زنان ایرانی کـه بـه ورزش بدنسازی رو می آورند ودر این بین با سختیهای خاص خود,برخورد خوبی از جانب خانواده و اجتماع با انها صورت نمیگیرد.آهن، ابزار کارشان اسـت، کف دستهایشان، پینه بسته، همان جا کـه محل برخورد آهن با پوست اسـت. آنها وزنههاي ١٠ و ٢٠ کیلویی رابا دستهایشان می گیرند، بالامیبرند،
پایین میآورند، وزنههاي سنگینتر رابا پا میزنند، جلوی پا، پشت پا. ستهاي سه تایی، دو تایی، سوپر ستها. زنان بدنساز، همانها کـه در باشگاههاي ورزشی، دمبلها را بالا و پایین میبرند و وزنههاي سنگین می زنند، عشق عضلهسازی دارند، عشق کاتهاي عمیق روی عضله. نه مسابقه اي دارند نه حتی رشته آنها رابه رسمیت میشناسند،
رشته ورزشی شان، با این کـه برای سلامتی اسـت با این کـه جلوی افتادگی عضلاتشان در سنهاي بالا را می گیرد، با این کـه هورمونهایشان را تنظیم می کند و نمیگذارد پوکی استخوان بگیرند، اما کسی قبول ندارد. نه فقط مسئولان فدراسیونها و هیأتهاي ورزشی همانها کـه می گویند:« مـا در زمینه پرورش اندام زنان فعالیتی نداریم،
چرا کـه با ارزشهاي نظام مغایرت دارد.» کـه مردم عادی هم. همانها کـه اندام زنان رابا تعریفهاي سنتی می خواهند، همان ظریف با ظرافتهاي زنانه. آنها، این زنان رشتههاي بدنسازی، حالا تبدیل بـه ورزشکاران رشته ممنوعی شده اند.بـه گزارش پارس ناز قبلا، ناصر پورعلی فرد، رئیس فدراسیون پرورش اندام اولتیماتومها رابه زنان بدنساز داده بود،
وقتی گفت:« اگر در شبکههاي مجازی با موردی از این تخلفها مواجه شویم، آنها رابه دستگاههاي نظارتی معرفی می کنیم و برایشان کمیته انضباطی برگزار می کنیم.» هشدارها تنها بـه این جا ختم نمی شود:« بـه رئیس کمیته آموزش هم ابلاغ کرده ایم کـه آمارهای خودرا از سال ٨٤، بررسی کنند
تا اگر این افراد احکامی از سوی فدراسیون گرفته اند، حکمشان لغو و از ادامه فعالیت شان در باشگاههاي ورزشی پیشگیري میشود.» روی صحبت او، زنان بدنسازی اسـت کـه تصاویرشان را در شبکههاي اجتماعی قرار می دهند. سیام مهر ماه بود کـه خبر آمد زنان بدنساز ایرانی بـه دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدهاند؛
علت هم اقدام آنها برای حضور در مسابقات جهانی و انتشار تصاویرشان بود. اما ماجرا چـه بود؟ چندی قبل از انتشار این خبر، عکسهای زنان بدنساز با لباسهاي ورزشی در شبکههاي اجتماعی پخش شد؛ انتشار این عکسهای اما برای این ورزشکاران دردسرساز شد، تا جاییکه پروندهاي در شعبه ویژه جرایم دادسرای فرهنگ و رسانه تشکیل شد و مربیان مردی کـه این زنان را آموزش داده بودند،
ممنوعالفعالیت و ممنوع الخروج شدند، براساس انچه خبرها اعلام کرده بودند، چهار مربی مرد و دو زن ورزشکار کـه در این مسابقهها حضور داشتند، برای انجام مراحل بازپرسی بـه شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند. بعد از احضار در دادسرا هم این ورزشکاران تصاویرشان را از صفحههاي شخصیشان پاک کردند.
همه ی این ها در حالی اسـت کـه پیش از این فدراسیون پرورش اندام بـه صراحت اعلام کرده بود کـه بدلیل مسائل شرعی و قانونی بانوان هیچ فعالیتی در این رشته ندارند؛ این خبر را خبرگزاری میزان اعلام کرده بود. حالا پس از گذشت ١٢ روز از انتشار این خبر، عباس جعفریدولتآبادی دادستان تهران کـه دیروز در چهارمین نشست دادستانی تهران شرکت کرده بود،
از تشکیل پرونده برای دو ورزشکار زن خبر داد و گفت: «این دو نفر در مسابقات غیر رسمی ورزشی خارجی با پوشش نامناسب شرکت کرده بودند کـه در همین زمینه برای آنها پرونده قضائی تشکیل شد.»
قبل از مسابقههاي فیتنس دوبی مـا را گرفتند
«سمیرا» ٣٨ساله اسـت؛ او ١٨سالی می شود کـه رشته بدنسازی رابه صورت حرفهاي دنبال میکند و مربی یکی از باشگاههاي بدنسازی در مرکز شهر اسـت. او یکی از بدنسازانی اسـت کـه پنجسال پیش در تلاش برای شرکت در یکی از این مسابقههاي جهانی فیتنس زنان،
بـه دردسر افتاده بود: «٥سال پیش بدن خیلی آمادهاي داشتم ودر رژیم غذایی سختی بودم، آن موقع از طریق یک گروهی، پنج زن بدنساز بودیم کـه برای شرکت در یکی از مسابقات فیتنس کـه در دوبی برگزار میشد، اقدام کردیم کـه پلیس در جریان قرار گرفت و گذرنامههاي مـا را گرفتند و عدهاي را هم جریمه مالی کردند،
آن موقع مـا نمیدانستیم کـه سیستمی کـه از طریق آن برای شرکت در مسابقه اقدام کرده بودیم، بـه داخل کشور مربوط میشود؛ از همان موقع دیگر در هیچ مسابقهاي شرکت نکردم.» «سمیرا» از زنانی میگوید کـه همرشتهاي او هستند و پیش از این در این مسابقهها شرکت کردهاند؛
اما دیگر نتوانستهاند بـه کشور بازگردند: «زنانی کـه در این مسابقهها شرکت می کنند، طبق معمول پس از خروج از کشور دیگر برنمیگردند؛ دلیل آن هم شرایط پوششی اسـت کـه برای شرکت در این مسابقهها وجوددارد؛ رشته بدنسازی یا فیتنس با بدن سروکار دارد، برای شرکت در این برنامهها هم باید بدن بـه نمایش گذاشته شود. قبلا از طرف ایران چند زن در این مسابقهها شرکت کردهاند اما دیگر برنگشتهاند.»
«سمیرا» می داند کـه خیلیها هنوز از رشته بدنسازی زنان اطلاع کافی ندارند، وقتی می گوید: «همه ی تصورشان از باشگاه رفتن زنان وزنه و دمبلزدن اسـت؛ اما این رشته بسیار گسترده اسـت، مردم فقط چیزهایی درباره آن شنیدهاند، از همه ی اینها گذشته، مخصوصا در ایران، این رشته برای زنان شناخته شده نیست،
آنها اصلا نمیتوانند تصور کنند کـه زنان هم میتوانند بدنساز باشند، عضله داشته باشند و بدن کاتشدهاي داشته باشند.» با همه ی این ها این مربی بدنسازی بـه این موضوع اشاره میکند کـه خیلیها بـه عشق همین عضلهسازی، بـه باشگاه می آیند و دمبلهاي سنگین می زنند: «درسالهاي اخیر، تعداد زنانی کـه بـه عضلهسازی علاقه پیدا کردهاند،
بیشتر شده، با این حال هنوز هم خیلیها از دمبل زدن می ترسند و نمیخواهند بدنهاي مردانهاي داشته باشند، این هم بدلیل تعریف سنتی ازبدن زنان اسـت کـه همیشه مردان آنها را ظریف و لاغر میخواهند.» او این را هم اضافه میکند کـه میزان تستسترون زنان، پایین اسـت و آنها هیچوقت نمیتوانند،
اندامی عضلهاي مانند مردان داشته باشند: «البته در بین زنان هستند کسانی کـه استروئید تزریق می کنند تا بتوانند عضله بیشتری بسازند کـه قطعا مشکلات فراوانی برای آنها ایجاد میکند.» او حالا معتقد اسـت کـه فدراسیون پرورش اندام یا هیأت آمادگی جسمانی می تواند مسابقههاي داخلی برگزار کنند، مسابقههاي منطقهاي یا استانی تا ورزشکاران برای ادامه این رشته، تشویق شوند.
بدنسازی زنان جایگاهی ندارد
«ندا» یکی از همان زنان بدنساز اسـت، همانها کـه چندین سال اسـت بـه صورت فشرده مشغول تمرین اسـت تا بتواند در مسابقات جهانی فیتنس کـه در کشور آمریکا برگزار می شود، شرکت کند. او حالا یک بدن عضلهاي دارد: «مـن فیتنس کار هستم نه بادی بیلدینگی، بادی بیلدینگیها کسانی هستند
کـه تمام بدنشان عضلههاي حجیم اسـت، در فیتنس ظرافت زنانه حفظ می شود با این تفاوت کـه اساس بدن عضله اسـت، از بین زنان، تعداد کمی هستند کـه بـه بیلدینگ علاقه دارند، چرا کـه بدن آنها رابهطور کامل از حالت زنانه خارج می کند.» ندا، بدن حجیمی ندارد، با این حال زیر عده اي از عکسهایش در اینستاگرام،
انتقادهای زیادی بـه او می شود، بـه اینکه حجم عضلاتش بالا و مردانه اسـت، او اما بـه این انتقادهای گاهی تند و تلخ توجهی ندارد: «خیلیها بـه مـن می گویند چطور دلت می آید با بدنت اینکار را بکنی؟ چرا آنرا مردانه کرده اي؟ اما مـن نظرم این نیست، فیتنس هم یک رشته ورزشی اسـت، مثل خیلی از رشتههاي ورزشی دیگر و بـه علاقه افراد بستگی دارد،
هدف مـن این نبود کـه ظرافت زنانه زیادی داشته باشم ازآن طرف هم لاغری را برای دختر نمیپسندیدم، بهمین دلیل سراغ فیتنس شاخه فیزیک رفتم کـه اندامی با حجم نرمال عضله با کاتهایي اسـت.» او میگوید کـه زنانی هستند کـه بیلدینگ کار می کنند، اما بدن شان غیرطبیعی بنظر می رسد و ناچار هستند
کـه تزریقهاي زیادی داشته باشند. گلایه ندا، مثل خیلی از هم رشته ايهایش اسـت. او میگوید کـه رشته بدنسازی یا حتی آمادگی جسمانی برای زنان در ایران جایگاهی ندارد: «مـا حتی یک مسابقه داخلی برای زنان در این رشته ورزشی نداریم، اشکالی ندارد
اگر درست مثل همان مسابقهاي کـه در کشور هـای دیگر برگزار میشود، در ایران هم برپا شود، این هم یک رشته ورزشی مثل کاراته و… اسـت. یکی از آرزوهای بزرگ مـن این اسـت کـه این مسابقه در ایران برگزار شود، هر چند کـه گاهی مسابقههاي رکوردی برگزار میشود اما برای بدنسازی و فیتنس چنین کاری انجام نمیشود.»
او هم در بین اطرافیانش کسانی را میشناسد کـه در مسابقههاي بيرون از کشور فیتنس، شرکت کردهاند: «٣ تا ٤ نفر هستند کـه زنانی هستند کـه از ایران در این مسابقهها شرکت کرده اند، اما حالا در انگلستان و کانادا زندگی میکنند و هیچوقت برنگشتند. کسیکه بخواهد در این مسابقهها شرکت کند
باید بـه فکر بازگشت نباشد. این مسابقهها درکشورهای مختلف برگزار میشود، همه ی اینها بـه نوع مسابقه بستگی دارد، اسپانیا، روسیه، دوبی و کشور آمریکا و… کشورهایی هستند کـه تا کنون مسابقههاي جهانی برای این رشته برگزار کردهاند.» ندا از شنیدن خبر دستگیری دو زن ورزشکار، ناراحت اسـت: «زنان در ایران جایگاهی در این رشته ندارند،
درحالیکـه بهترین باشگاهها برای مردان اسـت، بهترین دستگاهها و بهترین امکانات ورزشی. اما زنان چنین فرصتی برای پیشرفت دریک رشته ورزشی مانند بدنسازی را ندارند.» اما این ها تنها گلایههاي ندا نیست، او هم مثل خیلی از هم رشتهايهایش از اظهارنظر مردم درباره این رشته انتقاد دارد: «هرکس مـا را میبیند و عضلهاي کـه داریم، فکر می کند، با آمپول بـه اینجا رسیدهایم،
عضلهسازی تا جایی، با ورزش بـهطور طبیعی ایجاد میشود، بـهطور مرتب از مـن میپرسند کـه چـه آمپولی میزنم و چـه پودری میخورم. متأسفانه در جامعه هم اینطور برداشت میشود کـه همه ی برای عضلهسازی باید این مواد را مصرف کنند.» برخلاف ندا کـه خودش را فیتنس کار میداند، «مریم»،
اندام پرورش اندامیتری دارد. با اینکه می گوید بیلدینگیها بالای ١٠٠ کیلو وزن دارند، اما حجم عضلاتش، برای یک فیتنس کار، کمی زیاد اسـت. او ٢٤ساله اسـت و حالا، ٧سالی می شود کـه مربی بدنسازی اسـت و بـهطور حرفهاي تمرین می کند: «بدنسازی در ایران حاشیههاي زیادی دارد، بـهخصوص بعد از انتشار عکسها در فضای مجازی،
این حاشیهها بیشتر هم شده و دردسرهای زیادی هم برای ورزشکاران ایجاد کرده اسـت، بـهطورکلی مسئولان با ماهیت این رشته مشکل دارند، آنهم بدلیل پوشش آن. تا همین حالا هم هر چـه مسابقه در ایران برگزار شده، رکورد بوده نه مسابقه.» او میگوید کـه نگاههایي کـه بـه بدنسازی میشود متفاوت با سایر رشتههاست،
هرچند کـه حالا هم نسبت بـه گذشته وضع بهتر شده و جامعه کمی با این رشته برای زنان آشنا شده اسـت: «هم اکنون ٨٠ تا ٩٠درصد زنان تمایل دارند تا اندام عضلانی داشته باشند، آنها ظرافت زنانه را دوست دارند، بـههر حال کسیکه در کشوری زندگی می کند باید تابع قوانین آن باشد.»
مردمِ ظریفپسند
خبر دستگیری زنان بدنساز کـه منتشر شد، برای خیلیها این سوال را ایجاد کرد کـه «مگر مـا زن بدنساز هم داریم؟» آنها کـه خیلیهایشان کاربران شبکههاي اجتماعی هستند، تصور اینکه زن، میتواند با ورزش اندام عضلهاي داشته باشد، برایشان سخت اسـت، این تصورشان را هم زیر پستهاي اینستاگرامی نشان می دهند وقتی تصویر یکی از زنان را میبینند یا خبری درباره آنها می خوانند.
کافی اسـت بـه سراغ یکی از این صفحهها در اینستاگرام بروید تا موجی از کامنتهاي توهینآمیز را بخوانید: «چرا مثل بدنسازهای زن خارجی، بدنت باکلاس و ظریف نیست، نمیفهمم این مدل رفتارهای مردانه را.» این را راضیه نوشته، زیر تصویر یکی از مربیان زن بدنسازی کـه بادی کلاسیک کار اسـت.
آن یکی هم نوشته: «دختر باید اندام دخترانه داشته باشد، شـما نصف زنی، نصف مرد.» یا آن دیگری کـه انسی نام دارد: «زن باید ظرافت زنانه داشته باشد، مردی شدي برای خودت.» برخی هم پرسیدهاند کـه: «زن هستی یا مرد؟» در بین کامنتهاي تند و تیز کاربران اینستاگرام، برخی هم تعریف و تمجید کردهاند: «مـا بشما افتخار میکنیم.»