پارس ناز پورتال

شعر زیبا از حکیم نزاری قهستانی

شعر زیبا از حکیم نزاری قهستانی

شعر زیبا از حکیم نزاری قهستانی 

شعر زیبا و خواندنی از حکیم نزاری قهستانی برایتان قرار داده ایم که سرشار از معنی و احساس هست و در ادامه می‌توانید بخوانید. حکیم سعد الدین پسر شمس الدین پسر محمد نزاری فوداجی بیرجندی قُهستانی در سال 645 هجری قمری در روستای فوداج بیرجند به جهان آمد. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی خود در بیرجند و قاین,

 

به مطالعه ادبیان و علوم متداول زمان خود در قهستان پرداخت. شمار زیادی از شعرا و نویسندگان از آن جمله جامی, شاعر و عارف نامدار سده نهم برخی از اشعار حافظ را متأثر از اشعار حکیم نزاری می دانند و به عبارت دیگر معتقدند که حافظ از شیوه نزاری اطاعت کرده هست.حکیم نزاری در سالِ 721 قمری چشم از جهان بسته هست. مقبره وی در بیرجند و در خیابانی که به اسم و سربلندی او نامگذاری شده, واقع هست.

 

به آب توبه فرو شستم آتش صهبا
ز توبه تازه شدم چون گل از نسیم صبا
اسف همی خورم و غصه می‌کشم شب و روز
که کرده ام به خطا روزگارِ عمر هبا
نه یک زمان بده ام بی مشقت غربت
نه یک نفس زده ام بی مضرت صهبا
ز شرب خمر چنان ناشکیب چون گویم
چنان مانند که خورشید مجذوب ي حربا
نه هیچ راحتم از هم دمی و نه هیچ قرین
نه هیچ لذتی از چاشنی نه هیچ ابا
مدام رفته و خورده مدام با اوباش
همۀ وقت} کرده تبرا ز محفل ادبا
گهی به گونه ز بس سوختن صهبا لعل
گهی به چهره ز درد خمار گاه ربا
گهی به کنج خراباتیان گشاده کمر
گهی به پیش کم از خویش رفته بسته قبا
کشیده تیغ زبان بر ملامت مردم
نهاده پنبه به گوش از نصیحت بابا
طلاق داده به یک‌بار هر دو عالم را
طمع بریده ز چار امهات و هفت آبا
کنون که دارم بلقیس توبه را در بر
چه حاجت هست که هدهد خبر دهد ز سبا
توقّعی که به اعمال خیر دارم نیست
جز اینکه هست تولّاي من به آل عبا
نزاریا تو و تسلیم و بنده فرمانی
نه حارثی که کنی از قبول فرمایش ابا