پارس ناز پورتال

عدم رضایت شغلی ریشه در تفکر افراد دارد

عدم رضایت شغلی ریشه در تفکر افراد دارد

عدم رضایت شغلی ریشه در تفکر افراد دارد 

رضایت شغلی در افراد امری نسبی هست،بعضی به اخلاق کاری و بعضی به حقوق آن اهمیت مي دهند و رضایت نسبی خود را اعلام مي کنند.دلایل فراوانی وجود دارند که از کاری که انجام مي دهید رضایت ندارید و از انجام آن احساس شادی نمیکنید. بعنوان مثال این امکان وجود دارد که رئسای خوبی نداشته باشید، فشار فراوانی را در محل کار تحمل کنید و یا کارتان کسالت آور باشد اما هیچ کدام از این عوامل نمی‌توانند علت اصلی نارضایتی شما از شغل تان باشد.

 

در طول سالیان طولانی و بر زمینه گفت و گو هاي انجام شده با تعداد زیادی از کارمندان در همین خصوص، این نتیجه بدست آمده که این خود فرد و نه کار اوست که احساس عدم شادی در خودش را به وجود مي آورد و خردمندانه ترین کاری که مي توان در این مورد انجام داد این هست که به جای تمرکز بر مسائل اطراف، از خود حرکتی نشان داده و کاری در این ارتباط انجام دهیم چرا که در تعداد زیادی از موارد این عدم شادی از درون خود ما به اطراف انتقال پیدا مي کند.

 

در ادامه به بررسی دلایل اصلی این عدم شادی پرداخته خواهد شد. شاید با ایجاد تغییراتی در خودتان بتوانید، چیزهایی را در اطراف تان تغییر دهید.

 

۱- مسائل را شخصی سازی مي کنید و به خودتان مي گیرید

در مواقعی شما برای پیش بردن یک پروژه کاری زحمت فراوانی کشیده اید، خون دل خورده اید و مرارت هاي فراوانی را نیز در این راه متحمل شده اید. با این حال استراژی هاي بین المللی شرکتی که در آن کار مي کنید برترین نبوده و تمام زحمات شما بی نتیجه مانده. این احتمال وجود دارد که تصور کنید وقت تان را بیهوده تلف کرده اید و حتی ممکن هست خود را ابله تلقی کنید. احتمالا از تغییراتی که در برنامه کاری به وجود آمده نیز بیزار هستید.

 

تمام این‌ها بدان معناست که دوباره مجبور به پیگیری مجدد آن پروژه و با استراتژی هاي اخیر هستید. نظرات منفی اي را نیز دریافت مي کنید و در آن زمان کارمند عمده دوست داشتنی به نظر نمی‌رسید.گرچه بسیار دشوار هست که این مسائل را شخصی تلقی نکنید و با جریان به مبارزه برنخیزید. اما بهتر هست که اندیشه هاي منفی و شخصی سازی

 

در آن مورد را کنار گذاشته و طرز فکر خود را تغییر دهید. اینکار کمک خواهد کرد که از این اتفاق عبور کرده و استرس کمتری را نیز متحمل شوید.

 

۲- انتظار دارید بعضی از اتفاقات یک شبه روی دهند

در مواقعی به مدت شش ماه متوالی بابت به انجام رساندن یک پروژه از رئیس خود تقاضایی مي کنید مثلا از او مي خواهید که بودجه اي را به آن پروژه اختصاص دهد. بارها و بارها تقاضای خود را تکرار مي کنید اما به آن تقاضا رسیدگی نمیشود. با گذشت زمان شاید تصمیم بگیرید که دیگر آن تقاضا را مطرح نکنید.

 

شکی وجود ندارد که یکی از کسالت آورترین بخش هاي کار کردن برای دیگران، سازماندهی مسائلی هست که خود از موارد پیچیده دیگری تشکیل شده. این که هیچ کس به جز شما به آن موضوع اهمیت نمی‌دهد نمی‌تواند علت محکمی برای عدم رضایت شما باشد.

 

اگرچه کار آسانی نیست اما آن مسئله را مثبت تلقی کنید و تصور کنید که ایده هاي شما، ایده هاي دشواری میباشند. اگر روند کار هرروز تان به آرامی مي گذرد و صبر شما را مي طلبد به جای آنکه بی تحمل باشید و منتظر رسیدن به اهداف تعریف شده در زمانی کوتاه باشید، بدانید که چنین عجله اي کمکی به رسیدن شما به آن اهداف نمی‌کند.

 

مسلم هست که در چنین مواردی، مشکل از شغل تان نیست بلکه شخصی سازی و عدم تحمل کافی مي تواند عدم رضایت از کار را در شما به وجود آورد.بنابراین در تعداد زیادی از موارد این رئیس، همکاران و یا مدیریت کارهای دشوار نیستند که سبب عدم شادی شما در محل کارتان شده اند.

 

تمامی این موارد سبب مي شوند که این تصور در شما به وجود بیاید که شغل اشتباهی را برگزیده اید. به همین علت هم بهتر هست این پیش فرض را نداشته باشید که مسئله اصلی شغل شماست. زمانی که پای پیشرفت و موفقیت به میان مي آید، بهتر هست که خودتان را مسئول اصلی بدانید.