پارس ناز پورتال

بیماری سندروم خستگی مزمن را جدی بگیریم

بیماری سندروم خستگی مزمن را جدی بگیریم

بیماری سندروم خستگی مزمن را جدی بگیریم 

کار چندان و کم خوابی می‌تواند بسیار اکثر از آن چیزی که فکرش را می‌کنید برای شما زیان آور باشد،سندروم خستگی مزمن یکی از عواقب آن هست. سندروم خستگی مزمن « CFS » مریضی ناتوان کننده اي هست که میتواند زندگی تان را نابود کند. من این مریضی را تجربه کرده ام و در سال 2013 مجبور به رها کردن شغل،

 

ترک تحصیل و بازگشت به منزل کنار پدر و مادرم شدم. در ابتدا دائما بستری بودم اما کم کم، سلامتم را دوباره بدست آوردم. تعداد زیادی از مردم « بعلاوه تعداد زیادی از پزشکان » نمیدانند ابتلا به سندروم خستگی مزمن چگونه هست. در ادامه میخواهم 10 حقیقت درمورد این مشکل را بگویم که واقعا انشاالله مردم بدانند:

 

1- سندروم خستگی مزمن، یک مشکل نادر نیست.
به من گفته شده بود که یک در میلیون نفری هستم که دچار این مریضی شده ولی اینچنین نبود. بر زمینه تحقیقات این سندروم افراد بسیاری را تحت تاثیر خود قرار داده هست، حتی این تعداد از کسانی که دچار اسکلروز متعدد، لوپوس و انواع سرطان میباشند نیز اکثر هست.

 

2- یک مریضی روانی نیست.
من دیوانه نیستم « خیلی از افراد با چنین کلمه اي مرا دیوانه خطاب میکردند، از جمله پزشکان و افراد خانواده ». تحقیقات جدید تایید کرده هست که اختلالات سیستم ایمنی بدن در کسانی که از سندروم خستگی مزمن رنج میبرند برجسته هست. این یعنی سندروم خستگی مزمن، یک مریضی با ویژگی هاي تغییرات فیزیکی در بدن هست.

 

3- بر زمینه گفته هاي مرکز بازرسی، مریضی سندروم خستگی مزمن مریضی علاج ناپذیر هست.
با این حال نباید به من که همچنان برای علاج تلاش می‌کنم بخندید. به نظر من هر مشکلی راه حلی دارد و نمی‌توان نام علاج ناپذیر را روی این مریضی گذاشت. من قصد دارم تا زمانی که این مشکل را در خود حل کنم به مبارزه ادامه دهم.

 

4- اخیرا نام سندروم خستگی مزمن، به مریضی عدم تحمل فعالیت سیستمیک « SEID » تغییر کرده هست.
این تغییر نام، انعکاس دهنده شدت بالای خستگی مزمن هست. در نقطه اي از این مریضی تنها عمل دوش گرفتن کافی بود تا مرا از شدت خستگی به رخت خواب بفرستد، حتی کارهای ذهنی نیز همین تاثیر را داشت. انشاالله مردم درک کنند که سندروم خستگی مزمن، حاصل کار بیش از حد، استرس چندان و یا نیاز به تعطیلات نیست.

 

5- حتی اگر دچارش باشید، ممکن هست همچنان ظاهری سالم داشته باشید.
اکثر افرادی که به سندروم خستگی مزمن مبتلا میباشند، علائمی دارند که از همان ابتدا فعال نیستند و کم کم تشدید و بدتر میشوند. این علائم ممکن هست 12 تا 48 ساعت بعد از کاری که می‌کنید فعال شوند و تا ساعت ها، روزها و حتی هفته ها ادامه پیدا کنند. به همین علت بود که افراد دیگر مرا در ظاهری سالم می‌دیدند اما بعدا که علائم ظاهر می شد از پا می افتادم.

 

6- نتایج آزمایشگاهی کاملا طبیعی میباشند اما عفونت نیز میتواند نقش ایفا کند.
وقتی سطح خستگی غیرطبیعی و ناتوان کننده کاملا روانی شناخته می‌شود، رد ابتلا به این سندروم ساده میشود. به همین علت قانع کردن دیگران به این که واقعا مریض هستید، به درگیری پایان ناپذیری تبدیل میشود. هشت ماه طول کشید و پنج پزشک گوناگون مرا معاینه کردند اما هیچ مشکلی پیدا نمی شد.

 

7- در دانشکده هاي پزشکی خیلی کم به مورد خستگی رسیدگی می‌شود.
متاسفانه پیدا کردن متخصصی که بتواند مشکلتان را تشخیص دهد و در درمانش کمکتان کند، کاری بسیار دشوار هست. همان طور که گفتم مریضی ما بعد از 8 ماه معاینه توسط پزشکان گوناگون تشخیص داده شد. علت این موضوع، پرداخته نشدن به این مریضی در دانشکده هاي پزشکی بود و متاسفانه تعداد زیادی از پزشکان، این مریضی را نمی شناختند.

 

8- ممکن هست مریضی لایم خود را نشان دهد.
تعداد زیادی از بیماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن، دچار مریضی لایم نیز میباشند. اما آزمایش در بیش از 40 درصد این بیماران منفی هست. متاسفانه سال ها مریضی لایم من توسط آزمایش تشخیص داده نشد.

 

9- گذشته از مفید شدنتان، عفونت مزمن بدتر میشود.
وقتی درمان یک عفونت پنهان را شروع می‌کنید، علائمی که تا گذشته از آن پنهان بوده اند پیش از مفید شدن بدتر می‌شوند. دلیلش این هست که بدن شروع به دفع عفونت میکند و در واقع تازه مبارزه شروع می‌شود. گذشته از شروع درمان، تنها نشانه اي که داشتم خستگی شدید بود.

 

وقتی درمان شروع شد علائمی که داشتم بدتر شد و به سطحی جدید رفت: سوزش مفاصل، میگرن، حالت تهوع، لرزه، مه ذهنی، افت فشار خون شدید، درد کلیه و دیگر علائم. به طور کلی اگر بخواهید یک گام به جلو بروید باید 10 گام به عقب برگردید و خود را دوباره کشان کشان جلو ببرید. همین که به سطح جدیدی از سلامت رسیدید، باید همین فرآیند را دوباره تکرار کنید.

 

10- با این که پیش آگاهی ضعیف هست اما این مشکل شکست ناپذیر نیست.
دیگر چهار سال هست که در حال جنگیدن با این مریضی ترسناک هستم. خوشبختانه این اواخر توانستم بازرسی بیشتری روی مریضی پیدا کنم و اخیرا 8 ساعت بدون این که مشکلی برایم پیش بیاید با دوستانم گذراندم. می‌خواهم این را به شما بگویم هیچ مریضی نیست که انسان نتواند با آن مقابله کند. هیچ وقت ناامید نشوید و همه ي وقت به مبارزه ادامه دهید.