پارس ناز پورتال

درباره علم عجیب شهود و بصیرت چه می دانید؟

درباره علم عجیب شهود و بصیرت چه می دانید؟

درباره علم عجیب شهود و بصیرت چه می دانید؟ 

علم هاي زیادی در جهان وجود دارند که عجیب به نظر می رسند اما بسیاری به آن اعتقاد دارند و درمورد آن مطالعه می کنند مثل شهود و بصیرت. چندی پیش با تمرکز بر هوش بصری مطالبی در مورد شهود و بصیرت به رشته‌ي تحریر درآوردم آن دسته از بینشهایی که پس از مطالعه پژوهش تجزیه و تحلیل و غیره ناگهان در انسان پدیدار میشوند و سپس، بعد از مدتی کوتاه آرام میگیرند.

 

ولی الان قصد دارم کمی پا از این فراتر بگذارم و بر شکلی عمیق‌تر از شهود و بصیرت تمرکز نمایم هنگامی که بدون توجیه منطقی درمورد‌ي چگونگی کسب دانش، به دانش یا بینشی خاص دست می‌یابیم.این همان نقطه‌ای هست که تعداد زیادی از حرفه‌ای‌ها دچار مشقت می شوند. به گفته‌ي آن‌ها، اگر نتوانید چیزی را اثبات کنید، نخواهید توانست به آن اعتماد نمایید.

 

ولی طبق یافته‌هاي مرکز پژوهشی پیو، از هر ده بزرگسال آمریکایی نه نفر اذعان می کنند به خدا یا یک روح جهانی اعتقاد دارند. به گفته‌ي شصت و سه درصد از آن‌ها، اعتقادشان کاملا خاص هست.به رغم این اذعان، علم هم‌چنان نتوانسته هست وجود خدا را اثبات کند.

 

طبق مطالعه‌ای دیگر از جانب مرکز پژوهشی پیو، 59 درصد از بزرگسالان آمریکایی معتقدند علم و مذهب غالبا در تضاد با یکدیگر قرار دارند، ولی تنها 30 درصد از آن‌ها فکر می‌ کنند باورهای مذهبی‌شان در تضاد با علم قرار گرفته هست.هدف از ذکر این آمار تنها اشاره به این نکته هست که نمیتوانیم هر آن‌چه را بر آن باور داریم معتبر بدانیم و روند جهان را به شکل کامل توضیح دهیم.

 

از جهات گوناگون، خالص‌ترین شکل شهود و بصیرت، شباهتی نزدیک به ایمان دارد. همۀ‌ي ما داستان‌هایي در مورد اشخاصی شنیده‌ایم که به شکل ناگهانی و به صورت غیر قابل انتظار از مرگ یکی از عزیزان‌شان با خبر میشوند، به رغم عدم آگاهی کامل از هرگونه حقیقت یا ارتباطی که بتواند آن احساس شهودی را تایید نماید. و همۀ‌ي ما از احساس خوفناک شنیدن این خبر آگاه هستیم؛ آری، در واقع، یکی از عزیزا‌ن‌‌شان دقیقا در همان لحظه فوت کرده بود.

 

آن دسته از آدم‌هایي که به خدا اعتقاد دارند، هنگام کار و فعالیت ایمان‌شان را از دست نمی دهند، ولی تقریبا تعداد زیادی از ما اراده‌مان را نسبت به پذیرش وقوع آن رویداد ها از دست میدهیم؛ حتی اگرچه علم نتواند آن را توضیح دهد.آیا مقصودمان این هست که کار‌آفرینان پیشرو شرکت هایشان را کاملا بر زمینه شهود و بصیرت‌شان تاسیس میکنند؟ هرگز.

 

ولی در ادامه از منظری منطقی‌تر به این مسئله خواهیم پرداخت.چه میشود اگر به شهود و بصیرت به مثابه‌ي سرنخی مهم بنگریم؟در ادامه‌ي مثال فوق، شخصی را در نظر بگیرید که با حالتی مشوش از شنیدن مرگ یکی از عزیزا‌ن‌اش هراسان روی تخت خواب مینشیند و سعی می کند با وی تماس بگیرد. در ادامه (متاسفانه) در می‌‌یابد که آن اتفاق وحشتناک حقیقتا به وقوع پیوسته هست.

 

برای این شخص غیر منطقی هست اگر احساسات‌اش را به راحتی نادیده بگیرد و شروع به تماشای تلویزیون کند.به همین نحو، زمانی ‌که به تراوش‌هاي شهودی دست می‌یابیم، نادیده گرفتن‌‌شان غیر منطقی خواهد بود.کمی عمیق‌تر بکاوید کمی پژوهش کنید و بنگرید آیا این تراوش‌ها می‌ توانند شما را به تحلیل‌هاي فکری قویتری هدایت میکنند یا خیر. ولی اجازه ندهید تحلیل‌هاي فکری در نخستین گام شما را از دریافت پیام اصلی باز دارند.

 

وقتی کودک بودم ایجاد ارتباط سریع با فردی در 12000 کیلومتر آن طرف‌تر، آن هم در روی یک قله بدون سیم یا سازه‌‌ي مخابراتی غیر ممکن تلقی می‌شد. ولی دیروز با آیفون خودم همین کار را انجام دادم .شاید 99 درصد آدم‌هایي که این مطلب را می خوانند نتوانند توضیح دهند چگونه می‌ توانم عکسی راکه در ارتفاع 3 کیلومتری انداخته‌ام از موبایل همراه‌ام

 

به موبایل همراه دوست‌ ام در آن سمت جهان ارسال کنم ولی با این حال همه ي‌ آن 99 درصد همچنان به تلفن همراه‌ هاي هوشمند اعتقاد دارند غیر از این هست؟! اگر علم به شما بگوید شهود و بصیرت درست مثل موبایل همراه عمل میکند و این‌که می‌ توانید از هر فروشگاه اپل یک اپلیکیشن شهود و بصیرت خریداری کنید، آنگاه برای بهره‌مندی از آن از یکدیگر سبقت خواهید جست.

 

علم، استدلال، حقایق، شواهد یا منطق را رها نکنید. درعین حال هم انتظار نداشته باشید علم بتواند الان همۀ چیز را برایتان توضیح دهد.شهود و بصیرت‌ درست مثل ایمان از آن دست چیزهایی میباشند که عملکرد‌شان از علم بهتر هست زیرا می‌ توانند همه ي چیز را برای‌تان توضیح دهند… به ویژه اگر آغوش‌تان را به روی احتمالات بگشایید.