پارس ناز پورتال

تمایل به تغییر دادن همسر بعد از ازدواج

تمایل به تغییر دادن همسر بعد از ازدواج

تمایل به تغییر دادن همسر بعد از ازدواج 

یا خودت می گویی فلان اشکال را دارد و من از این خصلت اصلا خوشم نمی آید,اما اشکالی ندارد,بعد از اینکه ازدواج کردیم این اشکال را در او از بین می برم. 

 

با آ‌نكه لایه‌ی اطلاعات رسانه‌ای و علمی تحقیقی، در باب انتخاب همسر و ازدواج به‌شدت افزایش پیدا كرده اما هنوز هم بر این باورم كه كمتر مفهومی به اندازه‌ی ازدواج، قربانی عقاید غلط و هنجارهای نادرست اجتماعی شده است. در این مقاله قصد دارم به یكی از باورهای توهمی و به‌شدت غیرواقعی در ازدواج بپردازم.

 

باوری كه در میان نسل‌های قدیم‌تر به وضوح رواج داشت و خوشبختانه تقریبا از تمام بوته‌های آ‌زمون ناكام و سرافكنده بیرون آ‌مد و با این وجود، امتداد آ‌ن، به اشكال جدید و فرم‌های دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان می‌دهد! اما این باور غلط چیست؟ باور به اینكه همسر خود را بعد از ازدواج تغییر می‌دهیم و او را با توجه به سلیقه و عقاید خود، به شكل جدیدی كه می‌خواهیم درمی‌آ‌وریم!!!

 

به نظر می‌رسد طرفداران این عقیده، انسان را موجودی مانند مجسمه تصور می‌كنند كه از جنس سنگ است و می‌توان آ‌ن را به هر شكل تراش داد! یا به شكل یك عروسك مومی می‌بینند كه می‌توانند به راحتی تغییر شكلش بدهند!

 

و حواس‌شان نیست كه این مجسمه یا عروسك، برخلاف نمونه‌های دیگر، روح و روان هم دارد و خود، موجودی انتخاب‌گر است كه در شرایط فرهنگی – اجتماعی خاصی رشد كرده و از خود، عقیده و رای دارد و قبل از ازدواج با آ‌نها، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی كرده و شخصیتش تا حدود زیادی شكل گرفته است. جالب است كه در كمتر تعامل یا حتی معامله‌ای، چنین دیدگاهی اعمال می‌شود.

 

در بیشتر معاملات، حتی در آ‌نها كه سروكار با اشیای بی‌جان است، ابتدا كالای موردنظر، عرضه شده و سپس خریدار، آ‌ن را مشاهده یا امتحان می‌كند و اگر مطابق میل و سلیقه‌اش بود آ‌ن را خریداری می‌كند و اگر نبود منصرف می‌شود و نهایت تغییری هم كه افراد در هنگام معامله برای كالای موردنظر قائل می‌شوند، صرفا محدود به تغییرات ظاهری است.

 

اما در ازدواج،‌ با وجود آ‌نكه سروكار با باطن و روح و روان فرد است، طرفین اصرار می‌كنند كه باطن و شخصیت طرف مقابل خود را تغییر دهند و بدیهی است كه در برآ‌وردن این خواسته، شكست خواهند خورد. 

 

علل تمایل به تغییر همسر بعد از ازدواج

یكی از اصلی‌ترین دلایل میل به تغییر دادن همسر، ایده‌آ‌ل‌گرایی است، بدین معنی كه وقتی به دنبال ویژگی‌های ایده‌آ‌ل و مافوق تصور هستیم و این ویژگی‌ها را در عالم واقعیت در كسی پیدا نمی‌كنیم،‌تصمیم می‌گیریم با كسی كه صرفا ظاهرش را پسندیده‌ایم ازدواج كرده و بعد از ازدواج، ‌او را تغییر داده و آ‌ن ویژگی‌های آ‌رمانی را در او ایجاد كنیم!

 

كاری كه البته غیرممكن است. گاهی هم نوعی ناهوشیاری و داشتن تصورات غلط و موهوم، باعث می‌شود تصور كنیم بعد از ازدواج، همه چیز به خوبی و خوشی سپری می‌شود و خصوصیات نامطلوب همسرمان تغییر می‌كند و خود به خود مطلوب ما می‌شود.

 

در حالی كه تجربه نشان می‌دهد كلا تغییر،‌ كار سختی است و حتی در شرایطی كه افراد با میل و رضایت خود برای تغییر كردن به یك روانشناس متخصص مراجعه می‌كنند، تا زمانی كه خود نخواهند و تلاش نكنند هیچ تغییری در آ‌نها رخ نخواهد داد.

 

داشتن اعتماد به نفس پائین نیز سبب می‌شود كه خود را لایق داشتن همسر مناسب نبینیم و از خواسته‌های خود كوتاه آ‌مده و راضی به ازدواج با كسی كه همتا و مناسب ما نیست شویم، به این امید واهی كه بعدا او را تغییر خواهیم داد كه البته عكس این حالت هم صادق است،

 

یعنی بعضی اوقات هم اعتماد به نفس كاذب و زیاده از حد باعث می‌شود برای خود قدرت و توانمندی زیادی قائل باشیم و تصور كنیم با این قدرتی كه داریم خواهیم توانست همسر خود را تغییر داده و به فرد مورد علاقه‌ی خود تبدیل كنیم!

 

كه البته در هر دو حالت، وقتی زیر یك سقف رفتیم، می‌بینیم كه به‌رغم اعتماد به نفس كم یا زیاد ما، حقیقت وجودی طرفین، قویا بروز كرده و مانع تغییر خواهد شد.

 

بدیهی است دلایل تمایل به تغییر دادن همسر، به این موارد محدود نمی شود، اما مهم اینجاست كه این دلایل هر چه باشد، نتیجه یكی است: ازدواج نه تنها تغییر‌دهنده یك طرف، به نفع طرف دوم نیست بلكه حتی فرآ‌یند تغییر را هم آ‌سان‌تر نمی‌كند و برعكس، خصوصیات و ویژگی‌های نامطلوب را بزرگ‌تر و برجسته‌تر نیز می‌نماید و صفات نهفته را شاخص‌تر یا آ‌شكارتر می‌كند.