پارس ناز پورتال

تجاوز دو ساعته به نوعروس در محل کار

تجاوز دو ساعته به نوعروس در محل کار

تجاوز دو ساعته به نوعروس در محل کار 

نوعروسی که قصد داشت برای کار کردن یه استخدام یک شرکت درآید با آرایش غلیظ و لباس نامناسب به آن جا رفت که اتفاقی شوم رقم خورد.هیچ وقت فکر نمیکردم انسان هاي شیطان صفتی در جامعه باشند که به همین راحتی از اعتقاد و اطمینان مردم سوءاستفاده کنند. اگرچه بارها در رسانه ها ماجرای زنانی که با شیوه هاي متفاوت در چنگ بعضی افراد شیطان صفت گرفتار شده بودند را خوانده بودم اما تصور اینکه مردی با این شیوه چشم به ناموسِ دیگران داشته باشد

 

هیچ گاه در خاطرم نمی گنجید چرا که…مرد جوانی که نگرانی در چهره اش موج می زد به همراه همسرش وارد کلانتری شد و در حالیکه عنوان میکرد از متصدییک بنگاه معاملاتی شکایت دارم، به تشریح ماجرایی تلخ پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت وقتی خدمت سربازی ام به اتمام رسید

 

تلاش کردم تا شغل ثابتی برای خودم دست و پا کنم به همین علت به شرکت هاي خصوصی زیادی سر زدم و شغل هاي متفاوتی را در شرکت هاي پیمانکاری یا خدماتی تجربه کردم اما در هر جایی که مشغول کار میشدم، مدتی بعد و تنها به دلیل اینکه حق بیمه را نپردازند مرا اخراج می‌کردند و باز سرگردان

 

به دنبال شغل دیگری می رفتم. در همین روزها پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا داماد کنند این بود که حدود 8 ماه گذشته و به طور سنتی با دختری ازدواج کردم که خانواده اش از همۀ نظر تقریبا همسطح خانواده ما بود. «توران» اگرچه اکثر از 17 سال نداشت اما دختری بسیار فهمیده بود و مشکلات مالی مرا کاملا درک میکرد

 

به همین علت همۀ تلاشش را به کار گرفت تا مراسم عروسی را با کمترین هزینه برگزار کنیم. با این وجود باز هم مبلغی را قرض کردم و با وام ازدواج، زندگی مشترکمان را در زیر یک سقف آغاز کردیم اما همچنان برای پیدا کردن یک شغل اثبات دچار مشکل بودم به طوری که دیگر مخارج زندگی و اجاره خانه را به سختی فراهم سازی میکردم.

 

بنابراین برای یافتن یک شغل مناسب به آگهی هاي استخدامی در روزنامه ها روی آوردم تا شاید از این طریق شغل خوبی برای گذران امور زندگی پیدا کنم. این در حالی بود که اکثر صاحبان آگهی به دنبال کارگر زن بودند و من با هر کجا تماس می‌گرفتم ناامیدانه موبایل تلفن را قطع میکردم تا اینکه در یکی از این آگهی ها چشمم به استخدام در بنگاه معاملاتی با درآمدی نسبتا مفید خیره ماند

 

 به گزارش پارس ناز اما انها نیز نیروی خانم استخدام میکردند. در این هنگام همسرم توصیه کرد فعلا او در همان بنگاه استخدام شود تا من کار مناسبی پیدا کنم، اگرچه دوست نداشتم همسرم در بیرون از خانه کار کند اما به ناچار قبول کردم. همسرم برخلاف معمول آرایش غلیظی کرد و پس از بهره گیری از عطر و ادکلن چادرش را نیز داخل کیفش گذاشت تا هنگامِ کار راحت باشد. وقتی به بنگاه معاملاتی رسیدیم بخش مجزایی برای کار نیروی اخیر در نظر گرفته شده بود.

 

متصدی بنگاه از همسرم خواست چند ساعت پشت میز بنشیند تا کار با رایانه را به او آموزش دهد. من هم که وضعیت را اینگونه دیدم به خانه رفتم تا ظهر به دنبال همسرم بیایم اما هنوز 2 ساعت از این ماجرا نگذشته بود که «توران» وحشت زده با من تماس گرفت و گفت متصدی بنگاه به بهانه آموزش رایانه قصد آزار و اذیت وی را داشته هست که همسرم با ایجاد سر و صدا از آن جا فرار Escape کرده بود و…