بعد از مرگ چـه اتفاقی برای بدن میوفتد؟ تقریباً فرآیند تجزیه پس از مرگ در تمام موجودات زنده یکسان اسـت اما در مورد بدن انسان تحقیقات بیشتر و دقیق تری صورت گرفته اسـت. آیا میدانستید بعد از مرگ ممکن اسـت صدای خرخر کردن بدهیم؟ آیا میدانستید بعد از مرگ فضولات هم ازبدن خارج میشوند؟ در ادامه با پارس ناز همراه باشید تا از 0 تا 100 با تحولات بدن بعد از مرگ آشنا شویم.
متاسفیم کـه این را میگوییم اما این اتفاق چیزی اسـت کـه برای تعداد زیادی از افراد بعد از مرگشان رخ میدهد. ادرار و مدفوع کردن بعد از مرگ بـه این دلیل رخ میدهد زیرا در نهایت تمامی ماهیچه هاي بدن رها شده و هرگونه محتویاتی کـه در درون بدن بوده و توسط این ماهیچه ها متوقف شده اسـت ازبدن خارج خواهد شد.
دیگر انقباضات ماهیچه اي وجود ندارد کـه بتواند مانع از خروج ادرار و مدفوع شود. از این رو بعد از مرگ، مدفوع و ادرار بطور غیرارادی ازبدن خارج میشوند. جالب نیست اما از آنجایی کـه برای همه ی مـا پس از مرگ رخ میدهد لازم نیست زیاد بـه این موضوع فکر کنید و نگران باشید.
چیزی کـه آنرا جمود نعشی مینامند «خشک شدن عضلات پس از مرگ» باعث میشود کـه تمام ماهیچه ها سفت شده و کاملاً قفل شوند. این اتفاق زمانی رخ میدهد کـه دیگر مواد شیمیایی خاصی در بدن وجود نداشته باشد. این حالت در اثر خالی شدن بدن از یک ماده شیمیایی بنام آدنوسین تری فسفات کـه برای آرامش ماهیچه ها بعد از گرفتگی ضروری اسـت بوجود میآید.
این ماده شیمیایی توسط سلول هاي ماهیچه ساخته شده و واحدهای انقباضی ماهیچه ها را مجبور بـه جدا شدن از یک دیگر میکند. وقتی کـه مرگ اتفاق بیفتد دیگر سلول هاي ماهیچه این ماده شیمیایی را تولید نمیکنند. از این رو فیبرهای میکروسکوپی ماهیچه قفل شده و ماهیچه ها سفت میشوند. این حالت طبق معمولً در ۴ ساعت اول پس از مرگ درصورت رخ داده و پس از ۱۲ ساعت بـه ماهیچه هاي بزرگ تر بدن میرسد.
تعداد زیادی از افراد بر این باورند کـه تا روزها پس از مرگ، ناخن و موها همان گونه بـه رشد خود ادامه خواهند داد اما واقعیت چیز دیگری اسـت. پس از مرگ، پوست بدن رطوبت خودرا از دست داده و رفته رفته پژمرده شد و بـه سمت عقب کشیده میشود.
بدین ترتیب بنظر میرسد کـه موها و ناخن ها رشدکرده اند کـه واقعیت ندارد و تنها پوست بـه سمت پایین و عقب منقبض شده کـه در اثر کاهش رطوبت درون آن رخ میدهد.
واقعیت این اسـت کـه بعد از مردن، پوست افراد نرم تر و صاف تر میشود. بدین ترتیب خطوط و چروک هاي روی پیشانی و صورت از بین میروند بـه نحوی کـه انگار در طول زندگی خود ذره اي استرس نداشته اید. این نرم و صاف شدن پوست بدین دلیل اسـت کـه دیگر تنش و انقباضی در ماهیچه هاي شـما وجود ندارد.
بعد از مرگ، نیروی جاذبه خون رابه سمت پایین میکشد. بدین ترتیب با گذشت زمان، غلظت خون در نقاط پایین بدن افزایش مییابد.
این موضوع با منعقد شدن و گیر افتادن خون همراه میشود کـه تیره شدن و حالتی شبیه خون مردگی را در نقاطی ازبدن در پی دارد. از این حالت با نام «سر بی رنگی» یاد میشود و بعد از ۱۲ ساعت کـه از مرگ گذشت، این تغییر رنگ دائمی کاملاً مشهود اسـت.
در نخستین ساعت پس از مرگ، دمای بدن بـه شدت کاهش مییابد کـه ازآن با نام «سردی مرگ» یاد میشود. یک ساعت کـه از مرگ شخص گذشت دمای بدن او بطور کلی ۲ درجه کاهش مییابد و هر ساعت کـه از مرگ بگذرد یک درجه دیگر از حرارت بدن کاسته خواهد شد تا بـه دمای محیط اطرافش برسد.
وقتی از مرگ صحبت میکنیم باید بدانید کـه دو نوع مرگ وجوددارد: مرگ قلبی و مرگ مغزی. مرگ مغزی زمانی رخ میدهد کـه نخستین ارگان از کار افتاده مغز باشد، در حالیکه در مرگ قلبی، ابتدا قلب اسـت کـه از کار میوفتد.
در اکثر مواقع ابتدا مرگ قلبی رخ میدهد ودر این صورت، مغز تا ۱۰ دقیقه پس از توقف کارکرد قلب همان گونه بـه وظایف نسبی خود عمل میکند. بدین ترتیب این شانس وجوددارد کـه شـما از مرگ خود مطلع شوید اما صحبت کردن با قاطعیت دراین مورد دشوار اسـت.
بعد از مرگ هوایی کـه در درون ریه هاي شـما باقیمانده سعی میکند ازبدن خارج شود کـه این موضوع در نتیجه تکان هایي اسـت کـه جسم شـما بعد از مرگ متحمل میشود.
وقتی کـه این هوا با سرعت زیاد از روی تارهای صوتی شـما می گذرد ممکن اسـت صداهایی شبیه آه و ناله تولید کند. آروغ زدن در چنین شرایطی نیز محتمل اسـت. این صداها کاملاً نرمال و معمول هستند.
دلیل بد بو شدن پيکر انسان پس از مرگ این اسـت کـه باکتریها و قارچ هاي درون بدن خیلی زود دست بکار شده و با مرگ سلول ها، گازها و بوهای ناخوشایندی آزاد میشوند. هم چنین باکتری هایي کـه در درون سیستم گوارش زندگی میکنند خیلی زود می فهمند کـه شـما مرده اید و باید ازبدن تان خارج شوند.
از این رو آنها سریع بـه تکاپو افتاده و از نقطه اي بـه نقطه دیگر میروند کـه این موضوع تولید بوهایی ناخوشایند را در پی دارد. این باکتریها کار خودرا با تجزیه کردن و تحلیل بردن روده ها شروع کرده و تا پایان بکار خود ادامه میدهند.
شاید فکر کنید کـه بدن شـما برای مدت قابل توجهی بعد از مرگ دست نخورده باقی میماند اما قارچ ها و باکتریها بسیار سریعتر از آنچه کـه فکر میکنید دست بکار میشوند.
این موجودات ذره بینی قادرند تا ۲ هفته بعد از بـه خاک سپرده شدن، ۶۰ درصد ازبدن شـما را تجزیه کنند. بر اساس تحقیقات انجام گرفته ممکن اسـت بعد از ۴ ماه تنها اسکلت هاي شـما باقیمانده باشد.
مرگ، پيکر و آرامستان! با شنیدن این کلمات حتماً عکسهای ناخوشایندی جلوی چشم هایتان ظاهر میشود. جسدهایی کـه بوی متعفنی دارند و حشرات بـه آنها هجوم برده اند و اسکلت هاي ترسناکی کـه در خاک خفته اند. این عکسهای ناخوشایند پای ثابت تعداد زیادی از فیلمهای وحشتناک یا حتی کابوس هاي شبانه ي مـا هستند. اما افسانه هاي زیادی درباره ي پيکر انسان و روند تجزیه ي آن وجوددارد کـه بعضاً واقعیت ندارند.
حدود چهار دقیقه بعد از آخرین نفسی کـه میکشیم، بدلیل کمبود اکسیژن در بدن، سلسله اتفاقاتی در مقیاس میکروسکوپیک شروع بـه رخ دادن میکند: سطح کربن دی اکسید و اسیدیته در جریان خون بالا میرود و ضایعات سمی انباشته میشوند و همین مسأله باعث سمی شدن سلول ها میشود.
بعد ازآن، آنزیم هاي درون سلول ها شروع بـه فرسوده کردن آنها میکنند. این فرآیند از اندام هایي مثل کبد و مغز شروع میشود کـه بیشترین آنزیم و آب را درون خود دارند. یکی از نخستین نشانه هاي مشهود مرگ، کدر شدن چشم ها اسـت چون دیگر بـه قرنیه ها مایعات و اکسیژن نمیرسد. این فرآیند میتواند ۱۰ دقیقه بعد از مرگ شروع شود.
مرحله ي اول «اتولیز یا خود هضمی سلولی» نام دارد: سلول ها بدلیل فعالیت آنزیم ها متلاشی میشوند و مایعات درون آنها بـه بیرون تراوش میکند. روی پوست تاول هایي مملوء از مایعات بـه وجود میآید کـه در اثر آن لایه هاي بزرگی ازبدن بـه اسانی جدا میشود.
در همین حین، باکتری هاي ناهوازی «موجوداتی کـه بدون اکسیژن زنده و فعال هستند» ساکن روده ها شروع بـه تجزیه ي سلول ها میکنند و از این جا مرحله ي دوم یعنی «باد کردن» شروع میشود. با شروع فعالیت این میکروب ها، درون روده گازهایی انباشته شده و حجم بافت هاي اطراف زیاد میشود.
این گازها در واکنش با هموگلوبین «نوعی پروتئین موجود در گلبول هاي قرمز خون» ماده ي سبز رنگی درون رگ ها تولید میکنند و پوست ابتدا بـه رنگ سبز و بعد سیاه در میآید. مرحله ي سوم «تجزیه ي فعال» نام دارد کـه در اثر آن بافت ها شروع بـه آب پس دادن میکنند و این مایعات از حفره هاي بدن مثل دهان، بینی و غیره بـه بیرون تراوش میکنند. توده هاي بافت هاي بدن با فعالیت کرم هاي مگس و باکتریها از بین میروند.
مرحله ي چهارم زمانی رخ میدهد کـه با فعالیت حشرات، بیشتر بافت هاي نرم از بین رفته اند، باقیمانده ي پوست خشک و سفت شده و اسکلت بدن آشکار شده اسـت. وقتی دیگر چیزی برای تغذیه ي کرم هاي مگس باقی نمانده باشد، نوبت بـه حشرات دیگری مثل سوسک ها میرسد. این حشرات قادرند بافت هاي نرمی کـه سفتی بیشتری دارند مثل تاندون ها، رباط ها و حتی غضروف ها را تجزیه کنند.
مرحله ي آخر «تجزیه ي استخوانی» اسـت. عوامل مختلفی منجر بـه تجزیه یا تکه تکه شدن استخوان ها میشود. برای مثال، خاک اسیدی ۷۰ درصد مواد تشکیل دهنده ي استخوان ها را از بین میبرد. عوامل فیزیکی هم میتوانند باعث تجزیه ي استخوان ها شوند مثل هجوم جانوران لاشخور یا فرسودگی تدریجی بر اثر قرار گرفتن درون جریان آب. مدت زمان هر یک از مراحل فوق بـه عواملی مثل:
دما، شرایط دفن و وجود میکروب ها، حشرات و جانوران لاشخور بستگی دارد. بـه ویژه میزان دما تأثیر زیادی در مرحله ي تجزیه ي فعال دارد چون مگس ها در ماه هاي گرم تخم گذاری میکنند، بنابر این در دماهای پایین تر روند تجزیه کندتر اسـت. طی نخستین سال استخوان ها بتدریج بی رنگ میشوند و ممکن اسـت روی سطح انها خزه رشد کند. شکاف هاي بزرگ بعد از گذشت حدود یک دهه بـه وجود میآیند.
تصور عمومی این اسـت کـه جسدها همیشه بوی متعفنی دارند اما اغلب اینطور نیست. در مرحله ي باد کردن، گازهای بدبویی تولید میشوند اما با تداوم فرآیند تجزیه، این بوها کمتر میشوند. بوی بد یک پيکر در تابستان، بعد از ده روز یا کمتر از بین میرود. ترکیبی از گازها باعث بـه وجود آمدن بوی متعفن اجساد میشوند.
با تجزیه ي بعضی اسیدهای آمینه توسط باکتریها گازهای سمی و مضری تولید میشوند کـه میتوانند از طریق پوست جذب شوند یا جای اکسیژن را بگیرند. بهمین دلیل این مسأله میتواند سلامت کسانی کـه در فضاهای بسته با اجساد در حال تجزیه سر و کار دارند رابه خطر بیندازد.
حشره شناسان قانونی «شاخه اي از علم جرم شناسی و دکتری قانونی» از حشرات برای تخمین زمان مرگ استفاده میکنند، اما سرنخ هاي بیولوژیک احتمالی دیگری هم وجوددارد. دانشمندان حوزه ي دکتری قانونی در حال تحقیق بر روی تأثیر باکتریها بر روی روند تجزیه ي اجساد هستند.
بعضی محققان با بررسی نکروبیوم یا همان اجتماع باکتریها و قارچ هاي یافت شده درون یک پيکر تلاش دارند متوجه شوند کـه آیا تغییرات نکروبیوم و این کـه کدام گونه از باکتریها و دیگر میکروب ها در هر یک از مراحل فرآیند تجزیه حضور دارند، میتواند بـه تخمین زمان مرگ کمک کند یا خیر. بعضی از این میکروب ها از جمعیت میکروبی ساکن بدن انسان و بعضی از آنها از خاک محل دفن پيکر هستند.
درسال ۱۹۷۷ در یکی از آرامستان هاي ایالت تنسی امریکا بر روی تابوت شکسته ي ویلیام شای، سرهنگی کـه درسال ۱۸۶۴ از دنیا رفته بود، پيکر بدون سر مردی را پیدا کردند کـه لباس رسمی بـه تن داشت. دکتر قانونی در بررسی هایش متوجه شد پيکر در مراحل اولیه ي تجزیه باقیمانده و گوشت آن هنوز صورتی رنگ بود.
بهمین دلیل دکتر ابتدا زمان مرگ را حداکثر یکسال قبل تخمین زد. اما نکته ي عجیب آن بود کـه لباسهای پيکر از مد افتاده بودند و جنس کفش هایش از موادی قدیمی بود. سر پيکر بعد ها درون تابوت پیدا شد و آثار روشهای قدیمی دندان دکتری بر روی دندانهای آن مشهود بود.
تمامی این موارد دکتر قانونی رابه این نتیجه رساند کـه این پيکر همان سرهنگ درگذشته، ویلیام شای بود. قبر دزدها پيکر وی را با عجله و شدت از تابوتش بیرون کشیده بودند. این پيکر ۱۱۳ ساله بـه خوبی حفظ شده بود چون آن رابا شیمیایی مومیایی کرده بودند و تابوت چدنی آن کاملا بسته بود، در نتیجه حشرات و میکروب ها راه نفوذی بـه درون تابوت نداشتند و روند تجزیه در مراحل اولیه باقیمانده بود.
بعضی شرایط محیطی بـه حفظ پيکر و ایجاد یک مومیایی طبیعی کمک میکنند. درسال ۱۹۹۹ در کوهستان آند کشور آرژانتین پيکر یک دختر نوجوان اینکایی کشف شد کـه گویی بـه خواب رفته بود. این دختر برای پیشکشی بـه خدایان آنجا رها شده بودو ۵۰۰ سال از مرگش می گذشت، اما موها، پوست و لباس هایش تقریباً سالم باقیمانده بود.
ارتفاع زیاد، دمای پایین و کمبود اکسیژن منجر بـه حفظ شدن پيکر او شده بود. در نمونه اي دیگر، درسال ۱۹۹۱ در یکی از دهکده هاي کوهستان آلپ مومیای طبیعی مردی کشف شد کـه ۵۳۰۰ سال قبل از دنیا رفته بودو در مجموع تقریباً سالم باقیمانده بود. اگر چـه توده هاي یخ، آب بدنش را از بین برده بودند اما پوست، دیگر بافت ها، اندام ها و استخوان هایش بـه خوبی حفظ شده بودند.
تعداد زیادی از ویروس هاي بیماری زا حتی بعد از مرگ انسان هم میتوانند بـه حیات خود ادامه دهند. ویروس ابولا بعد از مرگ شخص مبتلا هم قابل سرایت اسـت. این ویروس درون خون و دیگر مایعات بدن باقی میماند. هرگونه تماس با پوست شکافته یا غشاء مخاطی «کـه بینی، دهان و دیگر حفره هاي بدن را می پوشاند» پيکر برای انتقال آلودگی کافی اسـت.
این ویروس تا یک هفته درون پيکر پستانداران زنده میماند. نوروویروس «عامل آنفولانزای معده» هم بـه شکلی مشابه ابولا میتواند سرایت کند و ابتلا بـه آنفولانزا بـه واسطۀ تماس با مخاط آلودۀ پيکر امری شدنی اسـت. ویروس آبله هم تا یک قرن درون زخم هاي شخص مرده باقی میماند اما از طریق پيکر بـه شخص زنده سرایت نمیکند.