مردی که زن جوانی را ربوده بود و به مدت دو ماه به وی تجاوزهای مکرر می کرد در دام پلیس افتاد.با هم ماجرا را بخوانیم. رسیدگی به این پرونده از شانزدهم بهمن سال 93 و بهدنبال شکایت زنی در اداره آگاهی ورامین در دستور کار پلیس قرار گرفت.
زن جوان آشفته و سراسیمه به ماموران گفت: مرد 40 سالهای به نام اشکان معروف به اشکان دالتون، در محله ما زندگی میکند. او از چندی قبل مزاحم من میشد و میگفت باید با او دوست شوم. چندبار خواستم دست از مزاحمتهایش بردارد اما او دستبردار نبود.
آخرین بار در خیابان سد راهم شد و خواست سوار ماشینش شوم. برای این که آبروریزی نکند، سوار شدم تا شاید با صحبت او را راضی کنم دست از سرم بردارد.
اشکان مرا به بیرون از شهر برد و زمانی که به او اعتراض کردم، درهای ماشین را قفل کرد. مرد شرور مرا با تهدید به خانهاش کشاند. دو ماه مرا در خانهاش زندانی کرد و هر روز مرا مورد آزار و اذیت قرار میداد. او از صحنه آزار و شکنجه من فیلم و عکس میگرفت و از این کار لذت میبرد. بعد از دو ماه او مرا در خیابان رها کرد و گفت: اگر شکایت کنی، عکس و فیلمهایت را پخش میکنم تا آبرویت برود.
پس از این شکایت تحقیقات برای دستگیری مرد شرور آغاز شد و ماموران خیلی زود او را دستگیر کردند. متهم پس از روبهرو شدن با شاکی گفت: من به ملیکا علاقهمند بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. چند بار از او خواستم با هم صحبت کنیم اما قبول نکرد.
من هم برای رسیدن به او، تصمیم به ربودنش گرفتم. او را به خانهام بردم و در آنجا متوجه شدم شوهر و بچه دارد. وقتی از این موضوع مطلع شدم، او را آزاد کردم تا به خانهاش برود. در این مدت هم ملیکا را مورد آزار قرار ندادم و رفتارم با او خوب بود. این زن یک هفته در خانهام بود و من در این مدت از او پذیرایی کردم.
با تکمیل تحقیقات و نظریه پزشکی قانونی برای اشکان کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.