پارس ناز پورتال

داستان کوتاه و جالب راننده تاکسی و چرچیل

داستان کوتاه و جالب راننده تاکسی و چرچیل

داستان کوتاه و جالب راننده تاکسی و چرچیل 

در سری داستان های کوتاه و جالب سایت امروز برای شما داستان چندجمله ای اما بسیار جالب و خواندنی آماده کرده ایم که در زیر می بینید. 

 

چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزي سوار تاکسی شده بود و به دفتر هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.

 

راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم” .

 

چرچیل از علاقه ي این فرد به خودش خوشحال و ذوق زده شد و یک اسکناس ده پوندي به او داد.

 

راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور باباي چرچیل! اگر بخواهید, تا فردا هم این جا منتظر می مانم!