در اینبخش بیوگرافی آزیتا ترکاشوند بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. آزیتا ترکاشوند با سریال هایي مثل: گذر از رنج ها، بوی باران و همچنین گاندو شناخته می شود، بیشتر نقش آفرینی هاي وی در سریالهای تلویزیونی بوده و فعالیت خودرا با شرکت در کلاس هاي خصوصی بازیگری شروع کرده اسـت. در ادامه بطور کامل با آزیتا ترکاشوند آشنا میشویم. با پارس ناز همراه باشید.
آزیتا ترکاشوند متولد 30 / 3 / 1359 میباشد
آزیتا ترکاشوند متولد 30 خردادماه 1359 در بروجرد، بازیگر اسـت پدرش نظامي اسـت و ۵ خواهر و ۵ برادر دارد! یکی از برادرانش مدتی پیش درگذشت. آزیتا ترکاشوند سفیر انجمن معلولین شهرستان ملارد هم میباشد.
آزیتا ترکاشوند فارغالتحصیل لیسانس رشته ادبیات پارسی اسـت دوره هاي بازیگری را در اموزشگاه هنري زیر نظر رسول ملاقلی پور و رویا افشار طی کرد و کارش از روی صحنه با اتودهای نمایش آغاز شد.
آزیتا ترکاشوند در زمان بچگی اش بسیار آهسته و بی سر و صدا بود طوریكه خانواده اش نگرانش شده بودند ولی هنگامیکه پا بـه مدرسه گذاشت بازیگوشی هایش آغاز شد.
آزیتا ترکاشوند بـه ورزش کردن و سلامت جسمانی خود بسیار اهمیت ميدهد. از زمان دبیرستان با علاقه وارد رشته بازی بسکتبال شد ودر این ورزش مهارت دارد. وی هچنین در ورزش هایي مانند کاراته، تی ار اکس، و بدنسازی و شنا فعالیت دارد.
او هنوز ازدواج نکرده و مجرد میباشد.
نظر شـما درباره بازی کردن ورزشکاران در سینما و تلویزیون چیست؟
مـن نظر کارشناسی نمیتونم بدم اما بنظر مـن اگر استعداد بازیگری دارند چرا کـه نه ولی اگر فقط برای کسب شهرت بیشتر میآیند اصلا خوب نیست. خودم، بعد از دیدن بازی یه عده از آنها واقعا تحسینشون کردم ولی بعضی دیگر را دیدم و گفتم آخه چرا؟
خاطرات تلخ و شیرین ورزش کردن
او میگوید: یه خاطره بامزه دارم. در مسابقات جام رمضان رقیب مقابل مـن یه خانم قد کوتاه بودو مـن با قد بلندی کـه داشتم فکر میکردم کـه خیلی زود شکستش میدم. ام با شروع راند نفهمیدم چی شد کـه با ضربه آن خانم بـه صورتم روی زمین افتادم!
موقع زمین افتادن دقیقا ضرب المثل “فلفل نبین چـه ریزه ، بشکن ببین چـه تیزه” را حس گردم. با آن ضربه فک مـن آسیب جدی دید. چند ماه پیش هم کله یک اسب بـه ابروم خورد و کاملا ابروم ترکید!
بـه لر بودنم افتخار می کنم
آزیتا ترکاشوند کـه بخاطر بازی در سریال بوی باران و گاندو اینروزها کمی بیشتر از قبل دیده میشود دریک گفتگو تلویزیونی گفته «اهل بروجرد هستم و بـه لر بودنم افتخار میکنم».
احتمالا اکثر مردم ایران می توانند مدعی شوند کـه بـه زاده شدن در شهر خود افتخار میکنند. اما نکتهاي کـه آزیتا ترکاشوند دراین گفتگو بـه آن اشاره کرد و کمی وی را با دیگران متمایز میکند چیز دیگری اسـت. بازیگر گاندو گفت «مـن در خانه لری صحبت میکنم. اگر لری صحبت نکنم پدرم ناراحت میشود».
در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی خانم آزیتا ترکاشوند و پربازدیدترین پست هاي وی را مرور میکنیم. خانم ترکاشوند بیش از 60 هزار فالوور دراین شبکه اجتماعی دارد.
او درباره این عکس نوشته: نشست خبری سریال بوی باران با استقبال بینظیری همراه بود ،خدا رو شکر کـه این سریال مورد پسند مردم خوب کشورم واقع شد.
او درباره این عکس نوشته: در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا، طاعت همه ی فسق و کعبه دیرست ترا.
او درباره این عکس نوشته: یک اجرای عالی و بینظیر رو دیشب با اپرای حلاج تجربه کردم ،روحم جان تازه اي گرفت، سپاس از استاد عزیز جناب همای کـه مثل همیشه خوش درخشیدند.
او درباره این عکس نوشته:
عاشقی دیدم کـه از معشوقه حسرت میخرید
تکه تکه قلب را می داد و مهلت میخرید
تا سحر بیدار بودو با زبانِ عاشقی
جرعه جرعه شعر می نوشاند و لکنت میخرید
لابلای دوزخِ شبهای حسرت زای خویش
در خیالاتش، کنارِ یار، جنّت میخرید
درکنارِ سفره ي خالی، برای عشقِ خود
از خدای مهربانِ خویش برکت میخرید
او درباره این عکس نوشته:
وصل تـو کجا و دل مهجور کجا
دُردانه کجا و حوصله ي مور کجا
هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا
او درباره این عکس نوشته: بعضی وقتها دلم کمی سکوت و تنهایی می خواهد، در سکوت صدای عجیب و رازی بزرگ نهفته اسـت گاهی در خلوتم صدایت را میشنوم کـه با همه ی کائنات چگونه عشق بازی می کني و لبخندت تمام جهانم را عوض میکند، این سکوت جادویی با تـو تمام را پیدا میکنم و سفری سحرانگیز و رویایی بـه اعماق درونم می روم.
در آنجا حقیقت وجود را تماشا میکنم و نور الهی را ملاقات،و آن زمان اسـت کـه تازه میفهمم تن تنها معبد حقیقت مـن اسـت و لباس زمین نوردی زیبایی برای این کـه بتوانم دراین سیاره دوام بیاورم ،تازه فهمیده ام دلتنگی مـن برای چیست؟دلم تنگ اسـت برای خانه ي خودم ،همان عالم «دلنوشته»
او درباره این عکس نوشته: بـه اتمام رسیدیم اما نکردیم آغاز… فرو ریخت پرها نکردیم پرواز، ببخشای اي روشن عشق بر مـا، ببخشای! ببخشای اگر صبح رابه مهمانی کوچه دعوت نکردیم.
او درباره این عکس نوشته:
بنام یگانه ترین عاشق، بادرودی دیگر… بیاییم ازامروز
فرﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺯﻧﺪگی کنیم
ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﺣﺴﺎﺱ کنیم
ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻦ، ﻧﻈﺎﺭﻩ کنیم
ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ، ﺟﺬﺏ کنیم
فراتر از همیشه محبت کنیم..