پارس ناز پورتال

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

مجموعه : اخبار سینما
این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید 

عده اي از فیلم های سینمایی پیچیدگی خاصی دارند به گونه اي که پس از پایان باید دوباره بنشینید و آنرا تماشا کنید. اگر نخستین بار متوجه موضوع نشدید، دوباره و دوباره تلاش کنید. این جمله درباره فیلم ها نیز صدق می‌کند. اگر یک فیلم را بیش از یک بار ببینید می‌توانید به جزئیاتی پی ببرید که معنایی جدید به کل آن می‌دهد.

 

یا حداقل بخشی از شک و تردید هایتان را از بین میبرد. همه ی فیلم ها چنین ویژگی را ندارند و برای همین امروز میخواهم لیستی از این نوع فیلم ها را در اختیارتان قرار دهم. امیدوارم شما هم دربخش کامنت ها به من و دیگر دوستانی که این مقاله را مطالعه می‌کنند چند مورد مشابه پیشنهاد دهید.

 

«Pi « 1998

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

اگر اهل ریاضیات نیستید دلیل نمیشود که از این اثر فوق العاده پیچیده آرنوفسکی خوشتان نیاید. فیلم درباره یک ریاضی دادن است که غرق در اعداد است. و البته حتی اگر حسابتان قوی هم باشد دلیل نمیشود این فیلم را کامل درک کنید. دلیلش این است که تم پیچیده این فیلم فراتر از دنباله فیبوناچی است.

 

«Memento « 2000

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

اگر سریال سنفیلد را دیده باشید در یکی از اپیزودهایش همه ی چیز برعکس پیش می‌رود یعنی از آخر به اول. حالا همان اپیزود رابه خاطر بیاورید اما با پیچیدگی فوق العاده بیشتر و یک قتل. به لطف پایان بی نظیر و داستان هوشمندانه، فیلم اسرار آمیز غیر خطی کریستوفر نولان تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای گیج گننده تاریخ سینما شد.

 

«Primer « 2004

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

تا قبل از این که «Primer» به میان بیاید تمام فیلم هایي که درباره سفر در زمان ساخته می شد بسیار ساده بودند اما این فیلم باعث میشود به سراغ کتاب فیزیک بروید. مهم نیست چند بار این فیلم را دیده ایم اما هنوز نتوانسته ایم تمام اتفاقاتیکه در آن میوفتد را درک کنیم.

 

«Mulholland Drive « 2001

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

اگر از طرفداران فیلمهای دیوید لینچ باشید میدانید فیلمهای او بسیار پیچیده است و به دنبال معنای معنا. هر بار که «Mulholland Drive» را میبینید متوجه تصویری مخفی و تفسیری جدید میشوید. «Mulholland Drive» مثال کاملی است لایه هاي پیازی یک فیلم. شاید صحنه به صحنه آن نیاز به رمزگشایی داشته باشد ودر غیر اینصورت برایتان هیچ معنایی نخواهد داشت.

 

«۲۰۰۱: A Space Odyssey « 1968

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

بیشتر علاقه مندان به سینما و فیلم بر این عقیده هستند که کوبریک یک نابغه واقعی است. اما توضیح «2001 A Space Odyssey» حتی با تجربه ترین بیننده ها را نیز عاجز می‌کند.

 

«Cloud Atlas « 2012

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

فقط با فکر کردن به این اقتباس از رمان دیوید میشلز سرمان گیج میرود. روایت هاي متقاطع، پرش از یک مکان به مکانی دیگر و رابطه گیج کننده کاراکترها این فیلم را تبدیل به پازلی فوق العاده کرده که حل کردنش ساده نیست.

 

«The Prestige « 2006

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

میدانیم که یک جادوگر باید گیجمان کند. اما این فیلم خوش ساخت و دلهره آور شما را وارد داستانی میکند که مات و مبهوت می‌شوید. اگر به دنبال فیلمی هستید که رمز و رازش سر راست باشد «The «Prestige آن فیلم نیست. چند بار این فیلم را ببینید و شاید عده اي از سوالاتتان جواب داده شود

 

«Donnie Darko « 2001

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

در ظاهر، «Donnie Darko» را می‌توان فیلمی دید که به روایت داستان نوجوانی پریشان می‌پردازد که توهم دیدن خرگوشی بزرگ را دارد. اما وقتی جدی‌تر نگاهش کنید این فیلم به عمق می‌رود. خودرا آماده کنید که بپرسید همه ی این ها به چه معنا است؟

 

«The Fountain « 2006

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

«The Fountain» ازآن دسته فیلم هایي نیست که وقتی مشغول انجام کارهای روزمره هستید پخشش کنید و با یک نیم نگاه کل داستان را متوجه شوید. فیلمی که در ظاهر داستانی عاشقانه می‌آید در واقع سفری فکری است که باید ساعت ها وقت بگذارید تا متوجه شوید چه اتفاقی افتاده.

 

«Inception « 2010

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

بازهم نولان با یکیدیگر از فیلم هایش کاری میکند از مغزمان کار بکشیم. «Inception» بی شک یکی ازآن فیلم هایي است که باعث میشود پیوسته با خود یا دوستانتان در پی توضیح برایش باشید. صحنه پایانی فیلم مسلما یکی از بحث برانگیزترین نقاط آن است.

 

«Synecdoche, New York « 2008

این فیلم ها را باید بیش از یک بار تماشا کنید

چارلی کافمن در فیلم «Adaptation» از ساختار داستان سرایی استفاده کرده بود. اما هنگام نوشتن و کارگردانی «Synecdoche, New York» از واقعیت هاي متناوب استفاده کرد. در اوایل فیلم کمی به فکر می‌روید اما با ادامه شاید فریاد بزنید این جا چه خبر است؟