به منظور درمان مریضی افسردگی بعضی از افراد به سراغ ازدواج می روند که در انتها با مشکل بزرگ تری مواجه خواهند شد.بابایی روانشناس ، با اشاره به اینکه بعضی ها برای درمان افسردگی خود انتخاب ازدواج را انتخاب میکنند، اظهار داشت: بعضی از افراد بدون درمان افسردگی خود به سراغ ازدواج می روند و زندگی مشترک خود را با این تصور که ” اگر یک نفر وارد زندگیام شود می تواند به من کمک کند”، تشکیل می دهند.
وی با تأکید بر اینکه گاهی بعضی افراد افسردگیشان را به طرف مقابل انتقال می دهند، اذعان کرد: بعضی از اشخاص پس از ازدواج افسردگی را به طرف مقابل خود انتقال میدهند. بعنوان مثال همسر زوجی که افسردگی دارد وقتی از او بخواهد با هم بیرون بروند یا در میهمانی حاضر شوند فرد افسرده وی را همراهی نمیکند در نتیجه سبب گوشهگیری طرف دیگر میشود.
این روانشناس در ادامه گفت: گرچه چنین امری در همه ي موارد صدق نمیکند چرا که افسردگی مریضی مسری نمیتواند باشد ولی به علت اینکه دو نفر که با هم زندگی می کنند رفتارشان مثل هم میشود این فرضیه در اکثر موارد صدق میکند.
وی تصریح کرد: افسردگی موانع چندانی در پیشبرد زندگی پدید نمیآورد و در بسیاری موارد براحتی قابل درمان هست، اما خانواده و خود فرد باید در نظر داشته باشند که این درمان باید تحت نظر مشاور و نه زیر سایه ازدواج انجام گیرد.
بابایی در پایان تأکید کرد: هر کسی باید هنگامی که ازدواج می کند برای پذیرش نقش همسر، مادر یا پدر آماده باشد نه اینکه بار مسایل روحی خود را روی شانه طرف مقابل بگذارد، در واقع سلامت روانی زوجها، توانایی برای تأمین نیازهای جسمی و عاطفی طرف مقابل و همین طور داشتن منبع درآمد مناسب از جمله مواردی هست که میتواند ضامن استمرار زندگی مشترک باشد.