معمولا یک نوع تیپ شخصیتی وجود دارد که همۀ مردم جامعه آن را دوست دارند و راحت تر با این طور افراد ارتباط برقرار می کنند. 4 تیپ شخصیتی شامل A، B، C و Dوجود دارد که در آن خصوصیات و ویژگیهاي افراد گروهبندی شده هست. گرچه از همان ابتدا باید بگوییم که هر فرد الزاما همۀ خصوصیات گروه A، B و… را ندارد و ممکن هست چند ویژگی از یک گروه غالبتر و چند ویژگی از گروههاي دیگر را داشته باشد. دراین مقاله با انواع تیپهاي شخصیتی آشنا خواهیم کرد.
آگاهی از نوع تیپ شخصیت به چه درد ما می خورد؟
آگاهی افراد از این که بدانند چه نوع تیپ شخصیتی دارند کمک میکند که نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و مسوولیت رفتارهایی که انجام می دهند، بپذیرند. مثلا اگر دوستی از دست شما دلگیر می شود کمی به خودتان دقت کنید، شاید ویژگی بدی دارید که باعث میشود فرد یا افراد از شما برنجند. آگاهی از نوع تیپ شخصیتی به افراد کمک میکند در ازدواج و گزینه شغل و تصمیمات مهم زندگی هم بهتر عمل کنند.
تیپ شخصیتی شما چیست؟
با شناخت شخصیت می توان در آن تغییراتی ایجاد کرد
گاهی این سوال پیش می آید که وقتی شخصیت خود را میشناسیم می توانیم تغییرات کمی در آن ایجاد کنیم؟ پاسخ این هست که برای هر نوع تغییری انعطافپذیری لازم هست. بعضی از افراد ممکن هست خصوصیات خود را بشناسند ولی انعطاف لازم را نداشته باشند. یکی از ویژگیهاي مهم در زندگی
انعطاف و سازگاری هست. گرچه بخشی از انعطافپذیری ذاتی هست. حتما متوجه شدهاید که بعضی از کودکان از همان زمان تولد انعطاف بیشتری دارند، ولی بخش دیگر ناشی از یادگیری هست و این ویژگی در طول زندگی تربیتی هر فرد شکل می گیرد و والدین در شکلگیری آنی نقش مهمی دارند.
آگاهی از تیپ شخصیت در ازدواج کمککننده هست
وقتی دو تیپ شخصیتی برای مشاوره ازدواج مراجعه میکنند، معمولا مشاور تلاش میکند افرادی را به ازدواج تشویق کند که ویژگیهاي نمونه زیادی دارند. تفاوتهاي چندان شخصیتی، عمدتا مشکلساز میباشند. گاهی یکی از طرفین ازدواج فکر میکند میتواند صفت شخصیتی غیرقابلقبول از نظر خودش را در همسر آیندهاش از بین ببرد.
این که تصور کنیم که همسرمان در طول زمان تغییر خواهد کرد، کاملا اشتباه هست. این نکته همه ي وقت باید مدنظر قرار گیرد که شخصیت افراد در طول زمان تغییر چندانی نخواهد کرد.گرچه شخصیت انعطافپذیر هست ولی نمی توان تغییرات اساسی در آن ایجاد کرد. فرض کنید فردی درونگرا میخواهد با فردی برونگرا ازدواج کند.
این دو نفر ویژگیهاي متضاد زیادی دارند که ممکن هست باعث آزار دیگری شود ولی از طرفی، ویژگیاي مثل تندمزاجی بهتر هست در طرف مقابل فرد نباشد چون اگر قرار باشد هر دو طرف ازدواج تندمزاج باشند، در مواقع بحرانی هیچ یک کوتاه نخواهند آمد. گرچه در مقابل یک فرد تندمزاج نباید یک فرد آرام قرار گیرد چون یکی با عجله عمل می کند و دیگری بسیار کند و با آرامش که این نیز مشکلساز خواهد بود.
کدام تیپ شخصیتی بهتر هست؟
از نظر روانشناسی نمیتوان گفت کدام تیپ شخصیتی بهتر هست و این سوال مثل این هست که بگوییم شب بهتر هست یا روز؟ طبیعتا در روز کارایی خاصی داریم و در شبها باید استراحت کنیم تا انرژی برای شروع روز بعدی داشته باشیم. لازم هست کمی با تامل به این مقوله نگاه کنیم. نمیتوان طیف شخصیتی خاصی را برتر دانست.
گاهی لازم هست فرد سرعت عمل با دقت را با هم داشته باشد ولی خوب هست که افراد مجموع صفات مثبت و کارآمد را اکثر داشته باشند.مجموع صفاتی که باعث میشود فرد سازگاری بیشتری با محیط کار، زندگی خانوادگی، افراد پیرامون و… داشته باشد برای زندگی لازم هست و باعث کسب موفقیت اکثر در زندگی میشود. گرچه یک صفت ممکن هست در بعضی مواقع خوب عمل کند و برعکس در بعضی مواقع زیان آور باشد.
مثلا جزءنگری باعث می شود دقت زیادی روی کار داشته باشیم ولی جزءنگری و تمرکز روی سخنان تک به تک افراد و تفسیر آن ها می تواند دردسرساز باشد. گاهی لازم هست فرمانبردار باشیم ولی گاهی باید مسلط بر کار و محیط خود باشیم. اگر بعضی ویژگیها برای زندگی روزمره و ارتباطات فردی و بینفردی مزاحمت ایجاد کند، مانع رشد خواهد شد. چنین ویژگیهایي منفی محسوب می شوند و باید درصدد اصلاح انها برآمد.
کدام شغل برای کدام تیپ شخصیتی مناسبتر هست؟
تیپ شخصیتی A: این افراد شتاب زیادی در عملکرد و صحبت کردن دارند. کمتر گوش میدهند و مستبد، جاهطلب و پرخاشگرند. صبر و حوصله کمی دارند و به همان اندازه آستانه تحمل پایینی دارند. به علت استرس بالا مستعد مریضیهاي قلبی-عروقی و فشار خون میباشند، همه ي وقت پرکارند و برای انجام کارها شتاب دارند
و سعی میکنند در مدت زمان کم همه ي کارها را با هم انجام دهند. آن ها حتی در تعطیلات هم باید کاری انجام دهند. بهطور کلی، تفکرشان بر این مبناست که استراحت باید کم و کار باید چندان باشد.اگر چنین افرادی برای گزینش همسر، فردی با تیپ شخصیتی خودشان گزینش کنند، ازدواج ناموفقی خواهند داشت چون این دو قطب شبیه هم میباشند؛
یعنی هر دو بیطاقت و پرخاشگرند و در مقابل مشکلات زندگی واکنشهاي نمونه نشان میدهند. پس مشکلآفرین خواهند بود. گرچه باید این نکته را اضافه کنیم که افراد با این تیپ مدیران موفقی می شوند و با خصوصیاتی که دارند در کارهای مدیریتی میدرخشند ولی در مشاغلی که نیاز به حوصله و آرامش دارد مثل معلمی، پرستاری، مشاوره و… کارآمد نیستند.
تیپ شخصیتیB : چنین تیپهایي انسانهاي آرام، خوشحال، بیخیال، صبور، انعطافپذیر، سازگار، خونسرد و کمتر رقابتی میباشند و مهم ترین اشکال این افراد دقیقه نود بودن هست؛ یعنی عمدتا کارها را به دقایق آخر میسپارند. مشاغل حساسی مثل آتشنشانی، کار در اورژانس و… که نیاز به زمانسنجی و دقت کافی دارند اصلا مناسب این افراد نیستند.
تیپ شخصیتیC: این افراد درونگرا میباشند، به جزییات دقت میکنند و حساس، دقیق و سختگیر میباشند. چنین افرادی اکثر تمایل دارند کارها را بهطور شخصی انجام دهند و علاقه ندارند در کارهای گروهی شرکت کنند. کار با رایانه، حسابداری و بهطور کلی اعمالی که نیاز به ارتباطهاي اجتماعی ندارند برای این تیپهاي شخصیتی مناسب میباشند.
تیپ شخصیتیD: این افراد معمولا مطیع و فرمانبر میباشند و اغلب به امور اجرایی میپردازند. هدفشان هم این هست که با اجرای درست امور تایید دیگران را به دست آورند اما در صورتی که مورد تایید واقع نشوند، ناراحت می شوند. آن ها بهعلت اعتماد بهنفس پایینی که دارند، از تایید نشدن میترسند.