پارس ناز پورتال

جوانان همچنان نمیخواهند ازدواج کنند

جوانان همچنان نمیخواهند ازدواج کنند

جوانان همچنان نمیخواهند ازدواج کنند 

ازدواج امری مقدس است اما در جامعه و سطح زندگی فعلی امر ازدواج کمی دشوار به نظر میرسد مخصوصا برای جوانانی که بیکار هستند.

 

 با وجود همه برنامه‌ریزی‌ها و تبلیغاتی که از سوی نهادهای متولی و مسئولان برنامه‌ریزی کشور در راستای ترغیب جوانان به ازدواج و همچنین فرزنددار شدن وجود دارد، اما در حال حاضر برخی جوانان تمایل زیادی به ازدواج کردن ندارند و در مواردی هم که این تمایل از سوی دختر و پسر‌ها نشان داده می‌شود؛ ظاهرا مسائل اقتصادی و اجتماعی دامن‌گیر آنان می‌شود.

 

در حالی که کار‌شناسان هر روز از افزایش تمایل به زندگی مجردی و در مقابل کاهش رغبت به ازدواج در جامعه خبر می‌دهند با نگاهی به جامعه و حتی اطرافیان خود متوجه می‌شویم؛ سن ازدواج نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است و هر روز بیش از گذشته به مرز ۳۰ سال نزدیک‌تر می‌شود.

 

این تغییر در نمودار سن ازدواج طی چند سال اخیر کار‌شناسان را به بررسی نتایج و پیامدهای آن روی سلامت فیزیولوژی و روانی خانواده‌هایی که در دوران پساجوانی تشکیل می‌شود و همچنین اثرات آن روی اجتماع مسئولان و متولیان امر را به برنامه‌ریزی‌های متعدد و تبلیغات در راستای ترغیب جوانان به ازدواج سوق داده است. خبرنگار ایلنا تلاش کرده است تا پاسخ این سوال را از خود جوانان جویا شود.

 

فضای خیانت خانوادگی در جامعه زیاد شده است

میلاد ۳۰ ساله مجرد است و قصد ازدواج ندارد او در پاسخ به این سوال که چرا برنامه‌ای برای ازدواج ندارد، می‌گوید: در حال حاضر نمی‌توانم؛ شخصی را که به او اعتماد کنم و بدانم که قبل از من با فرد دیگری ارتباط نداشته است، انتخاب کنم.

 

او ادامه می‌دهد: در صورتی که قصد ازدواج داشته باشم؛ ترجیح می‌دهم با فردی که خانواده برای من انتخاب می‌کند؛ ازدواج کنم، چرا که در این صورت حمایت مالی آن‌ها را نیز دارم و در عین حال فرد مناسبی را هم برایم انتخاب می‌کنند.

 

میلاد می‌گوید: فضای خیانت خانوادگی در جامعه زیاد شده است و به سختی می‌شود؛ کسی را پیدا کرد که بشود تمام و کمال به او اعتماد داشت.

 

از دوست میلاد که کنارش نشسته نیز می‌پرسم؛ ازدواج کرده یا نه، طوریکه ظاهرا سوال برایش از اهمیت زیادی برخوردار نیست، پاسخ می‌دهد: هیچ برنامه‌ای برای ازدواج ندارد. دلیلش را که می‌پرسم؛ خودش را از آنچه که هست، روی صندلی پارک پهن‌تر می‌کند؛ سرش را می‌خاراند و می‌گوید؛ خوشم نمی‌یاد دیگه. سینگل خوبه هیچ کسی نیست تنهایی… اینطوری خوبه…

 

انگار تاکید بی‌جایی روی کلمه سینگل دارد. از او می‌پرسم؛ دلیل اینکه می‌خواهی مجرد بمونی چی هست که می‌گوید: خوبه دیگه سینگل بودن خوبه…. می‌پرسم یعنی واقعا هیچ دلیل و برنامه‌ای برای ازدواج نکردن نداری؟ می‌خندد و دوستش هم همراه او می‌خندد.

 

رغبت نشان ندادن جوانان به ازدواج در حالی اتفاق می‌افتد که مسئولان هر روزه از پیر شدن هرم جمعیت کشور و لزوم دنبال کردن سیاست‌های جمعیتی در راستای جلوگیری از کاهش جمعیت جوان کشور خبر می‌دهند.

 

زینب دختر مجرد و ۲۴ ساله و چادری است، تاکنون ازدواج نکرده است؛ او در این باره می‌گوید: پسر مورد علاقه‌ام و کسی که با شرایط من متناسب باشد را پیدا نکرده‌ام.

 

در جواب این سوال که می‌پرسم، معیارهای تو برای ازدواج چیست، می‌گوید: همه چیز مهم هست؛ اخلاق، پول و… البته پول انقدر هم مهم نیست… مسئه اصلی این است که الان برخی پسر‌ها خیلی زیاده‌خواه شده‌اند و به دنبال برقرای رابطه قبل از ازدواج هستند.

 

زینب می‌گوید: مسائل مالی ۴۰ درصد برای من مهم است و پدر و مادر‌های ما نیز همینطور ازدواج کردند و اگر اخلاق درست باشد و مرد واقعا مرد باشد؛ خیلی راحت می‌تواند زندگی را جمع کند.

 

برخی از مردان از طولانی شدن زمان ازدواجشان به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی می‌گویند، در حالی که تمام دختران مصاحبه شونده مساله مالی را به عنوان اولویت اولشان مطرح نمی‌کنند و مسائل اخلاقی را در اولویت می‌بینند.

 

برای ازدواج حداقل ۵۰ میلیون پول نیاز دارم

حسن ۲۷ سالش است و می‌گوید: تنها دلیلی که تاکنون ازدواج نکرده، مسائل مالی و اقتصادی بوده است.او می‌گوید: شخص مورد نظرم را پیدا کرده‌ام و او هم گفته که همه جوره حاضر است؛ مخارج عروسی را تامین کند، اما من نمی‌خواهم از همین ابتدای زندگی زیر دین کسی باشم.

 

حسن می‌گوید: ازدواج با کمترین تدارکات حداقل ۵۰ میلیون تومان خرج دارد و ۲۰ میلیون تومان آن فقط مخارج عروسی است و ۲۰ تومان هم پول پیش منزل در نقاط حاشیه‌ای تهران و ۱۰ تومان هم برای تهیه ماشین است.

 

من همه چیز را حداقلی در نظر گرفتم؛ ولی با این وجود در بهترین حالت ۵۰ میلیون پول نیاز دارم. می‌خندد و می‌گوید؛ فعلا منتظر معجزه هستیم.

 

آتنا می‌گوید: فعلا تصمیمی برای ازدواج ندارد از سنش که می‌پرسم می‌گوید؛ ۲۸ سالش است و ادامه می‌دهد: شاید تا چند سال پیش ازدواج هدف خیلی بزرگی برای بیشتر دختر‌ان هم سن و سال من بود و شاید حتی برای من هم نیز همینطور بود بطوریکه فکر می‌کردم؛ تا ۲۸ سالگی قطعا ازدواج کرد‌ه‌ام و شاید بچه داشته باشم،

 

ولی با گذر زمان این هدف انگار انقدر هم برایت مهم نیست و این مساله در حاشیه می‌رود؛ یعنی اگر اتفاق بیافتد، خوب است و اگر اتفاق نیافتد؛ هم اشکالی ندارد.

 

او می‌گوید: از طرف دیگر الان برقراری رابطه‌ قبل از ازدواج خیلی نرمال به نظر نمی‌رسد و از طرفی به ختم این طور رابطه‌ها به ازدواج خیلی مطمئن نیستم، از همین رو خیلی به آن خوشبین نیستم.

 

آتنا ادامه می‌دهد: الان در انتشارات کار می‌کنم و یکی از هدف‌های مهم من کار بوده است و اینکه تا چند سال دیگر بتوانم کسب و کار خودم را داشته باشم.

 

از او می‌پرسم چه توقعاتی از یک مرد دارد که تاکنون نتوانسته است؛ ازدواج کند، بعد از یک مکث طولانی می‌گوید: باید دوست داشتن ایجاد شود و فرد همه چیز را برای دوست داشتن و تعهد تحمل کند،

 

اما با پسرهایی که من برخورد داشتم به نظر خیلی قابل اعتماد برای بلند مدت و یک زندگی مشترک نبودند و در جامعه هم می‌بینیم که در خیلی از زندگی‌ها به ظاهر خوشبختی وجود دارد، ولی در واقعیت با مشکلات زیادی توام هستند. به همین دلیل من به طور کلی به زندگی زناشویی و ازدواج حس مثبتی ندارم.

 

چرا باید ازدواج کنیم؟

حسین ۳۲ ساله در خصوص اینکه چرا تاکنون موفق به ازدواج نشده است، می‌گوید: من در حوزه فرهنگی این چالش را برای خودم می‌بینم نه در حوزه اقتصاد و در حال حاضر نیز حس می‌کنم؛ سن ازدواجم گذشته و دچار تنهایی هستم، اما اینکه هنوز قدم جدی بر نداشتم به دلیل این است که دچار تناقضات فرهنگی با خودم و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنم؛ شده‌ام.

 

او ادامه می‌دهد: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنم؛ که به شدت فضای سنت و مدرنیته تلاقی پیدا کرده است و هنوز هم مرد‌ها تمایل به زندگی سنتی دارند که به تبع آن زن سنتی را می‌طلبد، اما زن‌ها تغییرات بنیادینی در سبک زندگی و نگرش داشته‌اند.

 

این جوان ۳۲ ساله اظهار می‌کند: در حال حاضر سوال بزرگ ما این است که چرا ازدواج کنیم؟ هیچ کس نمی‌گوید؛ نمی‌خواهیم ازدواج کنیم، اما می‌پرسیم چرا ازدواج کنیم؟ و من روزی که جواب جدی برای این سوال پیدا کنم؛ حتما ازدواج می‌کنم.

 

ساناز دختر دیگری است که در آستانه ۲۷ سالگی قرار دارد اما می‌گوید؛ حدود یک سال است که به ازدواج فکر می‌کند و در این مدت نیز شخص مورد نظر خود را پیدا نکرده است.

 

وقتی از او می‌پرسم که چرا تا ۲۶ سالگی به ازدواج فکر نمی‌کرده، می‌گوید: فکر می‌کردم خیلی زود است و خودم هنوز در شرایطی نبودم که نقش همسر را ایفا کنم.تصورم این بود که باید یکسری ویژگی‌های شخصیتی داشته باشم و به ثبات و ارامش ذهنی برسم و به یک سری سوالاتم پاسخ داده بشود و بعد ازدواج کنم.

 

او در باره معیار‌هایش درباره ازدواج اظهار می‌کند: شخص مورد نظرم باید با من علائق مشترک داشته باشد و از تفریحات مشترکی لذت ببریم و اخلاق‌های شبیه به هم داشته باشد و سبک زندگی مشابهی نیز داشته باشیم. البته فقط این مسائل مهم نیست، اما مهم‌ترین مساله است.

 

ادامه می‌دهد: شرایط مالی هم در حد معقول مهم است و به نظرم یک پسر باید یک حقوق و شغل ثابت داشته باشه، اما الزاما نیاز نیست که خانه داشته باشد، اما باید توانایی اجاره یک خانه و تامین مخارج عروسی را داشته باشد.

 

او می‌گوید: من تحصیلاتم کار‌شناسی ارشد جامعه‌شناسی است و شغلم هم فرهنگی است و ترجیح می‌دهم؛ طرف مقابلم هم فرهنگی باشد.

 

با وجود همه برنامه ریزی‌ها و تبلیغاتی که از سوی نهادهای متولی و مسئولان برنامه‌ریزی کشور در راستای ترغیب جوانان به ازدواج و همچنین فرزنددار شدن وجود دارد؛ اما در حال حاضر مرغ برخی جوانان یک پا دارد و همچنان تمایل زیادی به ازدواج کردن ندارند و در مواردی هم که این تمایل از سوی دختر و پسر‌ها نشان داده می‌شود؛ ظاهرا مسائل اقتصادی و اجتماعی دامن‌گیر آنان می‌شود.

 

ازدواج های ناموفق از دلایل عدم رغبت جوانان به ازدواج است

پیروی خامنه؛ مشاور خانواده در این زمینه می‌گوید: به جوانان حق بدهید که ازدواج نکنند، چرا که در درجه اول مسایل اقتصادی و در درجات بعدی میزان مهریه‌ و تجملاتی که از سوی خانواده‌ها مطرح می‌شود؛ تمایل به این مساله را کمرنگ‌تر می‌کند.

 

وی ادامه می‌دهد: جوانان در ابتدا باید بتوانند نیاز‌های اولیه خود همچون خوراک، پوشاک و مسکن را تامین کنند و بعد به دنبال مسائل دیگر باشند، چرا که وقتی فردی تنهاست تا حدودی با کم و کسری این نیاز‌ها فراهم است، اما وقتی مسئولیت یک نفر دیگر را هم بر عهده می‌گیرد؛ نمی‌توان این نیاز‌ها را نادیده گرفت.

 

پیروی خامنه با بیان اینکه بعد از مسائل اقتصادی رسوم دست و پا گیر و پرهزینه است که افراد را از ازدواج منصرف می‌کند، گفت: در حال حاضر فردی که می‌خواهد با کسی ازدواج کند؛ یک بار خودش باید طرف مورد نظرش را ببیند و یک بار هم باید والدین آن شخص را ببینند و در بسیاری از موارد والدین و به خصوص مادران پس از دیدن طرف مقابل با ازدواج موافقت نمی‌کنند.

 

این مشاور خانواده ادامه داد: بالا رفتن تحصیلات در خانم‌ها نیز مساله دیگری است که به خصوص در دختران توقعات را بالا برده است که نتوانند شخصی را که از نظر فرهنگی و تحصیلی با آن‌ها مشابه باشند؛ پیدا کرده و ازدواج کنند که البته تا حدودی می‌توان به دختران در این زمینه حق داد.

 

وی افزود: آزادی‌ها بیش از اندازه قبل از ازدواج نیز این مساله را تشدید می‌کند به طوریکه در حال حاضر وقتی به پسران می‌گویید؛ ازدواج کنند، پاسخ این است که چرا ازدواج کنم و بعد از اینکه در مورد سقفی برای زندگی و مسائل مالی صحبت شود، می‌گویند؛ در خانه پدر مادر راحتم.

 

پیروی خامنه وجود ازدواج‌های ناموفق متعدد در جامعه و اطرفیان فرد را دلیل دیگر عدم رغبت جوانان به ازدواج دانست و گفت: وقتی جوانان در خانواده‌ خود روابط ناموفق را می‌بینند که دچار مشکلات عدیده در زندگی خود هستند از ازدواج گریزان می‌شوند.

 

وی تاکید می‌کند: بخش زیادی از این مسئله که تشکیل خانواده در جوانان درونی نشده است؛ مربوط به خانواده می‌شود، چرا که وقتی پدری خوب تربیت نشده است؛ وقتی فرزند دار می‌شود؛ اشتباهات خود را تکرار می‌کند؛ در حال حاضر هم همین مساله صادق است.

 

اغلب والدین امروزی واقعا آموخته‌ای ندارند که به فرزندانشان یاد بدهند و در عین حال جامعه نیز آن‌ها را حمایت نمی‌کند و فقط با افزایش امکانات و آموزش خانواده‌ها و ایجاد اشتغال برای از بین بردن مسائل اقتصادی می‌توان این مساله را حل کرد.

 

در حال حاضر دوره‌ای را سپری می‌کنیم که مسئولان به ازدواج جوانان اصرار دارند، در حالی که برخی از جوانان به انکار این موضوع به دلیل شرایط‌های پیش گفته می‌پردازند و در نهایت باید دید که سر این کلاف سر در گم در شرایطی که کشور با چالش‌هایی در زمینه سلامت خانواده و معکوس شدن هرم جمعیتی روبه روست؛ در آخر به دست چه کسی می‌افتد؟