گفتگو با جاستینا خواننده رپ و بازیگر جنجالی ایرانی 

جاستینا یکی از خواننده هاي زیرزمینی رپ ایران هست که این روزها در حال بازی در اساس تئاتر هست, گفت و گو خواندنی با وی انجام داده ایم که میتوانید در ادامه بخوانید. نزدیک به 2 ماه پیش خبر آمد که یکی از مطرح ترین خواننده هاي موسیقی زیرزمینی, بعنوان بازیگر روی صحنه تئاتر رفته.

پس از 2 ماه این بازیگر, تئاتری اخیر را تجربه کرده و این روزها مشغولِ اجراست. گفتگو از “فریما حبشی زاده” یا جاستینای دنیای رپ هست.

خواننده اي اجتماعی خوان که به شدت بین جوان ها طرفدار داشته و امروز با کمرنگ شدن در دنیای موسیقی سراغ رشته اي که در آن تحصیل کرده رفته و بعنوان بازیگر مشغول به فعالیت میباشد. میتوانید نخستین گفت و گوی این بازیگر ، خواننده با رسانه ها را مطالعه کنید.

فریما یا فریماه؟

تا سه سال پیش “ه” داشت اما دیگر ندارد!

چگونه؟

پدر به ثبت احوال مراجعه کرد و تقاضای فریماه کرد اما وقتی که شناسنامه آمد انتهای نام من “ه” نداشت و خودش به صورت دستی نام من را درست کرد. چند سال پیش متوجه شدم در سیستم فریما ثبت شده و پدر با یک کاتر به جان شناسنامه افتاد و همان “ه” را حذف کرد.

بین زمانی که درس شما به اتمام رسید یعنی سال 94 و امروز که روی صحنه رفتید فاصله افتاده هست. علت این فاصله چیست؟

به علت این که سراغ علاقه دیگرم رفته بودم و در موسیقی مشغول شده بودم, کمی از دنیای بازی و بازیگری فاصله گرفتم و موسیقی را جدی دنبال کردم. گرچه امروز دنیای بازیگری را اکثر جدی گرفتم و دومین تئاتر جدی ام در حال نمایش هست. دیدنی این که شمار زیادی از مردم و علاقه مندان من نمی‌دانستند رشته تحصیلی من تئاتر بوده و فکر میکردند به دلیل شهرت در موسیقی به سراغش رفته ام.

نظر خانواده درمورد بازیگری شما چه بود؟

اتفاقا مشکلی نداشتند. انها در کل با حضور من در دنیای هنر چندان مخالفت نکردند. گرچه در زمان حضور در موسیقی کمی ناسازگاری نظر بود که به تدریج برطرف شد.

شما از هفده سالگی تا بیست و هفت سالگی در موسیقی بسیار پرکار و فعال بودید. چگونه سمت موسیقی رفتید؟

طبق معمول این علاقه هم از کودکی با من بود. پدر به موسیقی علاقه چندان داشت و موزیک همه ي وقت شنیده میشود, من هم به سمت آن گرایش پیدا کردم. از جانب دیگر استعداد زیادی در حفظ کردن ترانه ها داشتم. علاقه من به ادبیات هم به دلیل علاقه به شعرها بود.

در جمع هاي خانوادگی می خواندم و شمار زیادی از اقوام می‌گفتند فریما را به کلاس هاي موسیقی بفرستید اما والدینم مخالف بودند و می‌گفتند موسیقی سرانجامی ندارد و علتی ندارد سمت آن برود.

علاقه من به موسیقی هر روز اکثر می شد تا در پانزده یا شانزده سالگی با موسیقی رپ پارسی آشنا شدم. برای من بسیار دیدنی بود که بر روی تکست هاي رپرهای آمریکایی, ایرانی ها رپ می خواندند. همین موضوع باعث شد که اکثر سراغ موسیقی رپ بروم.

در هفده سالگی یکی از رفقا به من توصیه داد که یک کار رپ بخوانم. من هم تکست رپ خود را نوشتم و برای ضبط به یک استودیو رفتیم. دیدنی آنکه استودیو در زیرزمین بود و واقعا پای در دنیای زیرزمین گذاشتم. آن تکست را مفید اجرا کردم و کار من در دنیای موسیقی رپ نخست شد. خدا را شکر که در موسیقی هم هیچ وقت توصیه بی شرمانه اي نشد.

کار شما در همان استودیو ادامه داشت و با نام هنری “جاستینا” مشغول به فعالیت شدید؟

درست هست. در سن هجده سالگی یک کار خارجی را کاور کردم. اینترنت منزل مفید نبود و به کافی نت رفتم. در آنجا به سختی موسیقی بی کلام آن کار را پیدا کردم و سپس روی آن تکست نوشتم و به استودیو رفتم. نزدیک یک ماه ضبط این اثر طول کشید و سپس خواستم

کار را اکران کنم. با یکی از سایت هاي پربازدید تماس گرفتم. گفتند باید 67 هزار تومان به حسابشان واریز کنم. پول عیدی هاي خود را جمع کرده و برای انها فرستادم اما کار اکران نشد چرا که گفتند ما از خواننده زن کاری اکران نمیکنی و پولت را هم پس نمیدهیم.

نخستین تجربه اکران کار من به این صورت بود. کار را روی سی دی ریخته و با شوق و ذوق به منزل رفتم. پدرم بسیار خوشش آمد اما مادر با عصبانیت سی دی را شکست و گفت این چه کاری هست انجام می دهي؟

بازخورد کار چگونه بود؟

پس از انتشار آهنگ در فیس بوک به شدت فالوورهایم چندان شد. سی نفر خواهش رفاقت داده بودند و نزدیک بیست مسیج داشتم. همۀ تعریف میکردند و هیجان زیادی داشتم. همین بازخورد بین مخاطبین برای من بیست ساله باعث شد که انگیزه ام برای کار اکثر شود.

یک سال پس از اکران این ویدیو یک نفر از شیراز تماس گرفت و گفت می‌خواهیم برای تو موزیک ویدیو بسازیم. با ترس و لرز به خانواده گفتم که چنین پیشنهادی دارم و آن ها به شدت پیشباز کردند! برای من دیدنی بود که انها پیشباز کردند و برای تهیه ویدیو به شیراز رفتیم.

سه روز ضبط کار طول کشید و پس از مدتی ویدیوی من در شبکه هاي ماهواره اي اکران شد. همان هفته اول, کار من جزو ده کار پربیننده بود و هفته دوم کار من پربیننده ترین ویدیو آن شبکه و بالاتر از کار شادمهر عقیلی قرار گرفت. باورم نمی شد که اینقدر مورد پیشباز واقع شده ام و حکایت برای من و خانواده جدی تر از گذشته شد. دیدنی آنکه مادرم به شدت پیگیر بود و حتی گذشته ضبط کارها از من می‌خواست شعر را برایش بخوانم تا بداند چه چیزی قرار هست بخوانم!

گرچه امروز دیگر موسیقی برای شما جدی نیست…

«میخندد» هنوز هم جدی هست اما زمانی که سن شما اکثر میشود به دنبال کسب درآمد هم می افتید. کمی دلسردی به وجود آمده و از جانب دیگر سمت بازیگری رفته ام و به همین علت موسیقی را کمی کنار گذاشته و بهتر هست بگویم مدتی کمرنگ شده ام.

شما صدای خوبی در خوانندگی دارید و می‌توانید در سبک پاپ بخوانید. وزارت ارشاد که با پاپ بانوان موردی ندارد و حتی اجازه کنسرت می‌دهد. شما به این حکایت فکر کردید که از زیرزمین به روی زمین بیایید…

به این موضوع فکر کردم اما اگر وارد سبک رپ شدم به واسطه دغدغه و زدن حرف هایم بود. حرف هایي که در سبک پاپ نمیتوان بیان کرد. من از درد جامعه و دشواری های دختران می‌گویم, این حرف ها را نمیتوان در قالب موسیقی پاپ بیان کرد. من عاشق اجرا و برگزاری کنسرت هستم و از پول درآوردن

بدم نمی‌آید اما سبک کاری من طوری هست که نمیتوانم سمت پاپ و کنسرت بروم. هرچند در زندگی هیچ چیز قطعی نیست و ممکن هست در آینده تغییر مسیر دهم. احتمالا سمت اجرای قانونی رفته و حتی در شهر تهران کنسرت برگزار کنم.

دیدنی آنکه در کارهایتان سراغ سعدی و پروین اعتصامی و فروغ رفته اید…

درست هست, من به واسطه علاقه زیادی که به ادبیات پارسی و اشعار کهن دارم, کوشش میکنم در سبک موسیقی رپ از آن ها بهره گیری کنم. دوست دارم زمانی که آهنگی میخوانم, خودم وقتی آن را می‌شنوم از شنیدن آن خوشنود باشم و بگویم حرف جامعه ام را زده و سراغ حرف بعدی بروم.

دیدنی این که شما به شدت اجتماعی خوان هستید…

بله, پیش تر هم گفتم که حرف من همان دغدغه اي هست که در محیط و پیرامون وجود دارد. به همین علت من از طلاق خواندم, از این خواند که اگر دختری داشتم به او سبک زندگی صحیح را یاد می دادم و از مسائل دیگری از این قبیل. تا به امروز رپر دختری نداشتیم که اجتماعی و برای بانو ها و دغدغه هایشان بخواند. به همین علت هست که طرفدارهای خاصی برای خود پیدا کرده ام.

سوژه هاي شما از کجا پیدا می‌شوند؟

وقتی فیلم “رگ خواب” را دیدم, یک شعر درمورد طلاق نوشتم. میخواهم بگویم با توجه کردن به محیط اطراف سوژه هایم را پیدا کرده و درمورد آن می‌نویسم. این مسائل بعنوان یک دختر برای من مهم هست و برخی از آن ها آزاردهنده هست. به همین علت سراغشان رفته و جای خواندن از عشق و عاشقی مثل دیگر خواننده ها, سراغ این دغدغه میروم.

با این شرایط برای شما مشکلی پیش نیامد؟

«با خنده» پیش نیامده بود تا یک ماه پیش. چند روزی احضار شدم و دیدنی آنکه به شدت برخورد خوبی با من شد. من نه جاسوس هستم و نه خرابکار! رفقا هم متوجه این موضوع شده بودند و بعد از یکی دو روز دشوار من برطرف شد. باید هم بگویم که احضار من به واسطه خوانندگی نبود, بلکه به واسطه یکی دو پست من در شبکه های مجازی بود.

یعنی درمورد موسیقی و عدم خوانندگی با شما گفتگو نشد؟

اصلا سوالی درمورد رپ نکردند! دیدنی آنکه برخی از آهنگ ها را شنیده و درمورد آن گفتگو هم کردیم. گرچه چشم براه این بودم که یک روز من را احضار کنند اما دیدنی آنکه این احضار برای موسیقی نبود. گرچه یادآوری دادند که اگر قرار هست بخوانی به ارشاد برو و مجوز بگیر! اگر به شما اجازه دادند, می تواني شعرهایت را اکران کنی.

پس یکی از دلایل جدی شدن تئاتر میتواند این باشد…

«می‌خندد» نه به این شدت, اما تصمیم داشتم که تئاتر را جدی تر دنبال کنم و همین احضار در روند جدی تر شدن آن تاثیرگذار بود.

شما نزدیک به 130 هزار طرفدار در شبکه های مجازی دارید. این طرفدارها چقدر در زندگی شما تاثیرگذار میباشند؟

باید به جرئت گفت زندگی اول ما شبکه های مجازی هست. بین حضور در تلگرام و اینستاگرام خوراکی میخوریم و با خانواده کمی گفتگو میکنیم و مجدد سراغ شبکه های مجازی می‌رویم. بازخورد کارهای من در شبکه های مجازی برای من مهم هست. رابطه خوبی هم با مخاطبین داشته و کوشش دارم پاسخ همه ي آن ها را بدهم. نظر طرفداران من در شبکه های مجازی بسیار مهم هست و در کارهایم از آن بهره میبرم.

این مخاطب ها تئاتر شما را پرفروش کرده هست؟

«با خنده» بله. در تئاتر اولم یکی از طرفدارهای من پنج بار پایِ کار نشست و واقعا خجالت زده ام کرد.