در اینبخش مجموعه ای از شعر شب یلدا را جمع آوری کرده ایم، امروز زیباترین شعرهای عاشقانه شب یلدا رابه همراه عکس نوشته هاي زیبای تبریک شب یلدا، مرور میکنیم. شـما میتوانید از این عکسها و اشعار برای پست هاي اینستاگرامی و یا پروفایل هاي شبکه هاي اجتماعی تان استفاده کنید. کمتر از یک هفته بـه طولانی ترین شب سال باقیمانده اسـت، در ادامه با مجله پارس ناز همراه باشید.
دوستان پارس نازی قشنگم
خوشحالیاتون بـه طولانی بودن امشب ❤
دوست تون دارم
شب یلداتون مبارک
در یلدای امسالت
در فال حافظت
پاییز کـه گذشت
جایی برای مـن کنار بگذار
در تقویم زمستانت
یلدا را چگونه انتظار بکشم؟
یا حتّي چگونه دوست بدارم؟
وقتی کـه با نبودنت
همه شبها کـه هیچ
همه روزهایم یلداست
یلدا شبی اسـت
کـه فقط یک دقیقه بـه ان اضافه میشود
ولی برای مـا طولانی بنظر می رسد
مـا را چـه شده کـه این همـه روزها میایند
شبها می روند ودر انتظار
ظهور منجی مان هستیم ولی بخود نمیاییم
تا ظهور مهـدی عج اتفاق نیافتد
تمام دنیایمان یلدایی ست
ثانیهها گاهی
سرنوشت جديدی را رقم زدهاند
بـه يلدا فكر ميكنم
و شصت ثانيه وقت اضافی
شايد در يکی از ثانيههايش
درب را بكوبند
و تـو برگشته باشي
یلدا تـو را دوست دارم
بـه اندازۀ هـمه ستارههایی
کـه در چشمهایت می درخشند
تـو کـه می آیي بزرگترها
دوبارة بـه جوانترهای مهمان
بـه گرمی لبخند می زنند
اى خواستنى ترین شبها
طعم تـو بـه اندازه
همـه صبحهاى دلانگیز آفتابى بهار
شیرین اسـت
ای کاش می دانستم
چگونه بـه صبح رسانم
تمامی شب هایي راکه با رفتنت
یلدا شدند
دقیقۀ آخر
پاییز تقویم را معطل میکند
شاید برگردی
یلدا مگر همین نیست ؟
شب جمشید و جامش
شب بوسه بـه خاکش
شب حافظ و سعدی
شب فارسی و مادی
شب آخر آذر
شب پاک و منور
شب آرش و آتش
شب مهر و سیاوش
شب پاک اهوراست
شب مژدة و یلداست
یلداتون مبارک
ماه و ستارة و شب
بـه قول استاد ادبيات
مراعات نظير جالبي دارند
شب يلدا
زير نور ماة و ستارة
يادي از خاطرات گذشته
امشب شب يلداست
بهانه ای برای كنار هم بودن
گفتن و شنيدن و خنديدن
و با هم بودن
چقدر زيباست كنار هم بودن
بوی یلدا را میشنوی؟
انتهای خیابان آذر
باز هم قرار عاشقانۀ پاییز و زمستان
قراری طولانی بـه بلندای یک شب
شب عشق بازی برگ و برف
پاییز چمدان بـه دست ایستاده اسـت
عزم رفتن دارد آسمان بغض میکند
می باردخدا دقیقهای بیشتر مهلت میدهد
و پاییز آخرین نگاة بارانی اش رابه درختان لخت میدهد
قدمی برمی دارد سنگین و سرد
کاسه ای آب می ریزم پشت پای پاییز
و تمام میشود رفتنت بخیر
سفرت بیخطر
یاد آن شبها و یلداها بخیر
برف بازی و سرماها بخیر
کرسی و مادربزرگ و قصهها
آن تخیل ها و رویاها بخیر
دستهاي بیحس و سرمازده
کرسی و مطبوع و گرماها بخیر
آن تنقل ها لواشکها ترش
نان شیرین و کدو حلوا بخیر
مردم دریا دل آن روزگار
پاک بازی و سوداها بخیر
جاي شان خالي اسـت اکنون پیش مـا
یاد آن بگذشتگان مـا بخیر
صداي تیک تاک ساعت میآید
زمان می گذرد
و یلدا دستهاي پاییز را
در دستان زمستان میگذارد
کاش
یلدا فکری بحال دست هاي مـا میکرد
پیشاپیش یلدا مبارک…
چـه حسی بالاتر از این کـه می دانم
تمامِ دنیای یک مرد شدهام؟
و چـه عشقی بالاتر از علاقه مـن بـه او؟
مـن زیباترین گل بهاری شب یلدایت
و تـو بلند ترین شب خوشبختی مـن
«تـو و مـن»
یلدای با هم بودنمان دراز باد
ویژة مخاطب خیلی خاص
ﯾﻠﺪﺍي ﻣﻦ ﺗﻮﯾﯽ
ﮐﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯽ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ
ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺐ
ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺳﺖ
ﺧﻭﺏ ﻣﻦ
از خداوند عمری بـه بلندی یلدا
کامی بـه شیرینی حالوا
بختی بـه سفیدی الما
دشمنی بـه کوچکی یارما
دلی بـه صافی اینا خواهانم
چله پاییز مبارک…
دو قدم ماندة کـه پاییز بـه یغما برود
این همـه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکـه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل تنها بـه چـه شوقی پی یلدا برود؟
گلهها را بگذار
نالهها را بس كن
تا بجنبيم تمام اسـت تمام
مهر ديدي كه بـه برهم زدن چشم گذشت
يا همين سال جديد
باز كم مانده بـه عيد
اين شتاب عمر اسـت
مـن و تـو باورمان نيست كه نيست
زندگي گاة بـه كام اسـت و بس اسـت
زندگی گاه بنام اسـت و كم اسـت
زندگی گاه بـه دام اسـت و غم اسـت
چـه بـه كام و
چـه بنام و
چـه بـه دام
زندگي معركه همت ماست زندگي ميگذرد
زندگی گاة بـه راز اسـت و ملامت بدهد
زندگي گاه بـه ساز اسـت و سلامت بدهد
زندگي گاه بـه ناز اسـت و جهانت بدهد
چـه بـه راز و چـه بـه ساز
و چـه بـه ناز
زندگي لحظـه بيداری ماست زندگی می گذرد