پارس ناز پورتال

شعر صدا کن مرا از سهراب سپهری

شعر صدا کن مرا از سهراب سپهری

شعر صدا کن مرا از سهراب سپهری 

برترین و خواندنی ترین شعرهای نو متعلق به سهراپ سپهری میباشند که با شور و احساس فراوان شعر خودرا نگاشته هست.سهراب سپهری «زاده ۱5 مهر 1307 کاشان – 1 اردیبهشت 1359 تهران» شاعر, نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهم ترین شاعران معاصر ایران هست و شعرهایش به زبان‌هاي شمار زیادی از جمله انگلیسی, فرانسوی, اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده‌اند.

 

صدا کن مرا
صدای تو مفید هست
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی هست
که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از مزه تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ هست
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیشبینی نمیکرد
و خاصیت عشق این هست
کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو ملاقات قسمت کنیم
بیا باهم از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم
ببین عقرباک هاي فواره در صفحه ساعت حوض
دوران رابه گردی بدل می‌کنند
بیا آب شو مانند یک واژه در سطر خاموشی ام
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را
مرا گرم کن
و یک‌بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد آن وقت در پشت یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد
دراین کوچه هایي که تاریک میباشند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل هست
مرا باز کن مانند یک در به روی هبوط گلابی دراین عصر معراج پولاد
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد صدا کن مرا
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشت هاي تو بیدار خواهم شد
و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هایي که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود رابه پای چه احساس آسایشی بست
بگو در بنادر چه کالاها معصومی از راه وارد شد
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
چه ادراکی از مزه مجهول نان در مذاق رسالت تراوید
و آن وقت من مانند ایمانی از تابش استوا گرم
ترا در سر شروع یک باغ خواهم نشانید