پارس ناز پورتال

حکایت زیبا و با معنی درباره غیبت

حکایت زیبا و با معنی درباره غیبت

حکایت زیبا و با معنی درباره غیبت 

حکایت زیبا و خواندنی با موضوع غیبت کردن را برای شما داریم. همه ما می دانیم که این خصلت رفتاری نکوهیده و ناشایست است.یاد دارم که ایام طفولیت، بسیار عبادت می‌کردم و شب را با عبادت به سر مى‌آوردم. در زهد و پرهیز جدیت داشتم. یک شب در محضر پدرم نشسته بودم و همه شب را بیدار بوده و قرآن مى‌خواندم،

 

ولى گروهى در کنار ما خوابیده بودند، حتى بامداد براى نماز صبح برنخاستند. به پدرم گفتم: از این خفتگان یک نفر برخاست تا دور رکعت نماز بجاى آورد، به گونه‌اى در خواب غفلت فرو رفته‌اند که گویى نخوابیده‌اند بلکه مرده‌اند.پدرم به من گفت: عزیزم! تو نیز اگر خواب باشى بهتر از آن است که به نکوهش مردم زبان گشایى و به غیبت و ذکر عیب آنها بپردازى .

 

نبیند مدعى جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش

 

گرت چشم خدا بینى ببخشند
نبینى هیچ کس عاجزتر از خویش