتباهی است كه یك شركت می تواند مرتكب شود. داشتن اهداف واقع‌بینانه و عملكرد سریع برای كسانی كه در كار بازاریابی هستند، ضروری است. در غیر این صورت شما به مرگ ”آری“ گفته‌اید و هیچ‌چیز را عملی نساخته‌اید.

 

9. نپرداختن پاداش

اگر در شناسایی و ارج نهادن به مهارت‌ها و تخصص‌هاي بازاریابی كارمندان‌تان سهل‌انگاری كنید، محرك‌هایي كه باید به كار گرفته شوند، دچار لغزش می شوند و نتیجه‌اي معكوس در پی خواهند داشت. راه‌هاي موفقیت در بازاریابی را كه پایه‌هایي ثابت و استوار دارند، بشناسید.

 

10. نداشتن دست نوشته و بی‌ توجهی به مكتوب كردن كارها

گفته‌اند: هنگامی كه کاری نوشته شود، انجام می‌پذیرد. همیشه اهداف و طرحهای‌ تان را بنویسید و این احتمال را بدهید كه هنگام نوشتن، دیدگاه و چشم ‌انداز شما بطور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.اینها اشتباهات متداولی هستند كه تعداد زیادی از كسب و كارها با آن مواجه می شوند. با پرهیز از تكرار اشتباهات بازاریابی رقبای خود، از آنان پیشی بگیرید.