پارس ناز پورتال

عادت های بد مالی که باید کنار گذاشته شوند

عادت های بد مالی که باید کنار گذاشته شوند

عادت های بد مالی که باید کنار گذاشته شوند 

اگر شما نیز در زندگی خود نسبت به عادت های مالی بدتان آزرده دلیل هستید باید برای ترک این عادت هاي ویرانگر تصمیم گیری کنید. زمانی که پسر جوانی بودم به علت دشوار عفونت گوش و آبله مرغان به بیمارستان رفتم. همان زمان مادرم در منزل با قلب ضعیفش دست و پنجه نرم میکرد.

 

کمی بعد برادر کوچک ترم به دلیل ضربه اي که به سرش خورده بود و خواهر کوچک ترم به دلیل جراحی زانو به بیمارستان رفتند. بث, کوچک ترین خواهرم هم دشوار پوستی داشت و می بایستی مرتب نزد پزشک می رفت. تنها کسی که در آن زمان در خانواده دشوار سلامتی نداشت, پدرم بود اما او گرفتار دشوار خیلی بزرگ تری بود. بدهی سنگینی که به دلیل امور درمانی به گردنش افتاده بود.

 

من و برادرم و خواهرانم همگی آن دشواری های را پشت سر گذاشتیم, اما پدرم نتوانست. از آن زمان به بعد او همۀ وقت} بدهکار بود چون وام گرفته بود و باید آن را هم تسویه میکرد. او آرزو داشت استاد دانشگاه شود اما در عوض مجبور بود به شغلی اجرایی در سیستم آموزشی ایالت هاوایی اکتفا کند.

 

بعدها پدرم میخواست تلاش کند تا سال هاي از دست رفته اش را جبران کند اما فایده اي نداشت. او میخواست ثروتمند شود و به همین دلیل برنامه هایي را دنبال می‌کرد اما هر زمان کمی از پولی راکه پس انداز کرده بود هم از دست می داد. او به طور مرتب شرط بندی میکرد و به طور مرتب می باخت.

 

پدرم در اتمام عمرش من و برادر و خواهرانم را به دور خود جمع کرد و گفت که نتوانسته هست سرمایه زیادی برای ما باقی بگذارد. دستانش را گرفتم و گریه کردم. او چاله اقتصادی در زندگی اش کنده بود که هرگز نتوانست پرش کند. من پدرم را دوست داشتم و این خاطره یکی از غم انگیزترین چیزهایی هست که به دلیل دارم.

 

من چیزهایی زیادی از پدرم در مورد پول آموختم که بدبختانه بیشتر انها کارهایی هست که نباید انجام دهم. گرچه این درس ها نیز بسیار مهم میباشند. خوشبختانه پدر برترین دوستم به مشاور من و در نهایت به شخصی تبدیل شد که من وی را “پدر پولدار” می نامم. پدر پولدار به من درس هاي زیادی در مورد پول آموخت

 

که کاملا با کارها و گفته هاي پدر حقیقی ام, که وی را پدر بی پول می نامم در تضاد بود. احتمالا از همۀ مهم تر این باشد که پدر پولدار به من آموخت کندن یک چاله اقتصادی چه ضرری به انسان خواهد زد.یکی از درس هایي که از او گرفتم این بود که “پرداخت پول به خودت را در اولویت بگذار”. این همان چیزی هست که میخواهم در این مطلب در موردش گفتگو کنم.

 

روز تصمیم گیری

همین اکنون زمان آن رسیده هست که یکی از حیاتی ترین تصمیمات زندگی تان را بگیرید که آیا میخواهید امور مالی تان را تحت بازرسی خود بگیرید یا خیر.

 

اگر امور مالی تان را تحت بازرسی بگیرید, به شما قدرت میدهد تا زندگی جدیدی برای خود بسازید. احتمالاً تندرست سازی امور مالی کار سخت و بزرگی به نظر برسد, اما این تصمیم در واقع آلبوم اي از تصمیمات کوچک تر هست. تصمیم به تغییر آینده مالی تان تنها یک تصمیم آغاز هست. کارهایی که باید هر روز در راستای این تصمیم انجام دهید و چشمان تان را به خوبی باز نگه دارید, تصمیمات اساسی هست.

 

چاله مالی تان چقدر عمیق هست؟

بخش اساسی دشواری های مالی این هست که وضعیت به سرعت ناگوار میشود. احتمالاً یک اشتباه در اساس امور مالی کرده باشید یا به بدشانسی خورده باشید اما اگر همان یک اشتباه را به سرعت اصلاح نکنید, خیلی زود به چاله اي عمیق از دشواری های مالی برخورد خواهید کرد.برای اینکه بدانید در حال چاله مالی تان چقدر عمیق هست, نگاهی به لیست زیر بیندازید.

 

آیا قبض هاي تان را دیر پرداخت می‌کنید؟
آیا تا اکنون شده هست که یک یا چند قبض را از همسرتان مخفی کنید؟
آیا به علت نبود بودجه کافی, نسبت به تعمیر خودروی تان بی دقت بوده اید؟
آیا به علت مخارج چندان در خانواده بحث و جدل دارید؟
آیا جدیداً چیزی خریده اید که به آن نیازی نداشتید و از طرفی از پس خرج اش هم بر نمی آمدید؟
آیا معمولاً خرج تان بیشتر از دخل تان هست؟
آیا برای حل دشواری های مالی تان به شرط بندی ها دل بسته اید؟
آیا پس انداز ندارید؟
آیا مجموع بدهی هاي تان از پس اندازتان بیشتر هست؟

 

شمار جواب هاي مثبت تان را بشمارید؟ آیا مجموع امتیازات تان صفر هست؟ خوش به حال تان! همۀ چیز را تحت بازرسی دارید.

 

اگر امتیازتان بین 1 تا 5 هست, باید بدهی هاي تان را کاهش دهید. اگر امتیازتان بین 6 تا 10 هست, مراقب باشید! احتمالا دارید در مسیر یک فاجعه اقتصادی قدم بر می دارید. هر چه این امتیاز بیشتر باشد, وضعیت امور مالی تان اورژانسی تر خواهد بود. می‌توانید پول تان را طوری مدیریت کنید که نیازی به رها کردن سبک زندگی مد نظر تان هم نداشته باشید.

 

متخصصان زیادی در حیطه امور مالی میباشند که اعتقاد دارند تنها راه رهایی از بدهی کاهش میزان خرید, عدم پرداخت پول برای قهوه و غذایی هاي مورد علاقه یا حتی فریز کردن کارت بانکی هست. انها در واقع بر این عقیده اند که “سبک زندگی مد نظر تان را رها کنید تا از شر بدهی آسان شوید.”

عادت های بد مالی که باید کنار گذاشته شوند

دلایل زیادی وجود دارد که چرا من به این روش علاقه اي ندارم. مهمترین علت من این هست که فکر نمی‌کنم کسی بتواند با این روش پولدار شود. اگر شخصی می‌خواهد ثروتمند شود, باید یاد بگیرد که چگونه به قدرت بدهی احترام بگذارد, وام هاي مناسبی را گزینه کند و بیاموزد که چگونه از قدرت بدهی بهره گیری کند. یعنی به جای اینکه بگویید “نمی‌توانم از عهده خرید آن بربیایم”, به این فکر کنید که “چگونه می‌توانم آن را بخرم؟”

 

بدهی دشوار شما نیست!

تفاوت زیادی میان انواع بدهی ها وجود دارد. اگر بخواهم ساده توضیح دهم, بدهی مفید بدهی هست که برای تان پولساز باشد. بدهی که از آن برای افزایش دارایی بهره گیری می‌کنید و به نوعی خودش قسط هاي خودش را میدهد. بدهی بد بدهی هست که پول را از جیب تان بیرون میکشد

 

و خرج چیزهایی مثل لباس, وسایل الکترونیک, قسط مسکن یا ماشین می‌کند. دشوار, بدهی نیست بلکه باید سواد مالی تان را آن قدر افزایش دهید که تفاوت بین بدهی مفید یا بد را متوجه شوید.در کتاب پدر پولدار گفتیم که برای خلاص شدن از بدهی ها نباید سبک زندگی مد نظر تان را رها کرده و به کم بسنده کنید,

 

بلکه باید دارایی هاي تان را به شکلی افزایش دهید که خرج چیزهایی مثل لباس, وسایل الکترونیکی, وام مسکن و ماشین از قِبل آن دارایی ها پرداخت شود اما گاهی پیش می‌آید که آن‌قدر غرق در بدهی هستید که نمی‌توانید به هیچ شکلی دارایی هاي تان را افزایش بدهید و به سطح بدهی هاي تان برسانید.

 

افرادی که در این موقعیت ناخوشایند قرار دارند, میتوانند از برنامه کاهش بدهی بهره گیری کنند; یعنی تا وقتی که از شر بدهی هاي شان خلاص نشده اند, به طور موقت مخارج زندگی شان را کاهش داده و سبک زندگی مد نظر شان را کنار بگذارند.

 

پرداخت به خودتان را در اولویت بگذارید

شمار زیادی از مردم با شنیدن جمله بالا به اشتباه فکر می‌کنند که “پرداخت پول به خود در وهله اول” یعنی خوشگذرانی با پول, که این موضوع با چیزی که من در نظر داشتم, کاملا متفاوت هست. برای اینکه از لحاظ مالی پیش بیفتید, باید روی افزایش دارایی سرمایه گذاری کنید, اما بیشتر مردم نمی‌توانند همین هم اکنون چیزی بخرند که برای شان جریان مالی بیشتری به ارمغان بیاورد.

 

اینجاست که پرداخت پول به خود در وهله اول معنا پیدا می‌کند. شما باید 30 درصد از هر یک دلاری راکه وارد جریان مالی تان می‌شود بردارید; حال این پول چه درآمدتان باشد, چه هدیه و چه از هر منبع دیگری, این 30 درصد را در سه حساب تقسیم کنید: پس انداز, سرمایه گذاری و خیریه. پس انداز پولی برای روزهای مبادا, سرمایه گذاری پولی برای خرید دارایی ها و خیریه پولی برای کمک به دیگران خواهد بود.

 

من و کیم چگونه این کارها را انجام دادیم؟

احتمالا به خودتان فکر کنید: “بله, اینکار برای شما با آن همۀ درآمد آسان هست, اما من چگونه؟ من به سختی دستمزد یک ماه را تا پایان برج میرسانم!” درست هست, اما باید بدانید که من و کیم هم آن روزهای سخت را داشته ایم. زمانی که تازه ازدواج کرده بودیم خیلی فقیر بودیم. یک میلیون دلار بدهی داشتیم

 

و زمانی بود که ما منزل نداشتیم و در خودروی مان یا روی مبل منزل یکی از رفقا مهربان مان می خوابیدیم. در طول آن مدت, شبانه روز می جنگیدیم تا کسب و کاری تاسیس کنیم.

 

شما هم میتوانید

خبر مفید این هست که شما هم میتوانید همین کار را بکنید. اینکار را به یک عادت تبدیل کنید. زمانی که عادت کنید, در هنگام دریافت پول, در همان ابتدای کار پولی را برای خودتان کنار بگذارید, با مشاهده سرعت افزایش آن پول حیرت زده خواهید شد. هم‌چنین وقتی که حساب “دارایی” هاي تان چندان شد, می‌توانید از آن برای خرید ماشین یا رفتن به سفر بهره گیری کنید و آن موقع هست که از اینکار حسابی لذت خواهید برد.

 

فوق العاده می شد اگر همۀ مردم یک پدر پولدار داشتند که سواد اقتصادی شان را بالا میبرد اما بیشتر شما این موقعیت را ندارید. ناامید نشوید; هر اتفاقی راکه در قبل افتاده هست فراموش کنید. زمانی که تصمیم می‌گیرید تغییرات بزرگی در زندگی تان ایجاد کنید, رویدادها بسیار جالبی در کوتاه مدت رخ خواهند داد. شمار زیادی از افراد ثروتمند کسانی بودند که خیلی دیر در زندگی به فکر ثروتمند شدن افتادند و حتی شمار زیادی از انها بدهی هاي قابل توجهی هم داشتند.