در اینبخش مواردی از رکورد شکنی حیوانات را مرور میکنیم. حیوانات دارای قدرت هایي فرا انسانی هستند، از سرعت بالای یوزپلنگ ها تا قدرت بدنی سوسک ها و مورچه ها! جالب اسـت بدانید کـه انسان در میان قویترین موجودات جهان هستی جانداری ضعیف محسوب می شود، اما مورچه ها دراین فهرست در صدر قراردارند و می توانند تا چند برابر وزن خودرا از روی زمین بلند کنند، با پارس ناز همراه باشید.
هزاران سال اسـت کـه انسانها از قدرت بالای فیلهاي آفریقایی و آسیایی برای همه ی چیز از جنگ گرفته تا حمل و نقل استفاده میکنند. آیا میدانستید کـه تنها خرطوم فیل از حدود ۱۰۰ هزار ماهیچه تشکیل شده اسـت و میتواند تا ۲۷۰ کیلو گرم بار را از زمین بلند کند؟
این سوسک شاید در مقایسه با یک فیل بسیار کوچک بنظر برسد اما با توجه بـه توانمندیهاي فوق العاده نسبت بـه جثهاش، قویترین موجود جهان اسـت. این سوسک کـه بدلیل ساختار شاخ مانند روی سرش، با عنوان سوسک کرگدنی شناخته میشود، قادر بـه حمل بار تا ۸۵۰ برابر وزن خود اسـت. اگر انسان چنین قدرتی داشت، میتوانست جسمی ۶۵ تنی را از زمین بلند کند!
طول این حشره کوچک کـه رکورد بالاترین پرش در دنیای حشرات را در اختیار دارد، بـه زحمت بـه ۶ میلیمتر می رسد اما میتواند تا ارتفاع ۷۰ سانتیمتر خود رابه هوا پرتاب کند. یک انسان با چنین توانایی میتوانست سطح یک آسمان خراش بـه بلندی ۲۱۰ متر را در هر بار پرش پاک کند!
این آهو با پاهای بلند و باریک و رانهاي عضلانی خود، توانمندیهاي فوق العادهاي در جهش و پرش دارد. این حیوان وقتی کـه وحشت زده شود و احساس خطر کند، قادر اسـت تا ۱۰ متر بجهد و تا ارتفاع ۳ متری نیز بـه هوا بپرد. البته این مهارت آهوهای آفریقایی صرفا یک ابزار دفاعی نیست بلکه آنها برای تفریح و حین بازی با همنوعان خود نیز دائم بالا و پایین میپرند.
این پرنده رکورد طولانیترین سفر بدون توقف جهان را در دنیای پرندگان در اختیار دارد. این پرنده در طول تنها ۹ روز، ۱۱ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مسافت را از زادگاهش در آلاسکا تا نیوزیلند طی کرده اسـت بدون این کـه کوچک ترین توقفی برای آب یا غذا داشته باشد، البته در پایان این سفر پرنده بیش از ۵۰ درصد وزنش را از دست می دهد.
این پرندگان هر سال مسافتی بالغ بر ۶۴ هزار کیلومتر را از نیوزیلند تا نیمکره شمالی بـه دنبال غذا پرواز میکنند.
درسال ۲۰۰۵ نام یک کوسه بزرگ سفید بدلیل طی طولانیترین مسیر مهاجرت درمیان کوسهها، در کتاب جهانی رکوردها «رکورد هـای گینس» بـه ثبت رسید. این کوسه بنام «نیکول» ۲۰ هزار کیلومتر مسافت را بین آفریقا تا استرالیا در مدت ۹ ماه طی کرد. وی توانست رکورد سریعترین بازگشت را نیز در میان تمامی آبزیان بنام خود ثبت کند.
بررسیهاي انجام شده با سیستمهاي ردیابی نشان داد کـه «نیکولِ» رکورد شکن، بیشتر مسیر را در نزدیکی سطح آب طی کرده اسـت، این امر محققان را بدین نتیجه رساند کـه کوسهها از ستارگان برای جهت یابی و پیدا کردن ادامه مسیر خود استفاده می کنند.
شمشیرماهی با سرعت ۱۰۹ کیلومتر در ساعت عنوان سریعترین ماهی جهان رابه خود اختصاص داده اسـت. این ماهیها اغلب دسته جمعی شکار میکنند و با بهرهگیری از سرعت فوقالعاده بالا و تیغه و آرواره تیز عقبی خود بـه شکار گروههاي ماهیهاي ساردین و کولی می پردازند.
یوزپلنگ کـه دارای رکورد سریعترین دونده خشکی در قلمرو حیوانات اسـت، میتواند با سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت بدود ودر کمتر از ۳ ثانیه نیز بـه بالاترین حد سرعت خود برسد. این حیوانات برای پیش راندن بدن نرم و انعطاف پذیر خود، روی پاهای بلند و عضلانیشان تکیه می کنند. البته یوزپلنگها در هر بار تعقیب شکار، انرژی بسیار زیادی مصرف میکنند و بهمین دلیل تنها تا ۲۷۴ متر میتوانند با چنین سرعتی بدوند.
دانشمندان مدتهاست کـه درباره سرعت و چابکی این موجودات غول پیکر ماقبل تاریخ در حال تحقیق و مطالعه هستند. آنان بدین نتیجه رسیدهاند کـه این شکارچیان ۶ تنی میتوانستند بـه احتمال قوی با سرعت یک دونده دوی سرعت در المپیک، بـه حد سرعت ۲۹ کیلومتر در ساعت برسند.
این موجودات رکورد سریعترین پرنده جهان را در اختیار دارند. این پرنده شکاری با بهرهگیری از نوعی تکنیک خاص بـه روش شیرجه زدن سریع در هوا، با سرعت ۳۲۲ کیلومتر در ساعت بـه قربانی خود کـه اغلب کبوترها هستند، حمله ور می شود. این پرنده قربانی خودرا وسط آسمان با چنگالهاي تیزش میگیرد و سپس برای خوردن آن، فرود می آید.
شاید برایتان جالب باشد کـه بدانید اکثر حیوانات، بیآنکه بطور مستقیم نیش بزنند یا گاز بگیرند، میتوانند از خود دفاع کنند. از سوسکی کـه بـه سمت دشمن خود اسیدِ داغ شلیک می کند تا نوعی ماهی با مهارتهاي تیراندازی بالا کـه باعث میشود تفنگ در نظرمان در حد ابزاری عادی تنزل کند؛ اکثر حیوانات بطور طبیعی بـه جنگ افزارهایی جالب توجه – و تا حدی عجیب – مسلح هستند.
مرد عنکبوتی از قدرت خود در پرتاب تار عنکبوت، برای پریدن و تاب خوردن میان ساختمانها استفاده میکرد. این تواناییهاي شگفت انگيز، بطور طبیعی در عنکبوت تف انداز وجود دارند. در نگاه اول، این جنبندهي کند هشت پا، با آن چشمهاي ضعیفش، چندان خطرناک بنظر نمیرسد. اما هیچوقت گول ظاهر را نخورید، زیرا این عنکبوت، صاحب چیزی اسـت کـه سایر بندپایان از داشتن آن محروماند:
توانایی تف کردن مادهاي چسبناک بر روی شکار. عکبوت تف کن، دو شکم دارد، در یکی از شکمهایش ماده ابریشمین برای تار بافتن را نگه میدارد ودر دیگری تف چسبناک. هنگامیکه این شکارچی، لقمهي چرب و نرمش را می بیند، تف خودرا مثل برق با سرعتی برابر یک ششصدم ثانیه، بر روی شکارش میاندازد. قربانی فلج شده تا این عنکبوت سر برسد و نیش کشندهي خودرا در تنش فرو کند.
کژدم شلاقی، کـه بخاطر دمِ باریک و شلاق مانندش بـه این نام شهرت یافته اسـت، تنها بـه اندازهي ۱۸ سانتیمتر رشد می کند و بـه اندازهي کژدمهاي معمولی خطرناک نیست. در واقع، این کژدم اصلاًً زهرآلود نیست و با دمش نیش نمیزند. اما کژدم شلاقی، قابلیتی دارد کـه انواع دیگر کژدم ازآن بیبهرهاند: اسید.
اگر کژدم شلاقی احساس خطر کند، دمش را مانند شلاق بـه اطراف تکان میدهد و از غدد مقعدی خود، مایعی سوزنده بـه بیرون پرتاب می کند. این مایع، اگر چـه زهرآلود نیست، اما بـه قدری سوزش آور اسـت کـه باعث شود جانوران شکارچی، پس بکشند – یا دستکم اندکی درنگ کنند – و بـه این ترتیب کژدم شلاقی فرصتی مییابد تا خودرا از معرکه بـه در برد.
بیشتر مردم با مورچهي آتشین و نیش دردناکش آشنا هستند، اما این حشره، در مقایسه با پسرعمویش، مورچهي مالزیایی، جایزهي سر بـه راهی را ازآن خود می کند. مورچهي مالزیایی، کـه بـه مورچهي انفجاری نیز شهرت دارد، کار خودرا بعنوان سرباز، بـه نحو احسن انجام می دهد. اندازهي این مورچه، همانند مورچههاي معمولی اسـت، اما وظیفهي محافظت و پاسداری از سایر اعضای گروه مورچگان رابه دوش میکشد.
بعنوان مورچهي سرباز، در درون بدن او، از سر تا قسمت عقبی جسم، کیسههایي زهرآلود وجوددارد. وقتی سر و کلهي یک موجود شکارچی پیدا می شود، این مورچه عضلاتش را منقبض می کند تا زهر دریک نقطه جمع گردد. سپس، مثل یک زودپز منفجر شده، زهر را بر روی موجود مزاحم میپاشد. شکارچی بینوا ممکن اسـت از زهر کشته شود. البته مورچهي مالزیایی هم میمیرد.
این پستانداران سیاه و سفید، عنوان بدبوترین جانور جهان را ازآن خود کردهاند، کـه البته شاید بخشی از این شهرت، بخاطر حضور فعالشان در انیمیشنهاي کودکانه باشد. اما تصویری کـه در تلویزیون ازآنها دیدهایم، هم چون تعداد زیادی از چیزهای دیگری کـه از این جعبهي جادویی پخش می شود، تصویر کاملاً درستی نیست.
بـه گزاش انجمن مهر ایالات متحده، این موجودات، بر خلاف سوء تفاهماتی کـه دربارهشان وجوددارد، در حالت عادی بدبو نیستند و تنها زمانی کـه احساس خطر کنند، بمب بدبویشان را رها میسازند و حتی در آن شرایط هم، سعی میکنند با علامتهاي هشداردهنده – مثل هیس هیس کردن، پا بـه زمین کوبیدن یا بلند کردن دم، مهاجم را از نیت خود آگاه کنند و فقط درصورت ضرورت مایع بدبویشان را آزاد می کنند.
راسو می تواند افشانهي آزاردهندهاش را تا فاصلهي سه متری پرتاب کند، اما بعد از پنج یا شش بار استفاده از این مایع، ذخیرهاش تمام میشود و باید دوباره جای آنرا در بدنش پر کند، کـه این دوباره سازی، حدود ده روز بـه طول میانجامد. این افشانه اگر چـه کشنده نیست اما بـه قدری بدبو و متعفن اسـت کـه باعث میشود هر حیوان مهاجمی، فرار را بر قرار ترجیح دهد.
ماهی کماندار، تیر انداز درجه یک رودخانهها اسـت و یک جریان فوارهاي آب، سلاح او محسوب می شود. با یک هدفگیری درست، این ماهی میتواند تنها با پاشیدن آب از دهان، از عهدهي هر حشرهاي کـه در فاصلهي چند فوتیاش باشد، بربیاید. ماهی کماندار، کـه بیشتر در آسیا یافت میشود، طولی بـه اندازهي تنها ۱۵ سانتیمتر دارد و سر و بدنش تخت و نازک هستند.
دهان این ماهی بـه سمت بالا شیب دارد و هنگام پرش برای گرفتن حشرات خارج از آب، حسابی بـه کارش می آید. ماهی کماندار، طبق معمول نزدیک بـه سطح آب شنا میکند و هنگامیکه متوجه حضور شکار در نزدیکی خود میشود، چشمانش را هم چون یک رادار، تنظیم میکند تا حشره در تیررسش قرار گیرد. سپس، یک جریان جهشی آب، بـه سرعت، از دهان او بـه سمت قربانی شلیک می شود.
این جریان قوی آب میتواند تا ۱.۵ متر دورتر رود. ماهی کماندار، تقریبا همیشه با یکبار شلیک، بـه هدف می زند، و ملخها، عنکبوتها و سایر حشرات را در جا می کشد. اگر حشرهاي بـه اندازهي کافی نزدیک باشد، ماهی کماندار از تیراندازی صرف نظر می کند و تنها از آب بیرون پریده، با دهان خود حشره را می گیرد.
مارمولک شاخدار بـه قدری مجهز بـه تدابیر دفاعی اسـت کـه میتوان وی را وزیر دفاع سایر گونههاي حیوانات نامید. پوست بدن این مارمولک، هم چون آفتاب پرست، می تواند بـه رنگ محیطی کـه در آن ساکن اسـت، یعنی صحرا، دربیاید. این خزندگان بـه لطف رنگ بندی پشت بدن و خارهایشان، حتی میتوانند بر روی صخرهها نیز استتار کنند.
اگر استتار هم کارگر نیفتاد، روش دفاعی بعدی مارمولک شاخدار این اسـت کـه بدن خودرا باد میکند تا بزرگ تر بنظر برسد و اشتهای شکارچی احتمالی را کور کند. اگر این روش هم دشمن را از پیش روی بازنداشت، مارمولک شاخدار، تیر خلاص را می زند – او از چشمانش خون بـه بیرون میپاشد.
مارمولک شاخدار برای انجام اینکار، جریان خون را در سایر نقاط بدن محدود کرده، فشار خون را در سرش افزایش میدهد و باعث پارگی رگهاي پلک چشمانش میشود. او میتواند فوران خون را تا فاصلهي ۱.۵ متری خود، بـه هدف بزند. اگر چـه این خون، سمی نیست، اما بنظر می رسد حیوان مهاجم را گیج می کند و مزهي خیلی بدی هم دارد.
از آنجایی کـه سوسکها نمی توانند مثل سایر حشرات، دریک چشم بـه هم زدن پرواز کنند، بـه ابزارهای دیگری نیاز دارند تا در برابر دشمنان از خود دفاع کنند. سوسک بمباران کننده، با مکانیزمهاي دفاعی خوبی مجهز شده اسـت. مثلا یک بدن زرهی کـه وی را در برابر عوامل محیطی، مصون نگه میدارد. اما کارسازترین سلاح این سوسک در برابر شکارچیان، مایع بسیار داغی اسـت کـه از شکمش بـه بیرون فوران میکند.
در درون شکم این سوسک، دو مخزن پر از مواد شیمیایی وجوددارد کـه اگر این دو باهم ترکیب شوند، اسیدی تولید می کنند کـه دمای آن بـه ۲۱۲ درجهي فارنهایت میرسد «۱۰۰ درجه سلسیوس». سپس، این اسید، بـه صورت انفجاری، از دیوارهي شکمی سوسک بـه بیرون پاشیده میشود.
مارماهی دهان گرد، کـه در اکثر اقیانوسهاي جهان یافت میشود، برای دور کردن شکارچیان احتمالیاش، یک کثیف کاری حسابی راه میاندازد. وقتی این ماهی، وحشت زده میشود، یا احساس خطر می کند، مادهاي چسبناک و غلیظ تولید کرده، ازآن بعنوان یک روکش محافظ استفاده می کند.
بعد از رفع شدن خطر، مارماهی خودرا گره میزند و سپس با پیچ و تاب دادن بـه بدنش، این گره را میگشاید و بـه این ترتیب، از شر مادهي چسبناک خلاص میشود. اگر مارماهی، اینکار را انجام ندهد، در مادهي کثیف و چسبناک خودش خفه خواهد شد. بـه گفتهي داگلاس فاج، زیستشناس دریایی، این جانوران فقط تا ۴۰ سانتیمتر رشد می کنند و عرضی برابر انگشت شست دارند.
اگر یک ماهی شکارچی بخواهد بـه این موجود چسبناک، ناخنکی بزند، خیلی زود پشیمان خواهد شد، چرا کـه مارماهی دهان گرد، بـه محض گاز گرفته شدن، مادهي چسبناک خودرا آزاد می کند. سپس، دستگاه تنفسی ماهی مهاجم پر از مادهي لزج میشود و دیری نمیپاید کـه ماهی نگون بخت، در اثر خفگی، جان میسپارد.
در حالت عادی، آب و ولتاژ بالا، باهم نمی خوانند. اما برای یکی از جانوران زیر دریا، ترکیب این دو، بسیار مفید و مؤثر اسـت. شاید مارماهیهاي الکتریکی، نام و ویژگیهایي مشابه مارماهیهاي معمولی را داشته باشند، اما با گربه ماهیان، خویشاوندی نزدیک تری دارند. مارماهیان الکتریکی، در سراسر آمریکای جنوبی، درون آبگیرها و رودخانههایي کـه کف آنها گل آلود اسـت، یافت میشوند.
انها میتوانند تا ۲.۵ متر رشد کنند. رنگ این موجودات، اغلب سبز تیره یا خاکستری اسـت کـه بـه آنها کمک میکند در محیط طبیعیشان استتار نمایند. اما اصلیترین خصیصهي آنها بـه راستی تکان دهنده اسـت. اعضای بدن این مارماهیان، دارای سلولهاي خاصی بنام «الکتروسیت» اسـت کـه آنها را عملاً بـه باتری تبدیل می کند.
این مارماهیها از اندامهاي الکتریکی خود برای حس کردن اجسام خارجی و ماهیان کوچکتر کـه غذای خوشمزهاي برایشان محسوب می شوند، استفاده میکنند. این حیوانات حیرت انگیز، برای تغذیه، شوکهاي ضعیفی بـه ماهیها وارد کرده، آنها را فلج میکنند، و سپس، شکار خودرا، کـه هنوز زنده اسـت، اما قادر بـه حرکت نیست، مثل اسپاگتی بـه داخل دهان میکِشند.
آنها هنگام احساس خطر، نیروی برقی برابر ۶۰۰ ولت بـه سمت مهاجم آزاد می کنند و اغلب اوقات دشمن خودرا میکشند. درنظر داشته باشید کـه دریک پریز معمولی در ایالات متحده تنها ۱۰۰ ولت برق جریان دارد. واضح اسـت کـه مارماهی الکتریکی، هم چون بقیهي موجودات این فهرست، از قدرت فوق العادهاي برخوردار اسـت.