به شما برترین مکان های دیدنی تابستانی ایران را معرفی می کنیم که می توانید برای یک سفر رویایی و به یاد ماندنی به آنها سفر کنید. کیست که نداند یا منکر شود که «سفر» ممد حیات و مفرح ذات هست؟! «سفر آدمی» را پخته میکند؛ خوشیهایش، برای انسان عصر سرعت و خودرو موجب تجدید حیات میشود
و سختیهایش، عیار صبر آدمی را عیان میسازد. تابستان اکنون اگرچه درست تازه شروع شده اما یک راهنمای سفر جمعوجور احتمالاً بد نباشد برای گذران آن.اگر توصیه ما را کنار چمدان یا کوله سفرتان بگذارید، میتواند کمک خوبی برای یک تابستان دلانگیز به دور از دود و صدای پایتخت باشد.
طبیعتگردی در ییلاق «مازیچال» در استان مازندران
دره بلوط
برای سفر به یک منطقه ییلاقی و خوش آبوهوا فرصت را از دست ندهید. سراغ ییلاق مازیچال بروید. مازیچال در ١٧کیلومتری کلاردشت تا اواخر شهریور سکونتگاه ییلاقی روستاییان و دامداران منطقه هست. اینجا فرصت دارید در نبود آب لولهکشی، برق و حتی آنتن موبایل یک زندگی بسیار متفاوت از زندگی شهری را تجربه کنید. مازی یا مازو در زبان محلی یعنی بلوط. چال هم اشاره به گودال یا درهاي دارد که محل رویش درختان مازو یا بلوط هست.
چگونه برسیم؟
خودروی سواری: از شهر تهران حدود ٤ ساعت تا کلاردشت زمان لازم هست. می توانید ناهار را همانجا بخورید. بعد از آن باید از جاده کلاردشت- عباسآباد حدود ٢کیلومتر به سمت عباسآباد بروید. از روستای طویدره که در سمت چپ جاده قرار دارد، در جاده خاکی و جنگلی برانید، از اینجا تا مازیچال ١٧کیلومتر سربالایی راه پیشرو دارید.
اتوبوس: اگر وسیله شخصی ندارید، از استان تهران باید سوار اتوبوسهای چالوس یا کلاردشت شوید. دوراهی مرزنآباد پیاده شوید. بقیه راه را با تاکسی یا نیسان بروید. از مرزنآباد تا مازیچال حدود ٢ساعت در راه خواهید بود.
کوهپیمایی سبک
در روستای مازیچال مسیرهای پاکوب و مالروی زیادی وجود دارند، می توانید هرکدام راکه دلتان خواست برای پیادهروی گزینه کنید که دو مسیر را برای پیادهروی در مازیچال توصیه می کنم:
مسیر آغاز: از تپه مازیچال به سوی جنگل و گوسفندسرای شورزمین
از تپه مازیچال شروع کنید. بعد از حدود ١٠دقیقه پیادهروی وارد جنگل خواهید شد. برای پیادهروی در این مسیر باید حدود ٥٠٠متر گذشته از رسیدن به روستای مازیچال جاده خاکی سمت چپ جاده راکه شیب ملایمی دارد، به سمت تپه مازیچال بروید. بالای این تپه چند منزل ساخته شده هست.
از تپه مازیچال که دکل تلفن نیز بالای این تپه دیده میشود، باید به سمت جنوبغربی رفته و از میان درختان جنگل و مسیر پاکوب به شورزمین بروید. علامت شورزمین دو تا کلبه هست که در طرف جنوب و در بین یک بوتهزار قرار گرفته و اگر هوا مهآلود نباشد از بالای تپه مازیچال دیده می شوند. زمان رفتوبرگشت در این مسیر با استراحت حدود ٢ ساعت خواهد شد.
مسیر دوم: پیادهروی به سمت کوه و هزارچشمه
برای رفتن به هزارچشمه هم باید از تپه مازیچال شروع کنید. اینبار از تپه مازیچال دقیقا رو به جنوب بروید. اگر بالای تپه مازیچال بایستید، در سمت جنوب کوهی را خواهید دید که در غرب آن دیواره سنگی وجود دارد و در سمت شرق این کوه تپههای نسبتا کوتاه قرار گرفتهاند. در بین این دو از دوردست چندین چشمه در دامنه کوه میبینید.
این چشمهها به هزارچشمه مشهور میباشند. برای رسیدن به هزارچشمه می توانید از جادهخاکی که در سمت چپ شما وجود دارد، حرکت کنید. اگر در بین راه استراحت کنید، حدود ٣ ساعت در راه خواهید بود.
کجا بمانیم؟
منزلهای اینجا ییلاقی و چوبی میباشند. منزلاي برای اجاره در مازیچال وجود ندارد. اما ممکن هست برخی از ییلاقنشینها برای یک شب اتاقی اجاره دهند. اگر نخواستید شبی ییلاقی را پشتسر بگذارید، میتوانید شب را در یکی از اقامتگاههای کلاردشت بمانید.
چه بخوریم؟
مغازه یا فروشگاهی در منطقه وجود ندارد، به همین علت از غذای محلی هم در این منطقه خبری نیست، پس غذای کامل به شمار وعدههای لازم با خود همراه داشته باشید اما اگر به روستاییان یا گوسفندسرای آنها رسیدید، می توانید از آنها پنیر یا ماست بخرید.
کار در روشنی خورشید
مازیچال برق ندارد و شبها ظلمات کلبهها را نور گردسوز یا فانوس روشن می کند. دامداران اینجا شبها زود می خوابند و صبح با طلوع خورشید از خواب بیدار میشوند، به همین دلیل نباید شبها سروصدا راه بیندازید تا مزاحم خواب دامداران نشوید.
ملزومات سفر
غیر از وسایل شخصی بهتر هست این اشیا را هنگام سفر به مازیچال با خود به همراه داشته باشید: وسایل کامل کمپینگ، کوله یکروزه،کیف کمری، چراغ دستی، غذا به شمار وعدههای لازم، بادگیر و لباس گرم، کیسهخواب، زیرانداز، کیف کمکهای آغاز، کرم ضدآفتاب و کلاه آفتابگیر، قمقمه آب و چادر ضدآب.
سفر به روستای «فیلبند» در استان مازندران
اقیانوس مه
هوای گرم و وجود ریزگردها، همین کافی هست تا تعطیلات عیدفطر کمی از شهر بلندی گرفت و در اقیانوس مه، غرق شد. برای رسیدن به این سرزمین ابرناک باید ٢٤٠ کیلومتر از شهر تهران دور شد. از جاده هراز به سمت آمل رفت و در ٢٥کیلومتری جنوب شهر آمل، به سمت شرق و بعد هم روستای سنگچال منحرف شد تا به پنتهاوس استان مازندران رسید. روستای «فیلبند» آخرین بخش چلاو هست که با گذر از جنگلهای آن آشکار می شود
تمام راه اتومبیلرو هست، اما چون در طول مسیر تابلوهای عمده مشخصی وجود ندارد، برای پیدا کردن روستا باید کمی صبوری کرد و مهمتر از آن روحیه ماجراجویی به خرج داد. اگر توان جسمی بالا باشد، می توان از سنگچال تا فیلبند، یک جنگلنوردی چهار، پنج ساعته داشت که گرچه باید شرایط آبوهوایی را در نظر گرفت تا گرفتار تگرگ، رعد و برق و مه نشد. فیلبند، روستایی فصلی و ییلاقی در بلندی ٢٧٠٠متری رشتهکوه البرز هست.
زمستانی سخت و برفی و تابستانی چهارفصل دارد که در یک روز می توان شاهد بارش باران، تگرگ، تندباد، هجوم ابرها و مه، تابش آفتاب و رنگینکمان بود. برای همین توصیه می شود لباس مناسب چهارفصل در این سفر کوتاه همراه باشد. ماجراجویی در فیلبند را یکروزه می توان به بالاخره رساند، اما منزلهای محلی که به مسافران کرایه داده میشود، این فرصت را فراهم میکند تا چند روزی دور از جنجال شهر، زندگی روستایی را تجربه کرد.
اجاره این منزلها از شبی ١٥٠هزار تومان شروع می شود و در زمان شلوغی و جنجال مسافران، به مرز ٤٠٠هزار تومان هم می رسد. اما جز این منزلها، «تکیه غرب» روستا هم هست که با حدود ٣٠هزار تومان، اتاقهای آن برای یک شب اجاره داده می شود، گرچه سرویس بهداشتی آن مشترک هست.
تکیه، آب گرم ندارد، اما بانو متولی تکیه، هنگام تحویل دادن اتاق، یک چراغ علاءالدین، گردسوز و یک لامپ در اختیار میگذارد، تا شبی بیدغدغه و همراه با نوستالژی سپری شود. تنها سوغات روستا برای گردشگران، محصولات دامی، کشاورزی و مهمتر از آن طبیعت بکرش هست.
روستا با آنکه در چند سال جدید به دلیل اقیانوس ابر و مه مقصد تورها شده، اما خوشبختانه تا به حال از گزند هجوم مسافران انبوه و آشغالهای آنها درامانباقیمانده هست. هرچند ویروس ویلاسازی به دامنههای جنگلی آن نفوذ کرده، اما فیلبند به مرحمت ساکنان کهنسالش، هم چنان بکر باقیمانده هست.
مردم فیلبند خونگرم و مهماننوازند، اما هرسال با بیشترشدن شمار گردشگران در روستا بیم دارند آشغالهای مسافران روزی نصیبشان شود و رفتار ناهنجار برخیها منزجرشان کند. حکایتهایي که در پاییندست مازندران به وفور رخداد میافتد.
راهنمایی برای گشتوگذار به روستای «بندر هنزا» در استان کرمان
زمستان در خرماپزان
هیچ تصورش را نمی کنید که در گرمای مشهور به خرماپز کرمان می توانید منطقهاي را بیابید که سرمایش یادآور زمستان هست. استان کرمان بهعنوان پهناورترین استان کشور در هر فصل از سال، سفره مهماننوازیاش را به روی مهمانانش گسترده هست. سفرهاي که در آن خلوص و سادگی اهالی این خطه زبانزد خاص و عام شده هست.
«بندر هنزا» روستایی هست از توابع بخش رابر در شهرستان رابر استان کرمان که ییلاق تعدادی از عشایر کرمان در فصل تابستان به حساب می آید. برای این روستاگردی تابستانی باید کرمان را به سمت شهرستان بافت ترک کنید. رابر یک شهر کوهستانی هست که پیش از رسیدن به بندر هنزا باید آن را طی کنید،
سپس جاده رابر- جیرفت شما را میخواند. این جاده را پی می گیرد تا در سمت چپ خود یک جاده فرعی میبیند که تابلوی روستای گردشگری بندر هنزا به شما خوشآمد می گوید.
بندر هنزا یک سرزمین رویایی هست، با درختهای کهن گردو و اهالی خودمانی و جاری مثل رودخانهاي که از میان روستا میگذرد.برای اقامت یک یا چند روزه در این روستا می توانید یکی از منزلهای بومگردی این روستا را گزینه کنید. این منزلها توسط بانوان پرتلاش روستا اداره می شود. اقامت در آنها همراه با غذا های محلی هوای جیب شما را دارد و اجازه نمیدهد دغدغه خرجها، لذت گردش در روستا را برای شما از بین ببرد.
گرچه اگر می خواهید شبی را هم در کنار عشایر روستا تجربه کنید، اجازه دارید در نزدیکی همان منزلهای بومگردی چادرتان را علم کنید و از دیدن آسمان زیبای شب لذت ببرید.پیادهروی در روستا را هرگز از دست ندهید. در مسیر رودخانه قدمبزنید و ریشههای چندین ساله درختان گردو را تماشا کنید. این روستا فرصت خوبی هست برای عکاسی. مطمئن باشید عناصر زنده در این روستا آن قدر عمده هست که به راحتی نمی توانید عکس سلفی بگیرید.
درختان، پرندگان، سنگها و از همۀ مهمتر کودکان خوشحال و رها که در روستاگردی، شما را تنها نخواهند گذاشت. شیرینی عسل این سرزمین رویایی به یادتان خواهد ماند، اگر از بومیان منطقه عسل خرید کنید. در نقاط گوناگون روستا کندوهای رنگارنگ عسل را خواهید دید و وسوسه خواهید شد که مزه این عسل را بچشید.
چوپانان روستا مهربانند و دوستداشتنی، با آنها همکلام شوید و لختی با حکایتهای شنیدنی جانتان را آرامش دهید.بهشت در چند کیلومتری شماست، در منطقهاي به اسم «تخت سرتشتک» که بومیان آن را تخت می نامند. از هنزا تا تخت حدود ١٠کیلومتر جاده کوهستانی هست. باید دور کوه بالا بروید تا به این بهشت سراسر سبز برسید. آن بالا دشتی سبز و وسیع چشمبهراه، رهنوردانی هست که خسته از دود و اتومبیل دلشان برای خودشان تنگ شده هست.
حضور عشایر در تخت، چهره حقیقی زندگی را برایتان به نمایش میگذارد. زیبایی زندگی در این دشت چشم و دلتان را روشن می کند. آرام و بیصداست اما پر از حرکت و جنبوجوش. دمی بر تخت زندگی بیاسایید و خودتان را به یک چای یا دمنوش دعوت کنید. اما این را فراموش نکنید که هیچکدام از تختها ماندگار نبودهاند، حتی این تخت برای بومیانش. در فصل سرد سال زندگی برایشان طاقتفرسا خواهد شد، پس باید تخت را هم روزی رها کرد.
اسم این سفر را رهایی بگذارید. در این سفر برای دستیابی به لذتی وصفنشدنی رها باشید. رهایی این سفر دغدغههای زندگی روزمره را مثل همان رودخانه جاری و آن دشت سراسر سبز، جذاب خواهد کرد.خنکای روستای بندر هنزا و منطقه تخت سرتشتک، خاطرهاي بهیادماندنی از این استان گرم برایتان خواهد داشت.
در سفر به «بندر ترکمن» در استان گلستان چه می بینیم؟
سفر به رنگ و آیین
وقتی گفتگو از سفر به شمال کشور میشود، پیش از هرچیزی سفر به مازندران و گیلان در ذهن ما خطور میکند؛ درحالیکه گلستان یکی از استانهای شمالی ما هست که هم به این علت که کمتر گردشگران به آنجا هجوم بردهاند، بکرتر باقیمانده و هم جاذبههایي دارد که میتواند علاقهمندان به شمال را به خود بخواند.
برای سفر به گلستان توصیه می کنیم به بندر ترکم بروید. بندری که سالها پیش به اسم «بندرشاه» خوانده میشده و اکنون با لباسهای رنگارنگ مردمش، رقص خاص و آیینهای دیدنی مذهبی و محلی شناخته میشود.میگویند این شهر نخستين شهر ايران هست که کاملا توسط معماران تحصيلکرده طراحي و معماري شده.
این هم علتی هست بر منظم بودن ساختار شهری آن که جذابیتهای دیدن آن را اکثر میکند. اما میتوانید علاوهبر دیدن این ساختار دیدنی، منزلهای چوبی را نیز در بخش گومشتپه دیدن کنید. در این سفر حتماً به اسکله تفریحی سر بزنید. در آنجا تفریحاتی مثل قایقهای پدالی یا موتوری وجود دارد که میتوانید از آنها بهره گیری کنید. همینطور دیدن و خرید از بازارچه ساحلی در اطراف اسکله نیز اغلب برای گردشگران بسیار جذاب هست.
در این بازارچهها می توانید جشنوارهاي از رنگ را مشاهده نمایید که در لباسها، پارچهها و قالیچههای ترکمن موج میزند. این عکس گرچه در دوشنبهبازار مشهور بندر ترکمن هم دیده می شود و گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند. از این بازارچهها می توانید فرش و پشتي ترکمني، روسريهای زنانه و صنايعدستي ترکمنها را به یادگار و بهعنوان سوغات بیاورید.
گرچه فراموش نکنید که ماهی، خاویار، برنج و دیگر محصولات کشاورزی هم از سوغاتیهای خوردنی بندر ترکمن میباشند. وقتی تا بندر ترکمن میروید، نباید به هیچ وجه دیدن آشوراده را از دست بدهید. این جزیره تنها جزیره ایرانی خزر هست که اکنون خالی از سکنه شده و قرار هست به جزیرهاي گردشگری تبدیل شود. آشوراده که در مرکز شبهجزیره میانکاله واقع شده، یکی از برترین سایتهای پرندهنگری هست.
پس در این سفر دوربین دوچشم هم به همراه داشته باشید؛ گرچه بدون چشم مسلح نیز میتوانید گونههای جذاب و متفاوت پرندگان را در آن دیدن کنید. تالاب گمیشان هم یکی از جاذبههای طبیعی این منطقه هست که بهعنوان منطقه حفاظتشده معرفی شده و در لیست تالابهای بینالمللی در کنوانسیون رامسر نیز قرار گرفته هست.
برای رسیدن به آن باید از بندر ترکمن به سمت شمال حرکت کنید و پس از طی کردن حدود ۲۰ کیلومتر به شهرستان گمیشتپه برسید و از آنجا هم چنان در جهت شمال ادامه دهید تا با طی ۱۰کیلومتر دیگر به سر محیطبانی گمیشان برسید. اما در سفر خود به این بندر شمالی، میلکردن غذا های محلی آنها را نیز نباید از دست بدهید.
توصیه ما هم آزمونکردن «چکدرمه» و «هلی آش» هست؛ «چکدرمه»اي که از گوشت و پلو تهیه و «هلی آش»ي که با بنشن و گوجه و شکر و پیاز و… پخته میشود.
بندر ترکمن که در فاصله ٤٠٠کیلومتری پایتخت قرار دارد، نزدیک به ٦ساعت از پایتختنشینان زمان میگیرد تا از طریق جاده فیروزکوه به آن برسند. شما هم ساکن هر شهر دیگری هستید، میتوانید با بهره گیری از نرمافزار گوگلمپ، فاصله زمانی و کیلومتری خود را با این مقصد تخمین بزنید.
توصیه سفر یکروزه به «خوانسار» در استان اصفهان
گذر به کوچهباغهای خنک خاطرات
در روزهای داغ تابستان قدمزدن در کوچهباغهای جذاب، زیر سایه درختان و کنار جویبارها احتمالاً تبدیل به یک آرزوی طول و دراز برای اتباع خسته از زندگی ماشینی و آپارتماننشینی شده باشد. این آرزو عمده هم از شما دور نیست، کافی هست چند ساعتی از استان تهران دور شوید و ناگهان خود را در شهر خوانسار که هنوز هم کوچهباغهایش را حفظ کرده هست، مشاهده نمایید.
خوانسار در استان اصفهان در مرز بین روستا و شهر قرار دارد. شهری که هنوز آن بافت سنتی و نوستالژیک باغ شهرهای ایرانی را حفظ کرده هست. کوچهباغهای خوانسار هنوز هم می تواند شما را به خاطرات دور و دراز پرتاب کند. خاطراتی که حتی شما ندیدهاید، اما در ضمیر ناخودآگاهتان نقش بسته هست. خاطرات کوچهباغهایي که جویبار در آن روان بود و سایه درختانش در یک ظهر داغ تابستانی آسایشگاه شما بود.
خوانسار چنین شهری هست حتی خیابان اصلی شهر هم چون یک تونل سبز پوشیده از سایهسار درختان هست. خوانسار اسمهای گوناگونی داشته و خانسار، خانیسار، خونسار، خوانسار و خوسار ناميده میشده هست. اسم خوانسار نيز از واژه خوان به معنی چشمه گرفته شده هست. از مکانهای گردشگری تاریخی خوانسار مقبره باباپیر یا شیخ اباعدنان «در نیمروز باختری شهر خوانسار» در پارک سرچشمه از دیگر یادگارهای روزگار صفوی هست.
هر چند شیخ عدنان، عارفی هست که در سده ششم هجری میزیسته، ولی بنای کنونی با گنبد هرمی و دوپوش آن به شکل ١٢پهلو که فاقد تزیینات کاشیکاری هست، در دوره صفویه بنا شده هست. در این مقبره ٦ نفر از مشایخ و عارفان دیگر نیز به خاک سپرده شدهاند.
خوانسار محل چشمههای فراوانی هست. همین موضوع هم باعث شده این شهر طبیعت سبز و تازهاي داشته باشد. پارک جنگلی سرچشمه خوانسار در کنار مقبره شیخ اباعدنان با وسعتی حدود ۱۵هکتار و چشمههای متعدد ازجمله چشمه مرزنگوش، چشمه شترخون و چشمه پیر در دامنه کوه سیل قرار دارد.
در این محل سکوهای مخصوص برای استراحت و نشستن تعبیه شده تا بازدیدکنندهها راحتی و آرامش بیشتری داشته باشند.این پارک بهعنوان منطقه همانند گردشگری برگزیده شده و میانگین ورود توریست به آن از ابتدای اردیبهشت تا اتمام شهریور در روزهای عادی هفته حدود ٣هزار نفر و در ایام تعطیل بیش از ۱۲هزار نفر هست.
در بخش جنوبی این شهر محلهاي قدیمی به اسم جهودا قرار گرفته که بنابر برخی روایت اقوال، یهودیانی این محله را بنا کردهاند که همراه با کوروش به ایران آمدهاند. يهوديان مهاجر به اين شهر تا پيش از ايجاد رژیم اسرایيل، در كوی جهودا يا جيدا زندگی میكردند. بعدها آنها به فلسطین اشغالی كوچ كردند و امروزه در خوانسار، پيروان دين يهود وجود ندارند.
از استان تهران و قم باید خود را به جاده اراک برسانید و پس از سلفچگان، دلیجان، خمین و گلپایگان، پس از حدود ٤ساعتونیم و طی ٣٩٦ کیلومتر به خوانسار برسید. اگر هم ماندگار شدید، در آنجا چند مهمانسرا می توانند شما را برای شبمانی یاری کنند.
راهنمای سفر به روستای «اکنلو» در استان همدان
بالتازار در روستایی از درختان راش و صنوبر
احتمالا همدان از آن مقاصدی هست که میشود بیش از یکبار به آن سفر کرد. اگر همدان مقصد سفر تابستانی شماست اینبار وقت کمتری را در شهر بگذرانید و به اطراف همدان سری بزنید. بدبختانه جاذبههای پیرامونی در سفرهای ما مغفول و محجورند و اغلب، گشتوگذارهای شهری ما را از جذابیتهای جانبی محروم میکنند.
شهرهای تاریخی ما علاوهبر مرکزیت اجتماعی که ارمغان پیشینه آنهاست، معمولاً در گسترهاي قابلدقت، توابعی ارزشمند و جذاب از منظر فرهنگی و طبیعی نیز دارند. حتی گاهی شهر تاریخی محصول انتقال مرکزیت جانبی به آن و تعویض جایگاه آن هست که برای همانند می توان به وضع شهر تهران و شهرری اشاره کرد.
از این مقدمه که بگذریم، احتمالاً برای مسافر همدان دیدنی باشد که محل زندگی و آزمایشگاه پروفسور بالتازار فرانسوی راکه بین سالهای ١٣٢٥ تا ١٣٤٠ ریاست انستیتوی پاستور ایران را برعهده داشت، از نزدیک ببیند. بالتازاری که به علتی شباهت اسمی با پروفسور بالتازار، مخترع افسانهاي انیمیشن قدیمی زاگربی در دلیل شمار زیادی از مردم ایران تداعیکننده
نوستالژی کارتون جذاب دهه ٦٠ خواهد بود. پزشک بالتازار فرانسوی هم زمان با طغیان مریضی طاعون در سال ١٣٢٦ در استان کردستان، به مدت ١٧سال در روستای اکنلو زندگی کرد تا طاعون را ریشهیابی کند. آن روزها گذشت اما هنوز اکنلو میتواند به بالتازار و نتایج مطالعاتش بنازد.
پزشک مارسل بالتازار با مشارکت پزشکان و محققان ایرانی، در سال ١٣٣١ پایگاه تحقیقاتی انستیتوی پاستور ایران را با کمک خیری به اسم جمشید قراگزلو در روستای اکنلو شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان تأسیس کرد، تا انجام مطالعات طاعون با سهولت بیشتری در غرب کشور دنبال شود و درنهایت با مشارکت همکاران ایرانی خود توانست مریضی طاعون را در منطقه بازرسی و مهار کند.
روستای اکنلو در فاصله ١٣٨کیلومتری شهر همدان واقع شده هست. «اکنلو» کلمهاي ترکی به معنی مزرعه هست. برای رسیدن به اکنلو باید از جاده اصلی استان تهران- همدان «اتوبان ساوه» به شهر فامنین در ٥٥ کیلومتری همدان رفته و بعد از گذشتن از کبودرآهنگ به بخش شیرینسو و سپس این روستا رسید. فاصله استان تهران تا اکنلو حدود ٣٦٥ کیلومتر هست.
اضافه بر این جذابیت منحصربهفرد و ویژه، روستای اکنلو در قلعهاي قدیمی، گنجی از کتاب و فرهنگ را در دل خود جای داده هست. کتابخانهاي با بیش از ۲۵هزار جلد کتاب! کتابخانهاي که مثل موزهاي پر هست از کتابهای باارزش قدیمی و مطمئنا عظمت این کتابخانه و انبوه کتابهایش شما را بهتزده خواهد کرد.
اکنلو روستایی است بکر با درختان سر به فلک کشیده راش و صنوبر که جذابیتهای طبیعی متنوعی نیز در اطراف آن واقع شدهاند. غارهای علیصدر و کتلهخور ازجمله این مناطق میباشند.از دیگر جاذبههای گردشگری نزدیک اکنلو می توان به تالاب شیرینسو اشاره کرد که تالابی دستساز و از این جهت به تالابی مصنوعی نیز مشهور هست.
در تالاب شیرینسو ٥٤گونه پرنده وجود دارند که جزو پرندگان كمنظیر و ارزشمند ایران میباشند و فاصله آن تا روستای اکنلو حدود 30 کیلومتر هست.