پارس ناز پورتال

داستان کوتاه و جالب فاصله زانو تا زمین

داستان کوتاه و جالب فاصله زانو تا زمین

داستان کوتاه و جالب فاصله زانو تا زمین 

در سری داستان هاي کوتاه و خواندی سایت امروز برای شما داستان کوتاه و دیدنی فاصله زانو تا زمین را آورده ایم و پیشنهاد می‌کنیم حتما آن را بخوانید.

 

رودانشمندزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و ازاو پرسیدند:فاصله بین دچار یک مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل مشکل چقدراست؟استاد اندکی تامل کرد و گفت:فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر کسی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین هست!آن دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون مدرسه با هم به بحث و جدل پرداختند.

 

اولی گفت: من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده هست که باید به جای روی زمین نشستن از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه حلی پیدا کرد. با یک جا نشینی و زانوی غم در آغوش گرفتن هیچ مشکلی حل نمیشود.دومی کمی فکر کرد و گفت: اما اندرزهای پیران معرفت معمولا بارمعنایی عمیق تری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. آن چه تو میگویی هزاران سال هست که بر زبان همۀ جاری هست و همۀ آن را می‌دانند. استاد منظور دیگری داشت.

 

آندو تصمیم گرفتن نزد استاد بازگردند و از خود او معنای جمله اش را بپرسند. استاد با مشاهده مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت:وقتی یک انسان دچار مشکل میشود. باید ابتدا خود را به نقطه صفربرساند. نقطه صفر وقتی هست که انسان در مقابل کائنات و خالق هستی زانو میزند و از او مدد می جوید.

 

بعد از این نقطه صفر هست که فرد میتواند برپا خیزد و با اعتماد به همراهی کائنات دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توکل برای هیچ مشکلی راه حل پیدا نخواهد شد. باز هم میگویم…فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او ، فاصله بین زانوی او و زمینی هست که برآن ایستاده هست.