روز جهانی کتاب در اردیبهشت ماه مي تواند نوید مطالعه و خواندن کتاب هـای در زندگی مـا باشد. بـه بهانه این روز برای شـما مقاله جالبی داریم. همه وقت} فروردین کـه بـه سراشیبی اردیبهشت ميافتد و بـه روز جهانی کتاب و پس از آن نمایشگاه کتاب نزدیک ميشویم مدام بـه تراژدی کتاب فکر مي کنم. واقعا حوصله ام از اعلام آمار سرانه ناچیز و خجالت آور کتاب خوانی در کشورمون و بعد هم مقایسه آن با سایر کشورها سر رفته هست.
هرروز یک آمار جدید، یک اینفوگرافی زیبا و تر و تمیز، یک ویدیوی با کیفیت جذاب، چندهزار فایل گیف تودلبرو منتشر و اکران ميشود کـه نشان ميدهد وضعیت کتاب خوانی در کشورمون افتضاح هست و مـا هم ژست روشنفکری میگیریم و این فایلها را در فضای مجازی این ور و آن ور مي فرستیم و مانند بقیه سر تاسف تکان مي دهیم و این قصه همین چند روز مصادف با روز جهانی کتاب و بعد هم نمایشگاه کتاب در خاطرمان هست و بعد هم یادمان مي رود تا مناسبت بعدی!
داشتم فکر میکردم واقعا کتاب خواندن چراباید مفید باشد؟! اگر همین امروز یک نفر از مـن بپرسد چرا کتاب خواندن مفید هست و چراباید بـه دیگران پیشنهاد کنیم کتاب بخوانند چـه جواب قانع کننده ای دارم؟ درواقع بـه آدمی کـه از مزایای پرشمار سرعت، دقت، آسانی دسترسی و کم هزینه بودن شبکه هـای اجتماعی و حتی تلویزیون و سینما برایم سخن ميگوید چـه جوابی باید بدهم؟
یادم آمد یکبار سرکلاس وقتی نطق قرایی درمورد فواید کتابخوانی داشتم دانشجویی بسیار جوان و موفرفری و بامزه همین سوال را از مـن پرسید و تمام جوابهای مـن درمورد فواید کتاب خواندن مانند توسعه توانایی هـای کلامی، گسترش افق دید، سرگرم کنندگی و افزایش هوش و دانش،کمک بـه التیام حافظه، کشف خویشتن و درک جهان پیرامون و …
نتوانست قانعش بکند و برای هر کدام یک جای گزین مجازی و غیرمجازی پیدا کرد! و مـن کـه دیگر هرآنچه بلد بودم را برایش گفته بودم دیگر جوابی نداشتم. بـه ناچار سرخورده و خشمگین بحث را تمام کردم و او پیروزمندانه تا پایان کلاس زیرچشمی نگاهم کرد و لبخند زد. «اگرچه کـه مـن بعداً تلافی این شکست را با کم کردن نمره کلاسی بـه نحو مطلوبی برایش درآوردم!!! ولی خب اگر آن روز جواب قاطعی داشتم خیلی خیلی بهتر تلافی ميشد.»
اما امروز جواب آن سوال را مفید ميدانم. «شاید این هم بخشی از همان قانون لعنتی همیشگی هست کـه آدمها موقع جر و بحث و گفتوگو جوابهای مفید یادشان نیست و بعداً یادشان مي آید!»
الان دلم میـــخواهد جواب دانشجوی موفرفری ام را بدهم. مي خواهم بگویم کتاب خواندن هیجانی دارد کـه جایگزینی نمیتوانی برایش پیدا کنی. هیجانش آن جاست کـه هیچ دو نفری در جهان پیدا نمیشوند کـه یک کتاب را شبیه هم بخوانند! با احساسات نمونه، با کلام نمونه، با فهم یکسان و با سرعت و دقت شبیه بـه یک دیگر! یک کتاب نمونه، یک متن نمونه، یک داستان نمونه اما با احساسات و تفکرات و رویاپردازی و تصویرسازی هـای متفاوت!
کتاب فقط کاغذ و جوهر نیست. کتاب یک رویاست کـه تـو میتوانی در دستهایت بگیری. می تواني تصورات ، تخیلات و افکار یک آدم دیگر را با انگشتانت لمس کنی و بـه اقتضای احساسات خودت برایش عکس بسازی.
کتاب خواندن برای تصویرسازی ذهن شـما هم مفید هست. برخلاف تلویزیون کـه هر انچه ميشنوید را بـه عکس هم ميبینید، کتاب هرآنچه را بـه شـما ميگوید مجبورتان ميکند خودتان برایش یک عکس ذهنی هم بسازید و آن فضا و موقعیت را در ذهن خود بازسازی و تداعی کنید. فکر ميکنم پرورش یک ذهن خلاق کمترین کاری باشد کـه کتاب برایتان ميکند.
اضافه بر رشد مهارت تصویرسازی ذهنی و رشد خلاقیت ذهنی کتاب خواندن تمرین تمرکز و دقت کردن هست. برخلاف وبلاگها و شبکههـای مجازی کـه نیاز چندانی بـه تمرکز ندارند و بـه اسانی از این کانال بـه آن کانال ميرویم و از این صفحه بـه صفحه دیگر ميپریم برای کتاب خواندن باید یک دوره زمانی مشخص بنشینیم و تمرکز و دقت کنیم.
و این بدون اینکـه آزارمان داده باشد خودش بـه مـا کمک ميکند تا ذهن مان را از جهشهـای هر روزه نجات دهیم و بـه تمرکز و نظارت افکارمان عادت کنیم.حتی اخیرا نتایج یک تحقیق را کـه توسط NEA انجام شده بود درمورد فواید شگفت انگیز کتاب خواندن در گسترش انسان دوستی و محبت و مروت در سطح جهانی ميخواندم کـه اعلام ميکرد افراد کتابخوان ۳ برابر بیش از سایرین در کارهای اجتماعی، خیرخواهانه، داوطلبانه و نیکوکارانه مشارکت داشتهاند.
از همه این ها قبل کتاب خواندن استرس شـما را هم کم ميکند! شاید باورتان نشود ولی تحقیقات جدید شرکت مشاورهای Mindlab نشان داده در دست گرفتن یک کتاب و مطالعه آن بـه مدت فقط ۶ دقیقه در سکوت باعث پایین آمدن ضربان قلبتان و کاهش استرس و هیجانات منفی شـما ميشود. واقعا کدام جای گزین را برای کتاب مي توان پیدا کرد کـه یارای نبرد با این یار مهربان را داشته باشد.
بـه گزارش پارس ناز نمی دانم دانشجوی موفرفری این نوشته را ميخواند یا نه اما راستش دلم ميخواهد فکر کنم حتماً ميخواند و همین امروز سراغ یکی از این کتابفروشیهـای مهجور ميرود و یک کتاب خوشنوشت و خوشسخن گزینه ميکند و یکی دو ساعت از وقت امروزش رابه خواندن کتاب اختصاص ميدهد.
شاید بد نباشد لااقل همین یک روز بـه بهانه روز جهانی کتاب همه ی مـا یکی دو ساعت از وقتمان رابه کتاب خواندن بگذرانیم. خدا را چـه دیدید شاید مهر کتاب بـه دل تان نشست و خواستید بقیه روزهای زندگیتان را در کنارش و با مهربانی و شادی و خوشبختی سپری کنید. شاید امروز پیوند مبارکی بین شـما و کتاب رقم بخورد.