در اینبخش با خودروهایی آشنا می شویم کـه لقب وطنی دارند، این خودرو هـای خاطره انگیز بیشتر با اسم مستعارشان خطاب می شدند تا اسم اصلی شان! البته در کشور مـا امروزه هم این خودروها در خیابانها دیده میشوند و مورد استفاده خیلی ها هستند. فکر میکنید لقب چندتا از این خودروها را میدانید؟ در ادامه با این خودروها و اسامی مستعاری کـه هموطنان برای شـما درنظر گرفته اند آشنا می شویم.
تویوتا عراقی
اشتباه نکنید! این مدل از تویوتا در عراق تولید نشده اسـت. اما از آنجا کـه بیشتر نمونههاي موجود از این ماشین یعنی تویوتا «کرونا» نسل ششم در جریان هشت سال جنگ تحمیلی از عراق بـه ایران وارد شد، در میان مردم با این عنوان شناخته میشود. در آن سالها از مهمترین نکات در مورد این ماشین، ضعف شدید از ناحیه قطعات یدکی و تبحر تعمیرکاران در سرویسهاي این اتومبیل بود.
بنز معماری
در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، تعداد زیادی از معماران و افرادی کـه بکار ساختوساز ساختمان مشغول بودند، سراغ مرسدس بنز «معماری» میرفتند! اما معماری، کدام اتاق مرسدس بنز بود؟ در زبان تخصصی این برند، این اتاق تحت عنوان دبلیو ۱۱۴/۱۱۵ شناخته می شود ودر بازار کشورمان هم نسخه ۲۳۰، ۲۳۰.۴ ودر نهایت ۲۸۰ این ماشین را بیش از نسخههاي دیگر داشتیم.
جیپ آهو
جیپ آهو، یک شاسیبلند استیشن اسـت کـه از دهه ۵۰ شمسی تا اواخر دهه ۶۰ روی خط تولید شرکت «سهامی جیپ ایران» «پارس خودروی امروز» قرار داشت ودر آن دوران از محبوبترین ماشینهاي بازار کشور بود، زیرا با توجه بـه ابعاد بزرگ، پیشرانه شش سیلندر و قیمت مناسب، خودرویی بسیار کاربردی محسوب میشد.
اما این اتومبیل کـه از خانواده «اس جِي» جیپ زاده شده و از سال ۱۳۴۲/ ۱۹۶۳ روی خط تولید این خودروساز آمریکایی قرار گرفته ودر بسیاری منابع ازآن بعنوان اولین شاسیبلند لوکس دنیا یاد می شود، در بازار جهانی بـه «واگونیر» مشهور اسـت. آهو نامی بود کـه پارس خودروی کنونی برای ملموستر بودن و التیام روند تبلیغات، برای این محصول درنظر گرفت.
جیپ سیمرغ
در همان دوران تولید جیپ آهو، نسخه تجاری سری «اس جِي» یعنی جیپ «سیمرغ» هم بـه تولید می رسید کـه این نام هم توسط شرکت سهامی جیپ برای این وانت بار بسیار نیرومند و کاربردی انتخاب شده بود. سیمرغی کـه در بازار ایران داریم، در بازار جهانی تحت سه عنوان متفاوت «جیپ گلادیاتور»، «جیپ پیکاپ» و «جیپ سری جِي» بـه فروش می رسید، اما مرسومترین نام برای این اتومبیل «گلادیاتور» اسـت.
جیپ گلادیاتور در چند نسخه دُمبلند، دُمکوتاه، دوکابین و… طراحی شده بود کـه عمده سیمرغهاي موجود در ایراناز نوع تککابین با جای بار یا دُمِ بلند هستند؛ ضمن اینکـه تعداد قابل توجهی از نسخه دوکابین هم در اختیار اداره برق بود کـه این نسخه بین تعداد زیادی از افراد تحت عنوان «سیمرغ اداره برقی» شناخته میشود.
ولوو سوسماری
این عناوین در دنیای ماشین سنگین هم بسیار رایج اسـت. ولوو ان ۸۶ و ان ۸۸ «اتاق مشترک» کـه در دوران پیش از انقلاب بـه بازار ایران عرضه می شدند، با توجه بـه ظاهرش کـه حقیقتا شبیه بـه سوسمار اسـت، با این عنوان بین رانندگان شناخته میشد و هنوز هم این محصول با همین عنوان در وبگاههاي خرید و فروش آگهی می شود.
سیتروئن ژیان
ژیان را می توان از خاطرهانگیزترین اتومبیلهاي بازار ایران دانست. این هاچبک سوپر مینی کـه از اواخر دهه ۱۳۴۰/ ۱۹۶۰ روی خط تولید سیتروئن قرار گرفت، بـه نوعی فرزند سیتروئن «CV۲» محسوب می شود و تولید آن تا سال ۱۳۶۲/ ۱۹۸۳ ادامه داشت. اما هرچند کوچولوی خاطره انگیز فرانسوی «دیان» نام داشت، با قدم گذاشتن آن روی خط تولید شرکت سهامی سیتروئن ایران، نام ایرانی «ژیان» برای این اتومبیل درنظر گرفته شد.
فولکس قورباغه اي
این کوچولوی دوست داشتنی آلمانی کـه از اواخر دهه ۳۰ میلادی روی خط تولید شرکت فولکسواگن قرار گرفت و بـه نوعی اولین محصول سواری این خودروساز محسوب میشود، با فروش بیش از ۲۱ میلیون دستگاه تا سال ۱۳۸۲/ ۲۰۰۳ دومین نام پرفروش در صنعت خودروسازی، پس از تویوتا کرولا اسـت. اما نام این ماشین در زبان لاتین «بیتل» بـه معنای «سوسک» اسـت.
ماک دلفینی
ماک سیاچ ۶۱۳ از جمله محصولاتی بود کـه در دهه ۷۰ شمسی درسالهاي سازندگی پس از هشت سال جنگ تحمیلی وارد بازار ایران شد. در آن سالها با توجه بـه پیشینه بسیار خوب سری آر در میان رانندگان ایرانی، این اتومبیل هم مورد استقبال قرار گرفت. طراحی سیال و خطوط نرم این ماشین نسبت بـه محصولات قدیمیتر ماک موجب این شد کـه لقب «دلفینی» روی پیشانی سیاچ ۶۱۳ بنشیند.
تویوتا کالسکه
تویوتا لندکروزر سری «جی ۴۰» کـه در هشت سال جنگ تحمیلی هم کمک شایانی بـه نیروهاي ایرانی کرد، تحت عنوان «کالسکه» شناخته میشود. این لقب کـه از طرف مردم برای این اتومبیل انتخاب شده اسـت، احتمالا بـهخاطر سبک طراحی این اتومبیل و شباهتش با کالسکه باشد!
بنز کپل
در اواخر دهه ۱۳۶۰/۱۹۸۰ نسل جدید آن روزهاي مرسدس بنز با مدل ۲۳۰اي اتاق دبلیو ۱۲۴ وارد بازار کشورمان شد کـه با توجه بـه خطوط نرم تر بدنه در قیاس با نمونههاي کلاسیک محصولات این خودروساز، لقب «کپل» را برای آن درنظر گرفتند. البته تعداد زیادی از افراد برای مرسدس بنز ۱۹۰اي «اتاق دبلیو ۲۰۱» هم همین لفظ را استفاده میکردند.
شورولت کاپریس تخممرغی
شورولت کاپریس، سدان بزرگ آمریکایی کـه بین کلاسیکبازان طرفداران فراوانی دارد. اما در همان ایام، زبان طراحی شورولت برای محصولات آن زمانش تغییر کرد و کاپریس نسل چهارم با خطوطی بسیار نرم تر از قبل طراحی و تولید شد. پس با توجه بـه خطوط منحنی متعدد موجود در شمایل این اتومبیل، «تخممرغی» لقبی اسـت کـه مردم برای کاپریس دهه نودی انتخاب کردهاند.
بنز دانشجویی
پس از اینکـه بنز معماری یا همان دبلیو ۱۱۴/۱۱۵ از خط تولید خارج شد، مرسدس بنز دبلیو ۱۲۳ راکه درواقع پدر «اي کلاس» کنونی محسوب می شود، جای گزین این ماشین کرد. در آن دوران این اتومبیل را دانشجوهایي کـه در بيرون از کشور بـه تحصیل مشغول بودند بـه ایران وارد می کردند و بهمین خاطر این اتاق مرسدس بنز کـه عمدتا مدل ۲۳۰ آنرا در خیابانها می بینیم، بـه «دانشجویی» مشهور شد.
نیسان آبی
این اتومبیل را میتوان قدیمی ترین محصول حال حاضر صنعت خودروسازی کشورمان بدانیم کـه سال آینده در بازار جهانی، ۵۰ ساله می شود! در واقع این نسل از نیسان جونیور برای اولین بار درسال ۱۳۴۹/۱۹۷۰ روی خط تولید نیسان قرار گرفت و تولید آن تنها تا سال ۱۳۶۱/ ۱۹۸۲ ادامه یافت.
اما زامیاد هنوز همدست از سر آن برنداشته! نکته جالب اینکـه تعداد زیادی از مـا ایرانیها این وانت را تحت عنوان «نیسان آبی» میشناسیم، زیرا عمده نمونههاي موجود در خیابانها از این اتومبیل، بـه رنگ آبی هستند و جالبتر اینکـه زامیاد در طی این سالها اقدام بـه تولید وانت نیسان با رنگهاي دیگر هم کرد، اما ازآنها استقبال نشد!
میتسوبیشی گالانت سوسماری
دومین سوسمار این لیست سنگین نیست! اتفاقا یک سدان چابک و دوست داشتنی ژاپنی اسـت کـه این اتومبیل هم بـهدلیل شباهت طراحی بـه سوسمار «بـهخاطر پوزه عبوس»، با این عنوان شناخته میشود. البته توجه داشته باشید کـه گالانت سوسماری در واقع نسل ششم این ماشین اسـت کـه درسالهاي ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱ وارد بازار ایران شد.
بامو اتاق مشهدی
مـا هم دلیلش را نمی دانیم، اما تعداد زیادی از دلالان و افراد فعال در بازار اتومبیل، بامو ۵۳۰ آی اتاق قدیم «مشهور بـه اتاقاي ۶۰ کـه در حد فاصل سالهاي ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ وارد بازار کشورمان شد» را تحت عنوان «اتاق مشهدی» میشناسند! با این باور کـه این اتاق از بامو میان مردم عزیز مشهد، بسیار محبوب اسـت.
تویوتا شکاری
این لقب را ایرانیها برای دو مدل از محصولات کلاسیک تویوتا بکار میبردند. مورد اول، تویوتا «کارینا» نسل اول اسـت کـه از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶/۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ تولید می شد ودر حد فاصل همین سالها تعداد قابل توجهی ازآن بـه بازار ایران عرضه شد. این ماشین در چند نسخه متفاوت اعم از چهار در و دو در تولید شده بود.
اما اکثر نمونههاي موجود در ایران سدان چهار در هستند. با این وجود، با توجه بـه طراحی ستون سوم و شیب صندوق بار، تویوتا کارینای نسل اول محبوب تعداد زیادی از جوانان بودو عناوینی مثل «شکاری» یا «خرگوشی» برای آن استفاده میشد کـه عنوان «خرگوشی» بـه احتمال زیاد بـهخاطر آینههایي اسـت کـه روی گلگیر این ماشین قرار دارد.
میتسوبیشی گالانت عینکی
اما نسل هفتم میتسوبیشی گالانت هم در عین ناباوری در میان مردم ایران یک لقب داشت! این لقب باتوجه بـه ظاهر ماشین کـه نسبت بـه گذشته مدرنتر شده بودو چراغهاي آن شبیه یک عینک روی پوزه اتومبیل بودند، موجب آن شد میتسوبیشی گالانت مدل سالهاي ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ موجود در بازار ایران را «گالانت عینکی» بنامیم.
در ادامه بـه مرور خودرویی میپردازیم کـه یاد اغلبشان خنده را بر لبهاي مـا ارزانی میدارند و خب، چـه کسی از مینی کلاسیک مستر بین و ژیانهایي کـه روزی پدرانمان با فشردن پدالهايشان، جادههاي خاکی را درمینوردیدند، بدش می آید؟ این خودروها برای حس «لذت» ساخته شدهاند و شاید یک لبخند!
مینی «سالهاي 1959 تا 2000 میلادی»
مینی همیشه یادآور خاطرات خوب اسـت! مگر ممکن اسـت کـه یک مینی تروتمیز و سالم را در گوشهٔ خیابان ببینیم و ناخودآگاه گوشههاي لبهايمان بـه سمت بالا کشیده نشود و نقش یک خندهٔ دوستداشتنی بر صورتمان باقی نماند؟ بیشک مینی -کـه بین سالهاي 1959 تا 2000 میلادی ابتدا توسط استاد طراح، سِر الکساندر آرنولد کنستانتین ایزوینس، برای تولید در شرکت بریتیش موتور ساخته و پرداخته شد.
یکی از مدالهاي افتخار صنعت انگلستان در دههٔ 70 بـه شمار می آید کـه بـهخوبی از پس رقابت با دیگر خودروی کلاسیک دوستداشتنی همزمانش، فولکس قورباغهاي ژرمن، برآمد. این اتومبیل محور جلو کـه از بیش از 80درصد فضای مفید داخل کابین بهره می برد، پس از مدتی بـه یکی از محبوبترین «اقتصادی»هاي بریتانیای وقت تبدیل شد.
فراری تستاروزا «سالهاي 1984 تا 1996 میلادی»
این خودروی موتور وسط 12 سیلندری کـه در ابتدا توسط گروه طراحی مشهور و فوق حرفهاي پینین فارینا طراحی شده بود، پس از فراری برلینتا باکسر، ادامهدهندهٔ سبک طراحی بود کـه هر نگاهی را در خیابانها خیره می کرد و هنوز کـه هنوز اسـت از جذابیتش کم کـه نشده هیچ، بلکه با ملحق شدن بـه خانوادهٔ کلاسیکها، چـه قندها کـه در دلمان آب میکند!
بیایید تا باهم خاطرهٔ یکی از طرفداران این فراری -کـه مطمئناً از نمادهای این سازندهٔ ایتالیایی اسـت- را بخوانیم: حدود 20 سال پیش بود کـه دریک روز بارانی برای انجام کارم از این نقطهٔ شهر بـه آن نقطه میرفتم کـه در نهایت برای استراحت تصمیم بـه توقف و صرف یک فنجان قهوه در یکی از رستورانهاي کنار بزرگراه گرفتم و…
همان موقع بود کـه اونو «فراری تستاروزا» دیدم و اغراق نیست اگر بگویم حدود 10 دقیقه زیر باران شدید، محو ظاهر، ابهت و قدرتش بودم! شاید فقط 1 مورد مشابه در زندگیام وجود داشت و آن هم وقتی بود کـه حدود 1 ساعت بـه اولین گربهٔ بیمو «اسفینکس» کـه در طول عمرم دیده بودم، چشم دوختم…
ژیان «سالهاي 1948 تا 1990 میلادی»
البته این یک سیتروئن 2CV اسـت! اما شباهتها کاملاً هویدا اسـت. در ابتدای همین مطلب خواندید کـه یکی از اهداف تولد مینی دوستداشتنی، چیزی جز رقابت همیشگی انگلیسیها و ژرمنها نبود. اما مگر اروپا تنها در انگلستان و کشور آلمان خلاصه می شود؟ درست در هنگامیکه صنعت خودروسازی کشور آلمان و انگلستان بـه رقابت سرسختانهاي مشغول بودند، فرانسه نیز با نسل جدید سیتروئن 2CV بـه گود رقابت وارد شد.
نام شوالیه فرانسوی چیزی جز «سیتروئن ژیان» نبود. پدرانمان خوب میشناسندش و بـهطورحتم هر یک از مـا نیز هزاران و یا حتی میلیون ها بار این اتومبیل را در خیابانها دیدهایم. شاید خیلی خشک باشد، اما در هنگام عرضه، بخاطر قیمت مناسب و فضای جادار اتاقش با استقبال کمنظیری مواجه شد و خب، راست بگویید: اگر همین الآن یکی از این کوچولوهای پرسروصدا را در خیابان ببینید، چیزی جز یک خنده -از سر یادآوری خاطرات قدیمی- بر لبهايتان می نشیند؟
جیپ «مدل صحرا- سالهاي 1989 تا 2001 در ایران»
اگر حواس تان بـه این جیپها باشد، مطمئناً مدتها برایتان عمر خواهند کرد! این یکی راکه دیگر همه یمان میشناسیم و شاید اولین خودروی بزرگاندامی کـه در کودکیمان هم شناختیم، همین جیپ بوده باشد! مدلاش مهم نیست؛ رانگلر، چروکی، آهو و یا صحرایی! مهم «جیپ» بودنشان اسـت و مطمئناً با مـا موافق هستید کـه سالهاي سال همین کلمهٔ 3 حرفی نمایانگر یک خودروی «قدرتمند» آفرود بود.
زمانی بود کـه جیپ یکی از خودرو هـای ارزانقیمت و مناسب قشر متوسط رو بـه پایین بـه شمار میآمد، اما امروزه هرچند قیمت خرید این اتومبیل بسیار مناسب و پایین اسـت، اما خرجهاي بعدی کـه بر روی دستمان میگذارد هر رانندهاي را وادار بـه تأمل میکند! امروز روغنریزی دارد و فردا فلان قسمتش مشکل پیدا میکند.
پس یا باید خودتان دست بـه آچار باشید و یا اینکـه در بازههاي زمانی کوتاه بـه مکانیک سر بزنید و خب، همه یٔ این ها هزینه دارد! بـههر حال بـه نظرما جایگاه ششم این لیست برای جیپ مناسب باشد؛ بـههر حال این اتومبیل هم ناخودآگاه خنده را بر لبانمان مینشاند! هرچند هرچند روز نیاز بـه تعمیر داشته باشد!
بیامو نیوکلاس «سالهاي 1962 تا 1977 میلادی»
البته فکر نکنم چنین مدل تروتمیزی را در ایران پیدا کنیم! چرا در لیست مـا قرار گرفته اسـت؟ خب، سری بـه عکس بالا بزنید و پس از اینکـه خندهاي دوستداشتنی بر لبانتان نقش بست، بهمینجا بازگردید! خب، اعتراف می کنیم: هنوز کـه هنوز اسـت، وقتی یک بیامو 2002 را در خیابان می بینیم، بی هیچ دلیل خاصی خوشحال می شویم و مطمئنم شـما هم مثل مـا هستید!
پیکان «سالهاي 1346 تا 1383 شمسی»
بـه هیچ عنوان انتظار چنین تصویری را نداشتیم! راستش را بگویید، زیبا و هنری نیست؟ در حقیقت تا بهمین لحظه، خبر نداشتیم کـه «پیکان» هم «ایرانی» نیست! البته راستش راکه بخواهید وضعیت خودروسازی دهه 40مان خیلی نسبت بحال بهتر بوده اسـت و این در قراردادهایی کـه بسته میشده، مشخص اسـت.
آن روزها بین سازندهي انگلیسی، روتس، و ایرانخودروی وقت، ایران ناسیونال، قراردادی بسته شد کـه منجر بـه تولید پیکان شد. پیکانی کـه 4 دهه همراه مـا بودو محال اسـت کـه «ایرانی» باشی و با آن خاطرهاي نداشته باشی. محال اسـت کـه یکی از خودرو هـای پدران مان «پیکان» نبوده باشد و… امیدواریم کـه تکرار چنین موفقیت هایي دراین صنعت، دیگر محال نباشد. پیکان یادآور گذشته اسـت. گذشته اي خاطره انگیز و زیبا.