پارس ناز پورتال

حکایت جالب و کوتاه تکرار افسوس

حکایت جالب و کوتاه تکرار افسوس

حکایت جالب و کوتاه تکرار افسوس 

افسوس خوردن موضوع حکایتی است که در این مطلب برای شما حاضر نموده ایم و می توانید این داستان آموزنده را در زیر بخوانید.

 

شیخ دانایی برای جمعی سخن می گفت و پند می داد.

 

در بین پندها لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

 

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

 

او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا این که دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

 

او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟

 

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید!