در اینبخش بیوگرافی مریم امیر جلالی بازیگر تلویزیونی کشورمان را مرور میکنیم. مریم امیر جلالی بیشتر با سریالهای تلویزیونی مثل: متهم گریخت و خانه بـه دوش شناخته می شود. او اصالتا تهرانی اسـت و پدرش بازنشسته ارتش بوده اسـت. مریم امیر جلالی یکی از شناخته شده ترین چهره هاي طنز و کمدی تلویزیون اسـت. در ادامه بطور کامل با مریم امیر جلالی آشنا میشویم.
مریم امیر جلالی متولد 29 / 9 / 1326 میباشد
مریم امیرجلالی متولد ۲۹ آذرماه ۱۳۲۶ در تهران می باشد. او دارای مدرک فوق دیپلم حسابداری اسـت. وی دارای چهار خواهر و چهار برادر بوده و خودش یکی مانده بـه آخری اسـت. پدرش بازنشسته ارتش اسـت. مریم امیرجلالی یک دختر بنام مهشید و دو نوه دارد. شهرت وی بیشتر بخاطر بازی در مجموعههاي طنز سالهاي دهه ۸۰ خورشیدی می باشد.
آشنایی او با مینا جعفرزاده و بهمن زرین پور باعث شد وارد دنیای هنر شود. امیرجلالی سال 1373 وارد کارهای هنری شده و نخستین بار در سریال زیر گنبد کبود بـه کارگردانی آقای بهمن زرینپور ایفای نقش نمود. ترش و شیرین، متهم گریخت و چارخونه از طنزهایی بودند کـه مریم امیر جلالی بـه خوبی در آنها درخشید و بـه شهرت فراوانی رسید.
مریم امیر جلالی در گفتوگواي در شهریور ۱۳۹۱، عنوان نمود کـه حرفه اصلیاش، موسیقی اسـت و مایل اسـت در این حرفه، بیش از پیش فعالیت نماید. وی در این گفتوگو، از تصمیمش برای خداحافظی از سینما و تلویزیون، خبر داد. وی هم چنین چندی پیش نیز در تهران کنسرتی برگزار نمود.
مریم امیر جلالی درباره علاقهاش بـه موسیقی چنین میگوید: “علاقه مـن بـه موسیقی بر کسی پوشیده نیست، مـن از دوران کودکیام بـه این حرفه علاقهمند بودم و همیشه دوست داشتم در بستری درست این هنر را دنبال کنم و خب مدتی قبل شرایط پرداختن بـه موسیقی برایم فراهم شد و بهمین دلیل تصمیم گرفتم در راستای بازیگری بـه هنر موسیقی کـه همواره برای مـن در الویت قرار داشت بپردازم.”
مریم امیر جلالی درباره ازدواجش می گوید: “مـن ۲۹ بهمن سال ۴۹ روز عیدغدیر ازدواج کردم. آن زمان عروسیها خیلی ساده بود. مثل هم اکنون نبود کـه هزارتا چشم و هم چشمی و تجملات باشد. مـن سفره عقدم را خودم چیدم. سفره عقد خودم کـه سهل اسـت حتی سفره عقد دخترم را هم کـه سالها بعد بود «سال ۷۳» خودم چیدم. کارت عروسی هم نداشتم. همه ی مهمان ها را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم.”
امیر جلالی صبورترین فرد زندگیاش را پدرش معرفی کرده و میگوید: “پدر مـن فردی بسیار مقتدر و با جذبه بود. اما از طرفی بسیار افتاده و برای تمام اهل محل ارجمند بود. مـن بارها بـه پدرم غبطه میخورم. اما خوش بـه سعادتش کـه در زمانی از دنیا رفت کـه خیلی از مشکلات را ندید و رفت.
پدرم 63 سالش بود کـه از دنیا رفتند. بـه نظرم در گذشته اعصابها آرامتر از امروز بودو گرمای خانوادهها هم بیشتر بود. بارها بـه آرامش پدرم غبطه خوردم. همیشه سعی می کرد با برگزاری سفره افطار کل فامیل را دور هم جمع کند. هم اکنون همه ی مردم بدلیل گرفتاریهایشان دیگر بـه شکل قبل دور هم جمع نمی شوند.”
“مـن آدم خیلی رک و صریحی هستم و احساسم را نسبت بـه آدمها بروز می دهم و برخلاف عدهاي بیخودی نقش بازی نمیکنم. مـن 30 سال در محیط اداری کار کردم ولی هرگز این رفتار و آداب اخلاقی راکه از برخی همکاران در سینما و تلویزیون دیدم، در اداره از همکارانم ندیدم.
عدهاي را میبینم کـه بـه اسانی قربان صدقه یک دیگر میروند اما از پشت بـه هم خنجر می زنند کـه اینگونه رفتارها باعث اذيت مـن می شود. کاش برخی دوستان بدانند کـه زندگی دیگر صحنه نمایش نیست کـه برای هم دیگر نقش بازی میکنند. اگرچه مـن معتقدم کـه بازیگران عده اي از خصوصیات و بخشی از شخصیتشان را در کار بروز میدهند و خوب کـه دقت کنید بـه اسانی میتوانید پی بـه شخصیت آنها ببرید.”
چگونه میلیاردر شدم «۱۳۸۹»
افراطیها «۱۳۸۸»
بـه دنبال خوشبختی «۱۳۸۸»
پوپک و مش ماشاالله «۱۳۸۸»
چراغ قرمز «۱۳۸۸»
مادر زن درود «۱۳۸۵»
مهمان «۱۳۸۵»
نصف مال مـن، نصف مال تـو «۱۳۸۵»
مربای شیرین «۱۳۸۰»
روزهای بد، بـه در «۱۳۹۳»
تله فیلم «خودرو مش ممدلی» «۱۳۹۱»
توطئه فامیلی «۱۳۹۰»
چهارچرخ «۱۳۹۰»
چاردیواری «۱۳۸۸»
طلاق در وقت اضافه «۱۳۸۷»
چارخونه «۱۳۸۶»
ترش و شیرین «۱۳۸۵»
متهم گریخت «۱۳۸۴»
غنچه و خال جون کوکب «۱۳۸۳»
خانه بـه دوش «۱۳۸۳»
در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی مریم امیر جلالی و پر بازدیدترین پست هاي منتشر شده توسط وی را مرور میکنیم. خانم امیر جلالی 300 هزار دنبال کننده در این شبکه اجتماعی دارد.
او درباره این عکس نوشته: درکنارعزیزان دوست داشتنی ویک شب فراموش نشدنی باهنرمندان گروه ایوان بند?
او درباره این عکس نوشته: امشب برج میلاد کنسرت ایوان بند جای همه ی اونهائی کـه طرف داراین هنرمند جوان هستن خالی?????⭐?
او درباره این عکس نوشته: افسانه جان رسیدنت بخیر عزیزم. تولدت باهزاران ارزوی عشق وسلامتی مبارک عزیزم بهترین خواهرزاده دنیا ???????
او درباره این عکس نوشته: نجمه عزیزم سپاس ازدعوت شـما و بیژن عزیزم. مـن بـه نوبه خودم بـه داشتن این دو هنرمند سهراب و هانای کامکار عزیزم افتخار میکنم ? عکس یادگاری ازاجرای خوب سهراب کامکارعزیزم ?
او درباره این عکس نوشته: اولدسیبروک. کارگردان امیر محمد مهاجری. با بازی خوب و دوست داشتنی هادی سبزئی. پونه عاشورپور. حامدمرشد.سهراب کامکار. امیرحسین نراقی.نیکاخان بابائی. حانیه میرزا حسینی. نویسنده وودی الن.
او درباره این عکس نوشته: بچه کـه بودیم ، وقتی مریض می شدیم، وقتی اقا دکتره می پرسید بگو کجات درد داری؟ چته زل می زدیم بـه مامانمون!! یادتونه منتظر می شدیم تا اون بگه مریضی مون چیه؟ وجواب دادن روبه اومی سپردیم؟ چون کـه می دونستیم مادرمون همون احساسی روداره کـه ماداریم! حالا وقتشه، توام مثل بچگی هات اگه اون مریض شد حسش کنی! مثل همیشه حواست بهش باشه…!
او درباره این عکس نوشته: روزگار غریبیست باید بکجا پناه بردازدست این ادمهای دوپا…؟؟؟ وقتی تهیه کننده و یا کارگردانی میخواهد باشما کارشروع کند شـما براش فرشته هستی وقتی در کار ضعف می بینی و تذکر میدی میشی دیو و باید برای حقی کـه باید بگیری بدوی…!!!!!
او درباره این عکس نوشته:
قدیما یادش بخیر
وقتی بهترین اسباب بازی هامون
لوکس یا خریدنی نبود…..
وقتی یک عروسک پارچه اي کهنه
چند تیله رنگی تمام روزمون روپراز
شادی و شور و نشاط میکرد
گاهی با تعجب از خودم می پرسم
اون روزها کجا رفت…؟