بهناز جعفری بازیگر سینما و تلویزیون ایران هست که زندگی کاملا بدون حاشیه و آرامی داشته هست،وی چندی قبل اعلام نمود که به مریضی ام اس مبتلا شده اما در حال مقابله با آن هست.
نام و نام خانوادگی | بهناز جعفری |
اساس فعالیت | سینما و تلویزیون |
تولد | ۱۳۵۳ |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
سالهاي فعالیت | ۱۳۷۳ تاکنون |
بهناز جعفری «زاده 1353 شهر تهران» بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون ایران هست. او برای بازی کوتاهش در فیلم خانهاي روی آب ساخته بهمن فرمان آرا از بیستمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین برترین بازیگر مکمل زن را گرفت.بهناز جعفری بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون ایران هست.
بهناز جعفری فارغالتحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی هست. نخستین فیلم او که در نقش کوتاهی حضور داشت روسری آبی در سال ۱۳۷۳ بود.او برای بازی کوتاهش در فیلم «خانهاي روی آب»،ساخته بهمن فرمان آرا از بیستمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین برترین بازیگر مکمل زن را گرفت. او همین طور در نمایش شب هزار و یکم بهرام بیضایی نقش بازی کرده هست.
گفتگو با بهناز جعفری
بازیگری جدیترین مقوله زندگی بهناز جعفری هست. این موضوع را نهتنها از نقشآفرینیهایش در قاب تلویزیون یا پرده سینما بلکه از خلال صحبتهایش هم میتوان فهمید. این موضوع برایش تعارفبردار نیست، برای همین هم وقتی در سال93 از زبان پزشکش شنید که به مریضی اماس مبتلا شده، خم به ابرو نیاورد
و مصمم فعالیتهایش را دنبال کرد. او یکی از سختترین نمایشهاي زندگیاش «اتاق ورونیکا» را در این ایام بازی کرد و از پای ننشست. بهناز جعفری که این روزها پاسداشت 20سال فعالیت او نیز در چهارسو برگزار شد، از آن دست بازیگرانی هست که همۀجوره برای نقشهایش زحمت میکشد.
او بیشک یکی از سختکوشترین بازیگران تئاتر هست که با همۀ توانش تلاش میکند در این عرصه خوش بدرخشد. گفتوگوی با این بازیگر تئاتر را از دست ندهید. بهناز جعفری در این گفتوگوی صمیمانه از زندگی و کارش صحبت کرده و جزئیاتی درمورد زندگی جدیدش با مریضی اماس را دراختیار مخاطبان قرار می دهد. او معتقد هست اطلاعرسانی و مطالعه درمورد این مریضی می تواند راهکارهای مفیدی برای زندگی مسالمتآمیز با این مریضی را بههمراه داشته باشد.
بهناز جعفری فارغالتحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی هست
اگر نترسم، کار هنری را باختهام!
بهناز جعفری: انرژیاي که در تئاتر کسب می کنم با هیچ کار دیگری قابل قیاس نیست. من هم به همان تئوری تکراری اعتقاد دارم که میگویند تئاتر راست و سینما دروغ محض هست. من همه ي وقت در تئاتر ریکاوری شدم و خودم را پیدا کردم. پیدا کردن شخصیتی که قرار هست در تئاتر آن را بازی کنم، آشنا شدن با این شخصیت و قرار گرفتن در نقش او،
تجربه بسیار خوبی برایم هست. در برابر دوربین در مدیوم سینما یا تلویزیون، فرصت کوتاهی هست که فقط می توان به آرشیو کتابخانهاي مغز رجوع کرد. طوری که همۀ چیز در یک پلان گرفته شود و میرویم برای پلان بعدی. اما تئاتر اینطور نیست، اگر میتوانستم همه ي وقت و تا آخر عمرم در تئاتر میماندم زیرا امنیت عجیب غریبی در تئاتر احساس می کنم.
هنوز سر فیلم برداری که می روم میترسم حتی اجرای اول نمایشها هم برایم کمی ترسآور هست. تا پیله نقش باز شود و بتوانی خودت را پیدا کنی وحشتناک هست اما به نظرم اتفاق این ترس قشنگ هست. اگر روزی نترسم، کل کار و زندگی هنریام را باختهام.
از بازی کردن نقشهاي منفی لذت میبرم
بهناز جعفری: من گوشهاي از وجودم دوتا سیم برهنه دارم که بعضی وقتها روی هم میافتد و اتصالی می کند، آنوقت شخصیتی سرتق دارم. انرژی و اساس نقشهایي که نقش بازی کردهام را داشتهام که توانستهام از عهده آن ها بربیایم. شاید به دلیل میمیک صورت و… هم باشد که نقشهاي منفی یا شخصیتهاي مبارزهجو
را به من توصیه میدهند. خودم هم همه ي وقت از نقشهاي خاص منفی لذت بردهام چون جای کار دارد و بهراحتی نمیتوان از پس آن برآمد. دوست دارم نبض نقشهاي منفی را بگیرم و ببینم که از این جهان چه میخواهند. من عزمم را جزم کردهام که با تمام وجود به نقشم خون و جان بدهم و آن را زندگی کنم تا ردپای خوب و بهیاد ماندنی داشته باشد.
این در یاد ماندن خیلی سخت هست و تمام این سختیهاست که از من یک دختر سرتق و یاغی نشان می دهد. فکر میکنم باید آنقدر یگانه و خاص نقش را بازی کنم که هرکس میبیند، بگوید فقط خود دیوانهاش میتوانست این نقش را بازی کند.
خودم را مرور می کنم
بهناز جعفری: وقتی به من اطلاع دادند که قرار هست مراسمی برای اصطلاحا «پاسداشت» 20سال حضور من در عرصه تئاتر برگزار شود، فراموش کردم که بهناز جعفری من هستم. همه ي وقت فکر می کردم اینطور مراسم معمولا برای افراد سن بالاتر از من برگزار میشود. اما یک مرور کردم و دیدم که باید تسلیم شوم و بله، بهناز جعفری من هستم
و این مراسم برای من هست. نمی خواهم چندان درگیر واژه پاسداشت شوم، اما این مراسم برایم تلنگری هست که در این مدت چه کردهام و از این به بعد اگر فرصتی هست کارهایی که نکرده ام را انجام دهم.
دوست ندارم درموردام بگویند همان خانم بداخلاق!
بهناز جعفری: مردم ما معمولا هنردوست میباشند و با ذوق و شوق و مهر فراوان به سمتم میآمدند، امضا میخواستند و… برای من همۀ وقت} امضا دادن و عکس انداختن و… خیلی کار سختی هست. همه ي وقت در دلم ناراحت بودم و غر میزدم که چرا دارم عکس می گیرم یا امضا میکنم و… اصلا امضای من برای مردم چه ارزشی دارد؟
یا مثلا چه اهمیتی دارد که از من عکس بگیرند و… فکر میکنم در مسیر هنر، کارهای یک هنرمند را دنبال کردن کفایت میکند. اما زمانهایي بوده که خود من هم فکر کردهام که کاش از آدم بزرگی که دیدم، عکس میانداختم یا مثلا یکبار استاد مشایخی روی یک برگه، متنی برایم نوشتند که آن قدر برایم عزیز بود که چند جای گوناگون را برای نگه داری آن عوض کردم که نکند کاغذ خراب شود.
حتی دلم می خواست آن را قاب کنم و روی دیوار بزنم. آلبوم این تجربیات و تفکرات باعث شده که کمی از خودخواهیهاي قبلم فاصله بگیرم. هر هنرمندی به واسطه وجود مردم زنده هست و انرژی مردم هست که هنرمند را نگه میدارد. در حقیقت نوعی بدهبستان بین هنرمند و مردم انجام میشود؛ هنرمند اثر خود را ارائه می دهد
و مردم هم آن را می بینند. این هست که وقتی از من قدردانی می شود برایم تلنگری هست که باقی عمرم را کارهایی انجام دهم که شرمنده نباشم و بعدها وقتی میخواهند از من حرف بزنند، نگویند همان خانم بداخلاق!
بهناز جعفری برای بازی در فیلم «خانهاي روی آب»، سیمرغ بلورین برترین بازیگر مکمل زن را گرفت
در برابر اماس گارد نگرفتم
بهناز جعفری: نخستین برخورد من با اماس طوری بود که اصلا سر و صدا نکردم و واکنش هیجانی خاصی نشان ندادم. فکر میکنم لحظه اول شنیدن این خبر برای همۀ آدمها حتی به لحاظ شیمی بدن، لحظه خاصی هست و معمولا واکنش بهت و ناباوری نشان میدهد، اما من خیلی راحت و حتی تا حدی خنثی برخورد کردم.
پزشک گفت که به اماس مبتلا هستی و من گفتم عه؟ من هیچ گاردی در برابر اماس نگرفتم و واکنش عجیب غریبی نداشتم که بگویم اي داد، اي هوار! آن را پذیرفتم و برای درمان اقدام کردم.
رسیدن به قله، امکانپذیر اما آهستهتر
بهناز جعفری: تا قبل از این، انچه از اماس در ذهنم داشتم، آدمهایي بودند که ویلچرنشین و واکر به دست و ناتوان میباشند. اما نخستین کسی که بعد از شنیدن ابتلایم به اماس به ذهنم خطور کرد، آقای علیرضا کوشکجلالی بود که میدانم سالهاست با اماس زندگی میکند. ایشان همه ي وقت بسیار خوشروحیه و خندان هست
و مستمر کار تئاتر را انجام میدهد. همین عکس از آقای کوشک جلالی به من نشان داد که اماس حتما با ناتوانی و از کارافتادگی نیست. برای مبتلایان به اماس رسیدن به قله امکان پذیر هست اما آهستهتر از بقیه.
زندگی با اماس هم جریان دارد
بهناز جعفری: وقتی درمان و تزریق کورتون را شروع کردم، فهمیدم که درمورد این مریضی بیاطلاع و کمدانش هستم. به نظرم کلمه اماس کمی مهیبتر از خود مریضی هست و معمولا با شنیدن اسم این مریضی ترس ایجاد میشود. در طول نخستین روزهای درمانم، دیدم که پرستاران چقدر راحت از اماس حرف می زنند
و آن را یک مریضی هولناک غیرقابل درمان نمی دانند. همۀ بگو و بخند میکردند و روند درمان را توضیح میدادند. هیچکس از یک موضوع هیولایی صحبت نمیکرد و حتی یکی از پرستاران برایم تعریف کرد که خودش هم از سالها پیش به اماس مبتلاست و دو بار هم زایمان کرده هست. دیدم زندگی با اماس هم جریان دارد و فقط باید روی بعضی مسائل مانند استرس بازرسی داشته باشم.
اماس مانند اثر انگشت، خاص هست
بهناز جعفری: از آنجا که فکر میکردم دانشم درمورد اماس کم هست از یکی از دوستانم که در شهر کتاب فعالیت می کند، خواستم که هرچه کتاب درمورد اماس وجود دارد برایم بیاورد. سه کتابی که در اینستاگرام معرفی کردم را خواندم و اطلاعات بیشتری کسب کردم. دیدنی هست که نویسنده کتاب «از اماس تا سلامتی»
خودش هم درگیر این ماجراست و از زبان خود برای خوانندگان نوشته هست. در همین کتابها بود که اطلاعات زیادی به دست آوردم و فهمیدم که اماس مانند اثر انگشت هست و به تعداد آدمها انواع گوناگون اماس وجود دارد. به همین ترتیب ممکن هست نوع مریضی یک فرد با فرد دیگر متفاوت باشد و برای افراد گوناگون یکسان نیست.
اگر بگویند اماس را از زندگیات میگیریم، ناراحت می شوم
بهناز جعفری: در طول درمان، کمکم متوجه شدم نسبت به ماجرایی اشراف پیدا می کنم که اصلا شاید لازم بوده که این اتفاق بیفتد. یعنی برای من که یک آدم پراسترس، پرخاشگر، تند و سریع و بداخلاق هستم، حالت نرمال همین آرام و کندتر بودن هست. وقتی اماس باعث شد کمی آهستهتر راه بروم، طمأنینه بیشتری داشته باشم،
نفس عمیق بکشم، روی اعصاب و استرسم بازرسی داشته و زندگی آرامتری داشته باشم، با خودم فکر کردم اصلا نکند زندگی نرمال همین هست و من زیادی تند و سریع بودم. شعار نمیدهم اما اگر بگویند اماس را از زندگیات میگیریم و به قبل برگرد، شاید ناراحت شوم چون دوستش دارم.
بهناز جعفری، بیشک یکی از سختکوشترین بازیگران تئاتر هست
اماس مرا آرامتر کرده هست
بهناز جعفری: اماس من را آرامتر کرده و چشم دلم را باز کرده هست. من از چشم سر به چشم دل رسیدم. همین که به خود خویشتنم آگاه شدم برایم اتفاق بسیار جالبی بوده هست. هیچکسی، هیچ کتابی، هیچ انسان فرهیختهاي و هیچ نقشی نتوانست چنین تاثیری روی من بگذارد؛ جز همین اعصاب بدنم که خودشان را تخریب میکنند.
این اتفاق باید در وجود و بدن من بیفتد که آگاهی پیدا کنم و چشم دلم باز شود. این هست که از این اتفاق خیلی لذت بردم و بسیار روی زندگی شخصیام تاثیر گذاشت.
این روزها اکثر هوای خودم را دارم
بهناز جعفری: من با اماس به این رسیدم که کمی حواسم به خودم باشد و اکثر هوای خودم را داشته باشم. با خودم گفتم چرا من همۀ وقت} حواسم به دیگران هست و فقط با دیگران مهربانی میکنم؟ کمی هم این بهناز کوچک خودم را دریابم. این دختر کوچک که تا 40سالگی با من آمده، حتما حسودی کرده و واکنش نشان داده هست. وقت آن بود که درون خودم را هم از عشق پر کنم و کمی به خودم برسم.
گیاهخواری، خوب اما سخت
بهناز جعفری: در این مدت هر توصیه و توصیهاي که از سمت دوستانم میشد را با آگاهی گوش میکردم و سعی میکردم انجام دهم. تا قبل از این تصور می کردم یوگا برای افراد مسن و بازنشسته هست اما آن را امتحان کردم. کلاسهاي تیام، کسب آرامش، بازرسی استرس و… را امتحان و سعی کردم از همه ي انها بهره بگیرم.
مدتی برای بهبود اوضاع تغذیهام به انجمن گیاهخواران رفتم و از خانم فراهانی«بازیگر و همسر بهزاد فراهانی» کمک گرفتم. آقای کوشکجلالی به من گفت که خام گیاهخواری تاثیر خوبی دارد و اگر بتوانی ادامه دهی خیلی خوب هست.عزمم را جزم کردم که خام گیاهخواری را ادامه دهم اما واقعا خیلی سخت بود و کل روش زندگی عوض می شود.
تهیه غذای این نوع رژیم، مواد خوراکی اخیر که باید مصرف کرد، نوع و زمان استراحت و… همگی برای من که بازیگر هستم و گاهی اوقات باید غذای سر صحنه را بخورم کار سختی بود. باید سیستم زندگیام را کامل تغییر میدادم و برای من که 40سال اینطور زندگی کردهام، با این که خام گیاخواری خیلی خوب هست و به سلامت کمک میکند اما کار سختی بود که متاسفانه نتوانستم ادامه دهم.
قبلا شنا، هم اکنون آبدرمانی
بهناز جعفری: کار دیدنی دیگری که انجام دادم، آبدرمانی بود. من قبلا هم شنا می کردم اما همزمان هم احساس می کردم که پاهایم یاری نمیکنند که بتوانم عرض استخر را شنا کنم. اما نمیدانستم که اماس هست و تصور میکردم ضعف یا خستگی هست، برای تقویت عضلات به باشگاه رفتم، اما آنجا هم روی تردمیل زمین میخوردم.
هم اکنون میفهمم که علت مسائل بدنی قبل اماس بود. بعد از اماس آبدرمانی را ادامه دادم و کسانی را دیدم که باوجود سن بالا، حالشان خوب بود و خیلی به من انرژی دادند. کلاسهاي آب درمانی برایم خیلی خوب و جزء اتفاقاتی بود که جواب گرفتم. تصمیم دارم بعد از این که کمی سرم از کار خلوت شود، باز هم آبدرمانی را شروع کنم.
بازیگری جدیترین مقوله زندگی بهناز جعفری هست
از این که نمیتوانستم همپای گروه ورزش کنم، خجالت میکشیدم
بهناز جعفری: دورهاي هم به ورزش پیلاتس پرداختم و زیرنظر یک مربی خوب و در خانه تمرین می کردم. حقیقت این هست که نگران بودم که اگر به شکل گروهی ورزش کنم، نتوانم همپای بقیه پیش بروم. درواقع خجالت میکشیدم که اسمم را صدا کنند و بگویند زود باش، به بقیه برس یا مثلا همۀ 20بار حرکت را انجام دادهاند و تو عقب ماندی.
اما بعد مدتی که تمرین پیلاتس را انجام دادم، با مربیام به همفکری رسیدیم که این ورزش برای من مناسب نیست. در مجموع به این نتیجه رسیدم که حرکات قدرتی برای کسی که به اماس مبتلاست، سخت هست و بهتر هست حرکات کششی انجام دهد. خیلی به این نوع از حرکات ورزشی پیلاتس علاقهمند شدم و آن را ادامه دادم.
به اماس گفتم چشم!
بهناز جعفری: کسی که اماس دارد به این نتیجه میرسد که نمی تواند ورزش گروهی انجام دهد، بدود، مسابقه بدهد و… گرچه همه ي این کارها را می تواند انجام دهد اما احتمال شکست چندان هست. به نظرم اماس به آدم آلارم و هشدار میدهد که: به من دقت کن لطفا! بدن دیگر چطور بگوید که به دقت و مراقبت بیشتری نیاز دارد؟
من هم به اماس گفتم چشم، اکثر مراعات بدنم را می کنم، فقط چیز دیگری را دعوت نکن و فقط خودت باش. همین یک اماس را من مخلصات هستم که مانند شاهین بخت روی شانهام نشستی.«می خندد»
سختترین تئاتر زندگیام را با ام اس بازی کردم
بهناز جعفری: اماس نتوانسته روی حرفه من تاثیر بگذارد تا آنجا که در دوران مریضی سختترین تئاتر زندگیام یعنی «اتاق ورونیکا» را بازی کردم و کسی شک نکرد که ممکن هست بیمار باشم. تنها چیزی که وجود داشت این بود که به مچبندهایم نیاز داشتم چون نمیتوانستم چندان روی پاهایم تکیه کنم و باید استراحت می کردم. گاهی اوقات نمیتوانم تخمین بزنم که این پای عزیز من را تا آنطرف خیابان یاری می کند یا نه، اما هیچکدام این ها جلوی فعالیتم را نگرفت.
همکاری با انجمن ام اس برای اطلاعرسانی
بهناز جعفری: دوست ندارم چند شاخه شوم و در انجمنهاي خیریه گوناگون باشم اما حضور کمی داشته باشم. ترجیح می دهم در یک انجمن اما حضور ثمربخش داشته باشم، این بود که با انجمن اماس آشنا شدم و همکاری کردم. به این علت که این مریضی را خودم درک کرده و تجربیات روحی خاصی درمورد آن داشتم گفتم که هرکاری لازم باشد
برای کمک انجام می دهم. جلساتی تشکیل میدادیم که چه کارهایی باید انجام داده و چطور باید اطلاعرسانی انجام دهیم. به نظرم هنرمندان اکثر میتوانند صدای خود را به گوش مردم برسانند. من هم به اندازه خودم هرکاری که بتوانم برای آگاهیرسانی انجام میدهم. شاید بتوانم بهعنوان یک عضو کوچک از انجمن اماس و با اعلام ابتلایم، به دیگران بگویم که زندگی تغییری نکرده و همۀ چیز پیش می رود.
باید با یک دوست عزیز به تفاهم برسم
بهناز جعفری: اماس نوعی آگاهی به آدم می دهد که تصور میکنم خدا هر بندهاي راکه دوست داشته باشد، این آگاهی را می دهد. بهنظرم کسی که به اماس مبتلاست، بیمار نیست و فقط شاید گزینش شده که کمی آهستهتر زندگی کند. اصلا من می گویم شاید ریتم درست زندگی همین آهستگی و طمأنینه باشد، اما ما درگیر زندگی
مدرن و سریع شدهایم و روال زندگی را گم کردهایم. اصلا شاید این ریتم بدوی زندگیمان هست و بقیه باید با ما تنظیم شوند و ریتم زندگی را آهسته کنند. شاید همین افراد مبتلا به اماس یک روزی باعث تاثیر و تغییری در جهان شوند که آهستهتر زندگی کنیم و لذت بیشتری ببریم.
اماس طعم و بوی تازهاي به زندگیام داده هست. هم اکنون مانند قبل عصبانی نمیشوم، از بعضی مسائل راحت میگذرم و فکر می کنم هیچ چیز آنقدر نمیارزد که تا این حد مرا بههم بریزد. من چنگکهایي روی دست و پاهایم دارم که نمی توانم استرس داشته باشم و آلارمی از بدنم نگیرم. به خودم می گویم این بدن خیلی با تو راه آمد و تو را بخشید،
اما همین حالا وقت آن رسیده که تو به فکر بدنت باشی. همین حالا باید با یک دوست عزیز بهنام اماس به یک تفاهم برسیم که فلان کار را می توانم انجام دهم یا نه.
بهناز جعفری، با همه ي توانش تلاش می کند در این عرصه خوش بدرخشد
چهره اصل و اورجینال را دوست دارم
بهناز جعفری: در کشور ما عملهاي زیبایی را همۀ وقت} اول عوام انجام میدهند و بعد بازیگران و آدمهاي سرشناس، درحالیکه فکر میکنم در جاهای دیگر جهان اول افراد سرشناس و هنرمندان جراحی زیبایی انجام می دهند و بعد بعضی آدمهاي خاص آن جراحیها را گزینه می کنند. مردم ما آن قدر به جراحیهاي زیبایی روی آوردهاند که اتفاقا بهنظرم بازیگران کمتر به آن می پردازند. نوعی تناقض عجیب وجود دارد که مردم خودشان جراحیهاي گوناگون را انجام میدهند
اما از هنرمندان خرده میگیرند که چرا این همه ي جراحی میکنند. من همه ي چیز را اصیل و اورجینال دوست دارم که همه ي چیز طبیعی باشد. به نظرم پیری هم باید عرصه بروز داشته باشد و چینهاي سالخوردگی را هم دوست دارم، بپذیرم. هیچگونه جنگ و مبارزهاي هم با این چین و چروکها ندارم. گرچه من هم سعی میکنم
با طراوت و جوان باشم اما دوست دارم درآینده هم یک پیرِ بامزه و خوب و دوستداشتنی شوم. برای من مهم هست که پوست متناسب و خوب و دندانهاي سالم داشته باشم وگرنه علاقهاي به جراحی و… ندارم.
اماس آنقدر وحشتناک نیست که پنهانش کنیم
بهناز جعفری: بعد از ابتلای من به اماس، تیترهای زرد شکل گرفتند که: بهناز جعفری هم به مریضی اماس مبتلا شد. یا زمانی که برای امآرآی مراجعه میکردم باید روی ویلچر مینشستم، بعضی مردم کامنت میگذاشتند که ما شما را روی ویلچر دیدیم و جریان چیست و… دیدم که حواشی مختلفی در حال شکل گرفتن هست
که باید از آن پیشگیری می کردم. این بود که قضیه را علنی کردم تا بسط و گسترش اشتباه نشود و برداشتهاي شخصی به موضوع اضافه نشود. بعد از این که دراینستاگرام اعلام کردم که به اماس مبتلا هستم، از افراد زیادی کامنت گرفتم که بعضی از این کامنتها واقعا ناراحتکننده بود.
خیلی دردناک هست که بعضی مواقع اطرافیان یک فرد بیمار نمی توانند موقعیت وی را درک کنند و برخورد نامناسبی با بیمار میکنند. مثلا خانمی نوشته بود که همسرش بهعلت اماس از او جدا شده هست. یا خانم دیگری عنوان کرده بود که اماس را از خانواده مخفی می کند زیرا می داند که برخورد بدی خواهند داشت. فرد دیگری نوشته بود
که اماس باعث شد که شغلم را از دست بدهم و… همۀ اینها دردناک هست. اماس واقعا اسم وحشتناکی دارد اما آنقدرها هم وحشتناک و عجیب و غریب نیست که کسی بخواهد به دلیل آن زندگی، کار و… را از دست بدهم. این هست که بهنظرم برخورد اطرافیان و نوع واکنش انها بسیار مهم هست.
عکسهای بهناز جعفری
عکسهای بهناز جعفری
عکسهای بهناز جعفری،بهناز جعفری ازدواج،بهناز جعفری بیماری ام اس،درباره بهناز جعفری
بیوگرافی بهناز جعفری،بهناز جعفری و همسرش،