پارس ناز پورتال

شعر بهار از ملک الشعرای بهار

شعر بهار از ملک الشعرای بهار

شعر بهار از ملک الشعرای بهار 

ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند,شعری است که همه ما از ملک الشعرای بهار به یاد داریم.شاعر خوب کشورمان.محمدتقی بهار، ملقب به ملک‌الشعرا، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار و سیاست‌مدار معاصر ایرانی بود. او شاعر قرن حاضر است که در زمان مبارزات مشروطیت زندگی می کرده

 

و بخشی از اشعار وی درباره مبارزه با استبداد است بهرحال در سال 1317 قصیده بلندی در وصف نوروز و زیبایی های طبیعت سروده که بخشی از آن در اینجا نقل آورده می شود :

بهار آمد و رفت ماه سپند
نگارا در افکن بر آذر سپند

 

به یک باره سر سبز شد باغ و راغ
ز مرز حلب تا در تاشکند

 

بنفشه ز گیسو بیفشاند مشک
شکوفه به زهدان بپرورد قند

 

به یک هفته آمد سپاه بهار
ز کوه پلنگان به کوه سهند

 

جهان گر جوان شد به فصل بهار
چرا سر سپید است کوه بلند؟

 

حیف باشد دل آزاده به نوروز غمین
این من امروز شنیدم ز زبان سوسن

 

هفت شین ساز مکن جان من اندر شب عید
شکوه و شین و شغب، شهقه و شور و شیون

 

هفت سین ساز کن از سبزه و از سنبل و سیب
سنجد و ساز و سرود و سمنو سلوی من

 

هفت سین را به یکی سفره دل‌خواه بنه
هفت شن را به در خانه بدخواه فکن

 

صبح عید است برون کن ز دل این تاریکی
کاخر این شام سیه، خانه نماید روشن

 

رسم نوروز به جای آور و از یزدان خواه
کاورد حالت ما باز به حالی احسن

 

نوبهار دلپذیر و روز شادی و خوشیست
خرما نوروز و خوشا نوبهار دلپذیر

 

بر نشاط گل وقت سپیده دم به باغ
فاخته آوای بم زد ، عندلیب آوای زیر