پارس ناز پورتال

این مرد با معشوقه اش همسر سرطانی را به قتل رساند

این مرد با معشوقه اش همسر سرطانی را به قتل رساند

این مرد با معشوقه اش همسر سرطانی را به قتل رساند 

یکی از کثیف ترین پرونده هاي قتل مربوط به مردی بود که همسر سرطانی اش را ذره ذره کشته بود و در اینکار معشوقه اش نیز دخیل بود.قاضی ابراهیم اسلامی یکی از جوان‌ترین و باسابقه‌ترین قضات دادگاه کیفری در گفت‌وگویی جزئیات پرونده‌هاي مربوط به جنایت‌هاي پررمز و رازی را شرح داد که خبر هر یک از این ماجراهای شگفت‌انگیز با تیترهای درشت در صفحات روزنامه‌ها و فضای مجازی انعکاس پیدا کرده هست.

 

وی ضمن اشاره به ناگفته‌هایي درمورد پرونده قتل پرسر و صدای دختربچه شش ساله افغان به نام ستایش قریشی از توطئه پیچیده مرموز زن جوانی برای کشتن رقیب عشقی‌اش پرده برداشت.نحوه کشف جرم در پرونده‌هایي که در فضای مجازی اتفاق مي‌افتد یا فضای مجازی در بروز و ظهور آن جرم نقش دارد، به چه صورت هست؟

 

منظور از قتل سایبر این نیست که افراد در فضای سایبر همدیگر را بکشند بلکه فضای سایبر ابزاری مي‌شود که اشخاص با بهره گیری از آنخودکشی مي‌کنند یا آدم مي‌کشند، مثلاً در حقوق جزای بین‌الملل بحثی با عنوان جنایات بین‌المللی داریم، جنایات بین‌المللی مربوط به جرائم جنگی، نسل‌کشی و جرائم علیه انسانیت میباشند؛

 

امروزه معتقدیم جرایم سایبری نیز خودش مي‌تواند یک جنایت بین‌المللی باشد. در فضای مجازی مي‌توان مثلاً نسل‌کشی راه انداخت یا مي‌توان با نوشتن مطلبی همه ي را تحریک کرد. پرونده قتلی را برای شما مثال بزنم. این پرونده در فضای مجازی صورت گرفت و چون خیلی مفید پلیس پیگیری کرد، توانستیم راحت آن را کشف کنیم،

 

این پرونده قتل با عنوان «قتل سایبر» مشهور شد در این پرونده اعلام شد که خانمی با داروی سمی خودکشی کرده هست، این خانم تا حدود دو ماه در کما بود، وقتی پرونده تشکیل شد، قاضی به پلیس گفت تحقیق کند که اولیای دم شاکی میباشند یا خیر، شوهر این زن مي‌گفت زن من سرطان داشت و نمیدانم چرا خودکشی کرد، خانواده آن خانم نیز گفتند وی سرطان داشته و شکایت نکردند.

 

این پرونده برای دولت هزینه زیادی داشت اما آن را انجام دادیم، موضوع از این قرار بود که وقتی وارد این پرونده شدیم، جلو مي‌رفتیم و تحقیق مي‌کردیم، یک روز خواهر مقتول، نزد من آمد و گفت نمیدانم قضیه از چه قرار بوده اما واقعیت این هست که شوهر خواهرم با یک خانمی دوست بوده و با وی قرار و مدار داشته هست.

 

این چند وقت جدید نیز همۀ وقت} اختلافات خواهر من با شوهرش سر این موضوع بود که زنی وارد زندگی‌اش شده و من خواستم شما بدانید که بحث ناموسی در بین بوده هست. این مطالب که توسط خواهر مقتول عنوان شد کنجکاوی من در پرونده اکثر شد، اکثر تحقیق کردیم و خواهر مقتول در اظهارات بعدی‌اش گفت: خواهرم در این چند وقت جدید بسیار روحیه‌اش عوض شده بود،

 

داروهای جدیدی مي‌خورد و مي‌گفت: در فضای مجازی با یک خانمی از طریق چت آشنا شدم، او یک دکتر داروسازی ایرانی در کشور آلمان هست و برای رضای خدا به من اطلاعات مي‌دهد و مي‌گوید اگر قصد داری مفید شوی از این داروها بهره گیری کن.خواهرم مي‌گفت من در حال جست‌وجو هستم که در کشور آلمان و کشورهای پیشرفته چه داروهایی برای مریضی‌ام مفید هست.

 

در پرونده جنایی و قتل قاضی وقتی مي‌تواند پیروز شود و قتل را کشف کند که همه ي وقت در این مواقع خود را جای قاتل قرار دهد، به این فکر کند که چه اتفاقی ممکن هست سبب قتل شود. به ذهنم القا شد که مثلاً سرنخی ارتباطی باشد که بتوانم قاتل را بیابم.

 

در این پرونده نیز یک چیزی به ذهنم تداعی شد که این خانم «مقتول» دائم در فضای مجازی هست، دارو مصرف مي‌کند و یک نفر به او خط و خطوطی مي‌دهد و این اتفاق معمولی نیست. «مقتول» خودش فوق‌لیسانس و تحصیلکرده بوده، آدم نادانی نبوده که بخواهد یک داروی ترکیبی درست کند، بخورد چون خواهر وی از قتل خواهرش مي‌گفت

 

این دکتری که با وی آشنا شده بود، صحبت از داروی ترکیبی مي‌کرد و مي‌گفت که اگر آن دارو را بهره گیری کنی سرطانت بهبود پیدا مي‌کند.به سرعت به ذهنم القا شد که احتمال خیلی چندان این اتفاق یک دام و روشی برای از بین بردن رقیب عشقی بوده هست و این قتل باید هدایت شده باشد.

 

افراد در برخورد با موضوعات عاطفی دو حالت دارند، یا روابط جنسی هست که اگر فردی بخواهد با یک نفر ارتباط‌ جنسی داشته باشد لازم نیست وقت بگذارد، «فرد مورد نظر» راحت خودش را واگذار مي‌کند اما زمانی مي‌بیند پای عشق در وسط هست و وقتی عشق و دوست داشتن وسط بیاید مطمئناً یک درگیری عاطفی پیش مي‌آید.

 

ردیابی ناشناس در جنایت

در ادامه رسیدگی به این پرونده پلیس گوشی شوهر مقتول را بررسی کرد و پی برد شوهر مقتول با آن خانم «فردی که خودش را به مقتول داروساز معرفی کرده بود» با یکدیگر ارتباط داشته هست. انها ابتدا منکر آشنایی شدند اما بعد فهمیدیم خانم در همان شرکت کار مي‌کند بعد از هر دو تحقیق کردیم که تحقیقات گسترده شد

 

و آن دو گفتند که محرم همدیگر هستیم و در حال انجام کار هستیم اما مسأله ازدواج مطرح نبوده هست.زمانی که پیامک‌هاي آن ها را بررسی کردیم متوجه ارتباط گسترده بین شوهر مقتول و آن زن شدیم. آن خانم شوهر نداشت و بیوه بود. مي‌خواستیم بدانیم کسی که به مقتول دارو معرفی کرده چه کسی بوده هست.

 

در ادامه تحقیقات را از طریق فضای مجازی پیگیری کردیم و متوجه شخصی شدیم که از خطوط ارتباطی کشور کشور آلمان وارد فضای مجازی کشورمون شده و با مقتول در ارتباط بوده هست.من به پلیس گفتم باید به هویت شخصی پی ببریم که با مقتول در ارتباط بوده هست، پلیس آگاهی گفت ردیابی این موضوع هزینه زیادی دارد باید با دولت، پلیس

 

و مخابرات کشور آلمان ارتباط برقرار کنیم و اینکار عملاً غیرممکن هست. از آن طرف نیز زمانی که به شوهر مقتول مي‌گفتیم به کسی ظنین هستی، مي‌گفت خیر، همسرم خودش را کشته هست. اولیای دم نیز اعتقاد داشتند که دخترشان خودکشی کرده و عملاً پرونده بسته مي‌شد اما چون ذهن من درگیر شده بود، دست‌بردار پرونده نبودم.

 

چون بحث مرگ انسانی مطرح بود و به نظر مي‌رسید بحث قتل در بین هست و قتل نیز با آن داروساز مرتبط باشد از پلیس خواستم موضوع را از هر طریقی پیگیری کند. از این طریق روشن شد کار، کار همان زن بیوه در شرکت بوده و فهمیدیم از طریق خطوط ارتباطی کشور آلمان وارد فضای مجازی کشورمون شده بعد شوهر مقتول نیز تمام اطلاعات دارویی همسرش «مقتول»

 

را در اختیار بیوه همکارش در شرکت قرار مي‌داد و این زن نیز اطلاعات را به مقتول مي‌داد چون مي‌دانست او سرطان دارد و باید دارو مصرف کند.مقتول از آن خانم مي‌پرسید شما در کشور آلمان چه داروهایی بهره گیری مي‌کنید که وی داروهایی را معرفی مي‌کرد و از این طریق توانسته بود داروی کشنده را با همدستی شوهر مقتول در اختیار او قرار دهد و این زن بیمار هم داروی ترکیبی راکه یک داروی سمی و مرگبار بود مي‌گرفت و مصرف مي‌کرد تا منجر به قتلش شد.

 

چه حکمی برای این زن و مرد متهم صادر شد؟

 

در دادگاه هر دو به دلیل مشارکت در قتل مجرم شناخته شدند.

 

عامل اصلی شوهرکشی

از قاضی اسلامی درمورد انگیزه‌هاي شوهرکشی سؤال شد که در جواب گفت: علت زیاد مربوط نارسایی قانون مربوط به جدایی و طلاق هست. زن نمیتواند از شوهرش طلاق بگیرد و اگر بخواهد طلاق بگیرد باید مهریه، حق و حقوق و تمام دارایی‌هاي مالی را بدهد و حتی از فرزندش نیز بگذرد.

 

لذا زمانی که یک زن متوجه شود شوهرش با دختر یا زن دیگری دوست شده یا به هر علت دیگر بخواهد از زندگی‌اش خارج شود، به شوهرش مي‌گوید من چند سال در زندگی تو بوده‌ام و از دارایی‌ات سهم دارم اما مرد سهم و حق و حقوق او را نمیدهد.مگر این که زن علت قانونی داشته باشد، مثلاً بتواند اعتیاد شوهرش یا «عسر و حرج» را اثبات کند، ثانیاً اگر زن بتواند حق و حقوق را از شوهرش بگیرد که او را نمیکشد و به دنبال کارش مي‌رود.

 

آشنایی‌ها در فضای مجازی

یکی از موارد مطرح شده در پرونده قاتل ستایش قریشی فضای مجازی هست؛ به نظر جنابعالی آیا فضای مجازی در ارتکاب به این جنایت هولناک تأثیر گذاشته بود؟

 

قسمت زیاد از وقوع این جرم به دلیل عدم بازرسی یا عدم دقت والدین بود. به نظرم فضای مجازی درخصوص نوع جرمی که اتفاق افتاد چندان تأثیری نداشت. به باور من علت وقوع این جرم به دلیل عدم کنترل یا عدم دقت والدین بود، چه در مورد ستایش که پدر و مادرش او را رها کرده و به منزل همسایه مي‌فرستادند؛ قطعاً ستایش هر روز به منزل قاتل مي‌رفت

 

و آنجا بازی مي‌کرد. پدر و مادرش باید مي‌دانستند ممکن هست حتی یک درصد دخترشان مورد سوءاستفاده و تعرض قرار بگیرد؛ در مورد این موضوع از لحاظ جامعه‌شناسی مي‌گوییم خود خانواده ستایش یک نوع بزه‌دیدگی بالقوه را فراهم کرده‌اند. قاتل ستایش، جوان ۱۶، ۱۷ ساله‌اي هست، دوست‌دختری داشته و او را از دست داده بود

 

و به مشروب روی مي‌آورد.وی پس از مشروب‌خواری سیگار مي‌کشد و بعد نیز خودش اذعان مي‌کرد در آن منطقه با زن‌هاي بیوه ارتباط‌ جنسی آزاد نیز داشته و در آن روز و در آن شرایط مي‌خواست با ستایش نیز ارتباط‌ برقرار کند.قاتل ستایش مي‌گفت درحالی که مشروب خورده بودم و حالت عادی نداشتم ستایش را کشتم که ما در جلسه دادگاه قتل را تحت تأثیر مشروب رد کردیم

 

 به گزارش پارس ناز چون فکر قاتل ستایش کار مي‌کرد و گذشته از وقوع جرم ستایش را با بهانه‌اي «نشان دادن جوجه به ستایش» به طبقه بالای منزلشان کشانده بود.زمانی که به قاتل ستایش گفتیم چرا ستایش را در آشپزخانه کشتی؟ گفت: «اتاق خواب فرش بود، من ستایش را به آشپزخانه بردم که کف آن سرامیک بود که اگر خون ریخت، بتوانم راحت بشویم.»

 

بنابر این فکر قاتل ستایش کار مي‌کرده و این طور نبوده که نفهمد چه مي‌کند.یک طبقه مستقل دراختیار این پسر قرار داده بودند و او هرکاری که دلش مي‌خواست، مي‌کرد؛ وی بعد از کشتن ستایش، جسد را داخل باکس اکو گذاشت، در آن را بست و تا صبح با جسد آن دختر آنجا خوابید و فردای قتل، اسید تهیه کرد تا جسد را نابود کند

 

اما پدر و مادر قاتل ستایش به او نگفته بودند که تو چه مي‌کنی؟ این سر و صداها چیست و چه اتفاقی افتاده؟ وی بعد که دید نمی تواند جسد را به خارج از منزل منتقل کند، جسد را آتش زد و بعد اسپند دود کرد، در این مقطع بود که مادر قاتل ستایش از پسرش پرسید چه بویی مي‌آید؟ او گفت بوی اکو هست. بعد به این موضوع مي‌رسیم

 

که چرا مشروب ومواد مخدر در جامعه چندان هست؟ به هرحال بحثی که پرونده ستایش را بسیار مشهور کرد، فضای مجازی بود و مسأله‌اي که باعث شد این پرونده بیش از حد در رسانه‌ها مطرح شود و افکار را حساس کند، فضای مجازی بود، چون این خبر مدام در تمام کانال‌ها اکران مي‌شد و بعنوان آخرین، خبرسازترین و فجیع‌ترین خبر مطرح بود.

 

در مورد پرونده قتل نظام آباد، یک پسر بیست و یکی دو ساله که حالش هم بد بود «مواد مصرف کرده بود» در خیابانی در نظام‌آباد در حال عبور به داخل قصابی رفت، چاقو را از دست قصاب گرفت، به پیاده‌رو برگشت، ۱۳، ۱۴ نفر را زخمی کرد و یک نفر را هم کشت؛ اما این موضوع را روزنامه‌ها و سایت‌ها کار نکردند، اگر هم کار کردند در قالب یک خبر بود و افکار عمومی را حساس نکرد.

 

اما پرونده ستایش آن قدر در فضای مجازی مطرح شد و گسترش پیدا کرد که حتی پسرم که نوجوان هست، مدام سؤال مي‌کرد بابا امیر حسین چه شد و چه مي‌شود؟

 

رکنا