برخی از کودکان به شدت از محیط پیرامون خود خجالت میکشند و همۀ وقت} خود را پشت پدر و مادرشان پنهان می نمایند. یک فوقتخصص روانپزشکی طفل و نوجوان گفت: تنش هاي چندان در محیط زندگی، بگومگوها و اختلافات والدین برای طفل احساس ناامنی میآورد. والدینی که با هم ناسازگاری دارند، معمولاً فشار مضاعفی بر طفل وارد میکنند که احساس کمرویی در طفل را تقویت می کند.
پزشک محمدرضا کاظمی با بیان این که “خجالت” یکی از عواطف بشر هست که رابطه نزدیکی با پریشانی دارد، گفت: در واقع خجالت نوعی از پریشانی به تعداد میرود که منشا آن خودباوری ضعیف هست. فرد خود را در سنجش با دیگران دستکم می گیرد و همه ي وقت تصور می کند کارهای او مورد نظر و دقت نزدیکان هست.
این فوقتخصص روانپزشکی طفل و نوجوان درمورد خصوصیتهاي یک طفل خجالتی گفت: این دسته از کودکان نمی توانند به صورت عادی گفتگو کنند. انها از ابتدا از نزدیکان و همسالان خود کنارهگیری می کنند و مدام به والدین و آشنایان خود میچسبند. کودکان خجالتی همواره علامتهایي از پریشانی، دستپاچگی، ضربان قلب، لرزیدن صدا و ناتوانی در انجام کار دارند.
وی با بیان این که عوامل محیطی در بروز خجالت و کمرویی در کودکان کارساز هست افزود: گاهی اوقات خجالتی بودن در ذات و سرشت طفل نهفته هست، یعنی منشا آن زیستی بوده و به صورت ژنتیکی منتقل شده هست اما در همه ي موارد خجالتی بودن اساس ارثی ندارد و گاهی اساسهاي ارثی با عوامل محیطی تقویت میشود که از جمله این عوامل میتوان به تجربههاي طفل، یادگیری از محیط و سرکوب خودباوری توسط بزرگترها اشاره کرد.
کاظمی گفت: والدین باید محیط آرام ایجاد کرده و به طفل فرصت شناخت استعدادهای خود را بدهند. طفل باید کارهای مورد علاقهاش را حتی درصورت اشتباه بودن، تحت کنترل والدین انجام دهد و به آهستگی اشتباهاتش اصلاح شود. سرکوب هیجانها، ایراد گرفتن و نکته سنجی چندان، سبب بروز، افزایش و تداوم خجالت در طفل میشود.
این فوقتخصص روانپزشکی طفل و نوجوان یادآور شد: پدر و مادر پریشان و خجالتی که خود از اجتماع دوری می کنند مستعد پرورش کودکان خجالتی میباشند، زیرا طفل با الگوبرداری از والدین، موقعیتهاي اجتماعی را وحشتناک میپندارد. همچنین کودکانی که در طفولیت به مجالس عمومی برده نمیشوند،
وقتی بزرگ می شوند افراد خجول و کمرویی میباشند. برخی از پدرومادرها به قدری به کارهای خود مشغولند که همواره طفل را از انجام کارهای مورد علاقهاش باز میدارند تا بتوانند با گمان آسان به کار خود بپردازند. طفل پس از مدتی به این شیوه عادت می کند و در نتیجه کمرو می شود.
وی پافشاری کرد: والدین باید طفل را به دلیل هربار تلاش مثبت، تشویق کنند تا او ترقی کند. مسئولیت را متناسب سن به آن ها محول کنند و بابت تلاششان و نه نتیجه حاصل شده، طفل را مورد پشتیبانی قرار دهند. اگر خجالت در کودکی درمان نشود، اثرات آن به شکل ناتوانی در بهره گیری از توانمندیهاي ذهنی و عملی، پنهان کردن استعدادها و شرم از حضور در اجتماع در سنین بزرگسالی بروز میکند.
کاظمی با دقت به اهمیت درمان حس خجالت و کمرویی در دوره کودکی، گفت: اگر پریشانیهاي طفل خیلی شدید باشد، اضافه بر راهکارهای غیردارویی، می توان از درمانهاي دارویی هم بهره گیری کرد.