پارس ناز پورتال

اوقات تنهایی و راحتی فکر برای آرامش

اوقات تنهایی و راحتی فکر برای آرامش

اوقات تنهایی و راحتی فکر برای آرامش 

تنها بودن همیشه هم بد نیست. برخی اوقات باید خود را از جامعه و مردم دور کنیم تا بتوانیم در خلوت تنهایی کمی فکر کنیم و به آرامش برسیم. با تنها بودن کمی از جامعه فاصله می گیرید و فرصت این را پیدا می کنید که کمی به خوداندیشی بپردازید و برای خودتان فکر کنید.تنها بودن نوعی مراقبه است و می تواند روح و روان شما را درمان کند.

 

ممکن است از تنها بودن بترسید چون هرگز یاد نگرفته اید که چگونه باید تنها بود. اما هنوز دیر نشده یاد بگیرید که می توانید با خودتان هم زندگی خوبی داشته باشید. یاد بگیرید که گاهی اوقات بهترین درمان تنهایی تنها بودن است. در واقع تنهایی شما را با خود به سفر خودیابی می برد که می تواند زندگی تان را به کلی تغییر دهد.

 

دلایل اهمیت تنها بودن

تنهایی فرصتی است برای تفکر، تقدیر و شکرگزاری

جاده خوشحالی با شکرگزاری هموار شده است. لحظات تنهایی به شما این اجازه را می دهد تا از چشم انداز دیگری به زندگی نگاه کنید و به خوبی ها و لذت ها و مشکلاتی که شما را در زندگی قوی تر کرده تفکر کنید. پس به خودتان بگویید: امروز می خواهم شدیدا شکرگزار زندگی ام باشم. و ببینید که چه اتفاقی می افتد.

 

لحظات تنهایی یک انتخاب است اما تنهایی نه

 به گزارش پارس ناز این را بدانید که اگر تنها هستید چیزی غیرطبیعی نیست. تنهایی یعنی حتی در میان دیگران احساس تنها بودن کنید و این نشان دهنده ترس های شماست. شاید این احساس کمی ترسناک باشد اما واقعی است. برای لحظه ای متوقف شوید و به درون تان گوش بسپارید. خیلی چیزها می توانید از احساساتی که در درونتان کشته اید

 

یاد بگیرید. احساساتی که هرگز از وجودشان آگاه نبودید اما آن ها در درون شما وجود دارند و همیشه رفتارها و واکنش های شما را هدایت می کنند. یکی از جملات بسیار زیبایی که درباره لحظات تنهایی خواندم این است: در تاریکی سرد نشستم و با قله های نپال احاطه شده بودم. هنگامی که قله ها در نور ماه بر من چیره شده

 

بودند احساس کوچک بودن نکردم حتی احساس بزرگ تر از آن چیزی که بودم کردم. با تنها نشستن در تاریکی احساس ارتباط بیشتری با خودم داشتم احساسی که تا کنون تجربه نکرده بودم و دنیایم برایم بیشتر مفهوم پیدا کرد.

 

لحظات تنهایی خود آگاهی را بالا می برد

خودآگاهی یعنی درک احساسات، قوت ها، ضعف ها، افکار و اعتقادات خود. وقتی این ها را درک کنید حس دیگران نسبت به خودتان را هم درک می کنید. برای این که بتوانید دیوارهای محافظی که دور خودتان ساخته اید را خراب کنید باید چیزهایی که در زمان تنهایی جای بیشتری برایش دارید را منعکس کنید.

 

باعث می شود احساسات یا اشتیاق و اهدافتان را پیدا کنید

احساس شما چیستی شماست و اهدافتان چرایی شما. احساس و اشتیاق بی دردسر و خودخواه است وقتی کاری را که به آن اشتیاق دارید انجام می دهید دیگر متوجه گذر زمان نمی شوید. هدف انگیزه شماست و دلیل شما برای بودن. تنها بودن به شما این فرصت را می دهد تا کمی خودخواه باشید

 

و کارهایی انجام  دهید که به تکامل شما بینجامد. تنهایی مسیرهایی را در ذهن شما باز می کند که پیش از این با آشفتگی های زندگی بسته شده بودند. هنگامی که سبکبار می شوید انگیزه شما برای رسیدن به اهداف نامحدود می شود.

 

لحظات تنهایی جایی است که احتمالات وجود دارند

تنهایی احتمالات کنترل نشده است. ذهن و روح تان نسبت به رویاها آزاد می شود. همانطور که دوست دارید زندگی می کنید. درباره زمان، چرایی و چگونگی تمام لحظاتتان تصمیم گیری می کنید. بدون هیچ توقف و ترسی پیش بروید. تجربیات جدید منتظرتان هستند بدون هیچ ترسی از قضاوت ها جلو بروید. آزادی واقعی نادر است و برای این که بتوانید آن را تجربه کنید باید تنها باشید.

 

در خلوت آرامش وجود دارد

آرامش را در سکوت ذهنتان با رها کردن انتظارات بیابید. وقتی ذهنتان را از آشوب ها خالی می کنید آرامش سراغتان می آید. و در آرامش است که روشنایی بوجود می آید. تنها بودن نوعی مراقبه است و می تواند روح را درمان کند.

 

یاد می گیرید که به خودتان اعتماد کنید

وقتی فقط خودتان تنها هستید به نیروی خودتان اعتماد می کنید. بدون هیچ تاثیر بیرونی به تصمیمات خود و عواقبش اعتماد می کنید. عمیق تر تفکر می کنید و ذهن چابک تری خواهید داشت.

 

تنهایی نه ترسناک است و نه شرم آور

مسئله، پذیرش واقعیت خودتان است.لحظات تنهایی جاده ای است که کمتر در آن سفر شده اما پر از ثروت است. تنهایی انسان را تغییر می دهد اگر باور دارید که تنهایی برای تان خوب است و برای تجربه کردنش اشتیاق دارید دیدتان به زندگی که قبلا چشم بسته بودید باز می شود.