کشور جمهوری اسلامی ایران در بهره گیری از لوازم آرایشی رکورددار هست و دختران و زنان ایرانی بیشترین آمار مصرف لوازم آرایشی در تمام دنیا را دارند. تفاوت هاي زیادی را در مورد نحوه آرایش مو و صورت در نسل دختران امروزی و زنان متعلق به نسل هاي قبل شاهد هستیم. در بین دختران دو نسل قبل – و هنوز در بین ساکنین مناطق روستایی یا استان هاي دور از پایتخت – عرف برداشتن “زیر ابرو” معمولاً در مورد زنان متأهل مرسوم بوده و هست.
در حالیکه امروزه شاهد این هستیم که دختران جوان و حتی نوجوان حتی به گونه ای هماهنگ شده با والدین شان, اقدام به “تمیز کردن” یا فرم دادن مطابق با مدِ روز ابروی خود میکنند و به این اکتفا نمیکنند و مو هاي خود را با رنگ هاي مصنوعی و غیر رایج و صورت خود را با آرایش غلیظ می پوشانند
و گاه حتی در مواردی بینی خود را نه بر زمینه نیاز پزشکی بلکه صرفا برای مطابقت با ایده آل هاي فرهنگی و به قصد ارتقای زیبایی هاي ظاهری خود به تیغ جراحی می سپارند و بیینده را در تشخیص دادن اوضاع تاهل خود با توسل به نمادهای ظاهری که پیش از این بعنوان ملاک تشخیص مورد بهره گیری قرار میگرفت, نامطمئن می سازند!
آرایش دختران ایرانی, چرا و چطور غلیظ شد؟
پرسشی که در ذهن شکل میگیرد خاطر تغییرات ظاهری فاحش در بین نسل هاي گوناگون هست و اینکه چطور در عین حال شاهد مدارا و گاه همراهی خانواده ها و به عبارتی نسل هاي قدیمی تر در مواجهه با این تغییر رفتار هستیم.
میدانیم که بنا به تحقیق هاي انجام شده و شواهد, ملاک زیبایی ظاهری نخستین یا دومین معیار همسرگزینی برای مردان در ایران هست و زنان ایرانی هنوز در جریان همسرگزینی به ندرت در موقعیت “انتخاب گر” بلکه هم چنان تا حد چندان و گسترده اي در موقعیت “گزینه شونده” قرار دارند,
در نتیجه پرداختن به زیبایی هاي ظاهری که – به سادگی ملاک گزینه همسر هست – هم چنان نقش زیادی در موفقیت دختران برای نیل به هدف ازدواج ایفا میکند, آن هم در جامعه اي که عمومیت ازدواج و یقین به ارزش مثبت ازدواج و تشکیل خانواده در بین اکثریت افراد رواج دارد.
میتوان تصور کرد که قوانین مرتبط با پوشش در این جامعه نیز سهم خود را در این میان ایفا میکنند. زمانی که دختران مجازند صرفا گردی صورت را در معرض دید بگذارند, عملا این عرصه میشود محل اصلی و متمرکز تلاش برای هرگونه اقدام برای ارتقای زیبایی ظاهری و بنابراین,
مصرف مواد آرایشی و اقدام به جراحی هاي پلاستیک در مورد بینی, یا تلاش برای جایگزین کردن لنز به جای عینک, و سایر دستکاری هایي که تحت عنوان مدیریت بدن در مباحث مرتبط با حوزه جامعه شناسی بدن مورد مطالعه قرار میگیرد, قابل توضیح و توجیه میشود اما این نمیتواند به تنهایی تحولات جدید را توضیح بدهد.
در صورت سنجش این جامعه با جامعه دیگری که نسبت قابل توجهی از دختران و زنان پایبندی عملی و داوطلبانه به پوشش اسلامی دارند مثل مالزی, که اینگونه دقت و دستکاری هاي افراطی در مورد صورت و ظاهر در مورد زنان جامعه شان گزارش نشده هست,
خاطر یابی این چنینی با دشوار مواجه میشود. احتمالا مسئله را باید در بستر تحولات وسیع تر فرهنگی در این جامعه مورد بررسی قرار داد و با توسل به تحقیق هاي می داني و گسترده به ریشه یابی پرداخت.گاه گفتگو از این میشود که آرایش کردن افراطی نوعی واکنش از سوی برخی از دختران به شرایطی بیرونی هست
که ممکن هست با باورهای باطنی ایشان و نوع تربیت خانوادگی شان مطابقت نداشته باشد و افراد خود را در شرایط حاکمیت معیارهای دوگانه مییابند و در برابر فشارهای روانی دست به رفتارهای غیر رایج میزنند.گاه سخن از مادی شدن ارزش ها در جامعه ایران به میان میآید و اینکه چطور روابط مبتنی بر زیبایی هاي ظاهری
و سطحی نگری میان شکل گیری ارتباط هاي انسانی و جذابیت متقابل شده هست و اقدام به مداخلات و دستکاری در ظاهر, به ابزاری برای نیل به اهداف ابزاری تبدیل شده هست که این تغییرات ارزشی خود را در زوال اخلاقی و کمرنگ تر شدن آرمان هاي معنوی متبلور می سازد که هر چند هم چنان افراد گفتگو از قائل شدن به اهمیت اخلاق و صداقت و اندیشه تندرست میکنند اما در عمل, معیارهای سطحی و ظاهری را مبنای تعاملات و مناسبات اجتماعی خود قرار میدهند.
برای کسانی که تجربه زندگی یا تردد در جوامع گسترش یافته به خصوص جوامع غربی را داشته باشند,درک تفاوت هاي پدیدار در سنجش اوضاع پوشش و ظاهر شمار زیادی از دختران دانشجوی ایرانی و دختران دانشجوی ساکن جوامع غربی که با کمترین آرایش و ابتدایی ترین پوشش ظاهر میشوند, موجب تعجب میشود, به گونه ای
که پیامی که از شیوه و سبک پوشش دختران مشغول در فضای تعلیم فوق العاده به مخاطب میرسد معمولاً بیانگر دقت زیاد ایشان به هدف تحصیلی و علمی هست و ناخودآگاه مخاطب را نه به خصوصیت هاي ظاهری,؛ بلکه به انچه در ذهن خود می پروراند, قدرت بیان و تجزیه و تحلیل, قابلیت هاي پژوهشی و دستاوردهای علمی خود جلب میکند. تعامل در پیامی که از سوی دختران در این جامعه به مخاطب عرضه میشود حائز اهمیت هست.