پارس ناز پورتال

داستان کوتاه زیبا و خواندنی شایعه

داستان کوتاه زیبا و خواندنی شایعه

داستان کوتاه زیبا و خواندنی شایعه 

داستان کوتاه و دیدنی شایعه را برای شما آورده ایم که مي توانید در زیر بخوانید و از آن لذت ببرید. داستان هاي کوتاه مي توانند برای ما درس هاي بزرگی داشته باشند.زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی تولید و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه ي اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند.

 

همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همۀ دروغ بوده و اوضاع همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند اینکار خود را جبران کند.

 

مرد حکیم به او گفت به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده اي نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه اکران کن.آن زن از این راه حل متعجب شد ولی اینکار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور.

 

آن زن رفت ولی 5 تا پر اکثر پیدا نکرد.مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آن ها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایي که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن هست.پس بهتر هست از شایعه سازی دست برداری.

 

منبع: tabnakbato.ir