همه ي ما وقتی تنها هستیم درمورد انجام دادن شمار زیادی از کارها با خود فکر می کنیم اما در عمل برای انجام انها تعلل می کنیم. با آگاهی از این که بهای تعلل ورزیدن بسیار چندان هست, طبیعی هست اگر بپرسیم «چرا اینکار را میکنیم؟» شمار زیادی از ما «اما نه همۀ» دلایلی احساسی برای اینکار داریم.
۱.برای فرار از کارها
با پر کردن لحظات موجود از کارهای جزئی میتوانیم از انجام کارهایی که می دانیم مهم اما خیلی بزرگ میباشند, فرار کنیم. برای نمونه, سلینا که مدیر یک بخش هست, باید یک گزارش فصل حاضر کند. او به کاری که در پیش دارد, نگاه میکند و می گوید: «اگر اینکار اخیر را نخست کنم, مجبور می شوم کارم را زودبهزود قطع کنم».
بنابراین خود را قانع میکند و گزارش را روز دیگری حاضر می کند تا مطمئن باشد مزاحمتی در کار وجود نخواهد داشت و بقیه روز خود را به نوشتن یادداشتهاي بیمعنی, پاسخگویی به تماسهاي تلفنی,گپ زدن با همکاران و نوشتن نامههاي روزمره مشغول میشود. او خسته- اما خرسند و خوشنود- به منزل میرود.
او امروز کارهای زیادی انجام داده هست! در حالیکه مهلت ارائه گزارش به پایان خود نزدیک میشود, او که در یک برنامه آموزشی کار میکند, اوقات شب و تعطیلات پایان هفته را به نوشتن گزارش اختصاص میدهد و شکایت میکند که کارهای زیادی بر سر او ریخته هست. حتی در این حالت نیز ارسال گزارش با تاخیر یک هفتهاي انجام میشود.
۲. فرار از یک کار ناخوشایند
همۀ ما کارهای مهم اما ناخوشایند برای انجام دادن داریم. اگر یک کار ناخوشایند و یک کار خوشایند به ما توصیه شود, همۀ ما کار خوشایند را انتخاب میکنیم.
۳. بهانهاي برای کار ضعیف
یکی از بزرگترین موارد دبه درآوردن و تاخیر در کار هست: «تا آخرین دقیقه نتوانستم کار را شروع کنم؛ اگر وقت بیشتری داشتم, کار را بهتر انجام میدادم». تهیتر از این بهانه وجود ندارد. وقت محدود هست, کار محدودیت ندارد. بنابراین همۀ وقت} باید انتخاب ما این باشد که برای انجام کارهایی که اولویت بیشتری دارند, وقت کافی اختصاص دهیم.
۴. برای جلب ترحم و دلسوزی
«می بینی چقدر سخت در تلاش هستم؟», شعار جنگی شخص تنبل هست. معنی حقیقی آن چنین هست: «کاری راکه انجام دادهام, کوچک نبین». سلینا که پر کار به نظر میرسید, حاصل کارش یک گزارش ناقص بود که آن را با یک هفته تاخیر به رئیس خود داد. دانشآموز پریشان از آموزگار درخواست می کند مهلت وی را اکثر کند… و ما باید برای این قربانیان اقبالبرگشته شرایط, احساس دلسوزی کنیم!
۵. برای وادار کردن شخص دیگر به انجام کار
واگذار کردن کار به دیگری, مسلما اشکالی ندارد؛ اما راههاي راحتتر, سریعتر و مستقیمتر این هست که نزد شخص دیگری از زیادی کار نبالیم. این رفتار مغرورانه, وقت همه ي را تلف می کند.
۶. برای محافظت از عکس ضعیف از خود
عکس ضعیفی که از خود داریم, همراه با ترس ناشی از شکست یا موفقیت, علل دیگری برای تعلل ورزیدن و تنبلی میباشند. با تراشیدن بهانه برای انجام ندادن کار, از پریشانی و درد شکست دوری میگزینید. همزمان ممکن هست از موفقیت و هر مشکلی که ممکن هست با آن همراه باشد,
اجتناب کنید. شما میتوانید هم چنان همان تنبل قبلی باشید و با همۀ بیچارگیها, بدشانسیها و نومیدیهایي که در قبل داشتهاید, سر کنید. همه ي این ها را به یکی از بزرگترین علل تنبلی و انجام ندادن کارها بیفزایید!
۷. اجتناب از تغییر
شما در حالیکه خسته, انتقادگر, بیتصمیم و بدون دستاورد هستید, زندگی خود را میگذرانید و برترین بخش آن این هست که به دلیل ناکامیهاي خود, همه ي کس و همۀ چیز را سرزنش می کنید؛ جز خودتان. نوار راه راحت در حال اجراست.