پارس ناز پورتال

سازگاری و صمیمیت در دوران میانسالی

سازگاری و صمیمیت در دوران میانسالی

سازگاری و صمیمیت در دوران میانسالی 

دوران میانسالی هم یکی از ادوار زندگی است که نقطه عطف بین پیری و جوانی می باشد و در این دوران تمرکز درست روی زندگی حرف اول را می زند. زوجین در دوره میانسالی یا صاحب فرزندانی هستند که ممکن است در آستانه بلوغ، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل و حتی انتخاب همسر و ازدواج باشند

 

یا خود در معرض تصمیم گیری های مهمی مثل خرید مسکن، ادامه تحصیل، سرمایه گذاری، مهاجرت، تغییر شغل، یا حتی تغییر محل زندگی باشند یا نیازمند طرح و ابراز انتظارات درونی و عاطفی و بین فردی خود با همسرشان باشند که همه موارد ذکر شده در مجموع به گفت و گو در فضایی امن و پذیرنده و مبتنی بر درک متقابل نیاز مبرم دارد تا در نهایت به توافق بینجامد.

 

در ادامه به 5 مورد از عوامل سازگاری و صمیمیت زوجین در میانسالی اشاره می شود.

 

1- پذیرش ایمن
صمیمیت نیاز جدی زوجین در این دوره است ، این توانایی که زوج بدون هیچ دلهره یا نگرانی افکار، نیازها و توقعات خود را در هر زمینه ای برای همسر خود طرح کند و از طرفی شاهد همفکری و همراهی مدبرانه وی باشد و نه بی فکری و مخالفت مستبدانه و گاهی بسیار مردانه یا زنانه وی، اولین عامل سازگاری و صمیمیت بین زوجین است.

 

2- پذیرش صبورانه
در دوره میانسالی شما با فراز و نشیب های بزرگ و کوچک بسیاری مواجهید که از مهم ترین آن ها مسائل فرزندان نوجوان و جوان است، تحصیل، کار، ازدواج، رفیقان و به تازگی شبکه های اجتماعی و بی مهارتی های ارتباط افراطی با آن ها از مهم ترین این مسائل است.

 

به دلیل تفاوت های بسیار دنیای شما به عنوان یک مرد یا زن با همسر و فرزندان خود، انرژی بسیاری نیاز دارید تا صرفا به حرف های همسر یا فرزند خود گوش دهید، تاکید می کنم فقط گوش دهید بدون هیچ قضاوت یا واکنش قطع کننده ارتباط با او. در دوره میانسالی به دلیل قدری کم حوصله تر، با تجربه تر و داناتر شدن، معمولا بی هیچ گوش دادنی به نصیحت کردن تمایل دارید.

 

مراقب باشید به حرف های حتی به نظر کوته فکرانه فرزند و حرف های حتی به نظر خیلی دور از انتظار همسرتان فقط با حوصله گوش کنید. این ویژگی در اعضا یکی دیگر از نشانه های یک خانواده سالم است، هر عضوی جدا از جنس، سن و نقش خود و به قدر خود و با حفظ ادب که آن را نیز از والدین خود در طول سال ها فرا گرفته ابراز وجود و عقیده می کند. پس عامل دوم پذیرش صبورانه است.

 

3-افزایش توانایی در ارتباط با جنس مخالف
عامل سومی که در هر کاری به آن نیاز دارید، «دانایی و توانایی» انجام کار است. ازدواج پیچیده ترین و گاهی حساس ترین مشارکت های آدمی آن هم بر مبنای عواطف زنانه و اقتدار مردانه است که کار چندان ساده ای نیست.این به آن معنا نیست که ازدواج سخت و ترسناک است؛

 

بلکه مثل ساختمانی است که به آن وارد می شوید و هر چه بیشتر درباره آن بدانید، چراغ های خاموش آن کمتر و درک و دید شما بیشترخواهد شد و بی تردید زندگی در روشنایی سهل تر و شیرین است؛ اما اگر تنها به دلیل داشتن قابلیت جسمی و مالی در ورود به این ساختمان، هیچ تلاشی برای روشن کردن چراغ ها نکنید، در تاریکی و ابهام دائم با آزمایش و خطا مسیریابی می کنید

 

که متاسفانه هر آزمایش و خطایی بخشی از انرژی روانی و عاطفی شما را صرف می کند و معلوم نیست که در نهایت چقدر دوام بیاورید. زوج در میانسالی و حتی قبل تر از آن به دانستن درباره خود و ویژگی های متفاوت جنس مخالف مکلف است؛ برای مثال نیازهای اساسی مردان مبتنی بر مذهب و علم روانشناسی عبارت است از:

 

«احترام از سوی زن و فرزندان، رابطه گرم و مشتاقانه جنسی زن، دوستی و صمیمیت با همسر، حمایت و تایید از سوی زن و این که بودنش مایه مباهات و اطمینان خاطر زن است» و اما نیازهای اساسی زن نیز عبارت است از: «امنیت، نوازش و محبت غیر جنسی،

 

ارتباط عمیق و صادقانه یا همان صمیمیت و رهبری شدن خانواده به دست مرد.» در بیشتر اختلافات زناشویی و متاسفانه زوج های در آستانه طلاق، خلاء و کمبود در ندانستن و به کار نبستن موارد یاد شده وجود دارد. پس عامل سوم «پذیرا بودن دانایی و به دنبال آن افزایش توانایی در زندگی با جنس مخالف» است.

 

4-پذیرش عاطفی
پذیرش جنسی همسر، یکی دیگر از عوامل ایجاد صمیمیت است. شاید این امر برای بانوان قدری خودخواهانه و مردسالارانه جلوه کند؛ اما واقعیت این است که باید توجه داشت که مردان در قیاس با زنان بصری تر هستند. یکی از دلایل شکل گیری بسیار نامحسوس اختلافات زناشویی و کدورت های بین زوجین مواقعی است که اتاق خواب تعطیل بوده است!

 

5- پذیرش بی قید و شرط
عامل دیگری که موجب شکل گیری و حتی افزایش صمیمیت بین زوج می شود، «پذیرش بی قید و شرط» یا «پرهیز از قضاوت است.» تعریف عملیاتی احساس امنیت بین زوج عبارت است از: طرح خود بدون برچسب خوردن و قضاوت شدن از سوی همسر. خود ابرازگری بدون واهمه داشتن از قضاوت شدن مردانه و منطقی یا قضاوت شدن های زنانه و احساسی.

 

بسیاری از زوجین هنوز بعد از سال ها نتوانسته اند این فضای امن و بدون قضاوت را بین خود ایجاد کنند و متاسفانه هیچ کدام از منظر دیگری نمی داند که چه کند تا بهتر باشد و باعث سازگاری بیشتری شود. به یکی از مثال های بسیار رایج در خانواده ها که در ادامه آمده، توجه کنید تا عملا پیامد قضاوت کردن و نکردن را ملاحظه فرمایید

 

یک مثال رایج با توضیح مصداقی
زن: دیگه از بس کار می کنی ما رو فراموش کردی آخه یه بیرونی یه مسافرتی یه خریدی، خسته شدیم تو این خونه. خودت هم خسته می شی.
مرد خسته: باز شروع کردی، تفریح که نمی رم برای شما زحمت می کشم که راحت زندگی کنین، منم دوست دارم وقت داشتم و پول کافی که خرید و سفر بریم ولی فعلا نمی تونم.

 

مرد خسته ولی متوجه: حق با شماست، بعضی وقت ها خودمم خسته می شم، ممنون که به فکر من هستید، مشخصه شما هم خسته شدید، موافقید فردا شب بریم سینما آخه فردا سه شنبه است (بلیت نیم بهاء).

 

در این مثال مرد با هوشمندی هم همسر خود را آرام کرده و هم در حد توان خود موجب تفریح خانواده شده البته همیشه به همین منوال پیش نمی رود و باز ممکن است همسر ناراضی باشد ولی بی شک همسر مرد دوم آرامش و توجه بیشتری کسب کرده، نسبت به همسر مرد اول که خود این امر تعیین کننده اصلی روند این مکالمه خواهد بود، دعوا و بی اعتنایی یا گذشت و مصالحه؟

 

به خاطر داشته باشید زنان به شدت نسبت به بی اعتنایی و بی توجهی و درک نشدن از سوی مردان واکنش نشان می دهند و مردان نیز نسبت به زیر سوال رفتن اقتدار و جبروت مردانه و در یک کلام بی احترامی خود حساس هستند.