پارس ناز پورتال

حکایت زیبا و خواندنی بندگی من یا آزادی تو

حکایت زیبا و خواندنی بندگی من یا آزادی تو

حکایت زیبا و خواندنی بندگی من یا آزادی تو 

از میان حکایت هاي شیرین زبان فارسی در این مقاله می‌توانید برترین داستان خوشگل را بخوانید که پند و موعظه اخلاقی به ما میدهد.

 

روزی خلیفه وقت، کیسه پر از سیم با بنده اي نزد ابوذر غفاری فرستاد. خلیفه به غلام گفت:«اگر وی این از تو بستاند، آزادی». غلام کیسه را به نزد ابوذر آورد و اصرار بسیار کرد، ولی وی نپذیرفت.

 

غلام گفت:آن را بپذیر که آزادی من در آن هست و ابوذر پاسخ داد:«بلی، ولی بندگی من در آن هست».

 

پیام متن:
گاهی ثروت هاي مادی آمی را بنده خود می‌کنند و وی را از بندگی خدا خارج می سازند.