پارس ناز پورتال

معرفی بازی های محلی جالب در استان فارس

معرفی بازی های محلی جالب در استان فارس

معرفی بازی های محلی جالب در استان فارس 

بازی های محلی مردم هر استانی نشانه فرهنگ و سنت آن ها است که بهتر می باشد زنده نگه داشته شوند و به آن ها پرداخته شود. یکی از انواع سرگرمی‌های آموزنده و مفید استان فارس بازی‌های قشنگ محلی است که با اصطلاحات و اسامی متفاوت در هر شهر و آبادی با تفاوت‌هایی متناسب با اقلیم هر منطقه انجام می‌شود

 

و با توجه به سن وجنس متفاوت است.
همچنین یکی از این بازی‌ها آسمون چه رنگیه می‌باشد که این بازی در بین نوجوانان و جوانان استان فارس موجب نشاط و شادی زیادی بین آنها می‌شود و در ضمن یک ورزش نیز محسوب می‌شود.بازی دیگر چوب بازی یا ترکه بازی است که در بین عشایر استان فارس همراه با موسقی رواج دارد.

 

آزنگه شیر (شیراز )

به قید قرعه یکى از بازیکنان انتخاب مى‌شود. او خم مى‌شود و به دیوار تکیه مى‌کند و به اصطلاح شیر مى‌شود.
سایر بازیکنان هرکدام خود را عضوى از شیر دانسته با خواندن این ترانه: آزنگه شیر، بشین بشین، بالا بشین که سرِ شیر اومد، رسید. بر دوش او مى‌جهند.

 

به‌همین ترتیب بازى ادامه پیدا مى‌کند تا آنکه بازیکنى به خطا نام عضوى از شیر را که قبلاً کس دیگرى انتخاب کرده بوده ببرد یا نتواند بر دوش شیر سوار شود یا در گفتار خود دچار لکنت شود.

 

اتل‌متل توتوله (کازرون)

یک نفر استاد مى‌شود و بقیه ٔ بازیکنان در یک ردیف کنار هم مى‌نشینند و پاهاى خود را دراز مى‌کنند.استاد ترانه‌اى مى‌خواند و با دست روى پاى بازیکنان مى‌زند، آخرین کلمه به پاى هرکس افتاد، آن بازیکن باید پاى خود را جمع کند.این بازى این‌قدر ادامه پیدا مى‌کند که تنها یک پا باقى بماند. صاحب این پا بازنده است. او چشم مى‌گذارد و استاد انگشت خود را به‌شکل سیخ یا سه‌پایه برپشت او مى‌گذارد و با خواندن شعرى از او مى‌پرسد که آنچه بر پشت او است سیخ است یا سه‌پایه.

 

اگر او درست جواب بدهد بلند مى‌شود وگرنه سئوال و جواب ادامه پیدا مى‌کند. غیر از ترانه متداول اتل‌متل توتوله ترانه دیگرى نیز خوانده مى‌شود که به قرار زیر است: اتل‌متل، طوطى متل، تو تیشه بردار موتبر، بریم به جنگ کانظر … کانظر هى کرد هو کرد، گله شاه رم کرد . سى و سه تاش گم کرد … به حق شاه مردان یک پاى خود برگردان.

 

انگوربازى (آباده)

دو نفر بازیکن خوشه انگورى را برمى‌دارند و پس از توافق روى میزان برد و باخت و نفرى که باید بازى را آغاز کند، کار را شروع مى‌کنند.نفر اول حبه‌اى مى‌چیند و مى‌خورد و نفر دوم نیز به‌همین ترتیب تا آخرین حبه به‌هرکس بى‌افتد آن بازیکن بازنده است. در این بازى معمولاً برد و باخت بر سر پول انگور و خوردن آن است.

 

بندک سرگو (شیراز – کازرون)

بازیکنان دو گروه می‌شوند. افراد یک گروه دست‌ها را روى شانه‌هاى هم مى‌گذارند و دایره مى‌زنند.دو نفر از افراد همین گروه دو سر طنابى را گرفته دور آنها حلقه مى‌زنند تا از آنها محافظت کنند و دائماً طناب را تکان مى‌دهند. افراد گروه دیگر باید سعى کنند خیز برداشته و بى‌آنکه طناب به آنها اصابت کند روى دوش بازیکنان داخل حلقه بپرند.اگر موفق شوند، تا آخر آن دور بازى سوار هستند ولى اگر طناب به کسى اصابت کرد او باید جاى خود را به یارى که درون حلقه بوده عوض کند.

 

جو به‌جو (ابرقو)

یک نفر که بزرگ‌تر است و بهتر مى‌تواند بازى را اداره کند استاد مى‌شود. بچه‌ها به‌صورت دایره دور هم مى‌نشینند و استاد مى‌خواند: جو به‌چو هرکه نیایه سر جُو على هُپ وقتى استاد کلمه هپ را مى‌گوید، دهانش را یاد مى‌کند و محکم روى آن مى‌زند و دهانش را مى‌بندد.

 

سایرین هم باید همین کار را بکنند. اگر کسى نتواند خودش را نگه دارد و بخندد، سوخته است. او را در وسط مى‌خوابانند و مى‌زنند یا اذیت مى‌کنند تا زمانى‌که استاد بگوید که بلند شود.بازى به‌همین ترتیب ادامه پیدا مى‌کند و کسى که تا آخر نسوخته باقى مانده برنده است.

 

حموم ما مورچه داره (آباده)

بازیکنان دایره مى‌زنند و دست همدیگر را مى‌گیرند و گروهى مى‌خوانند: حموم ما مورچه داره، دور و برش غنچه داره، بشین و خیز خنده داره. و در موقع گفتن بشین و وخیز باید بنشینند و بلند شوند.اگر کسى این‌کار را به‌موقع انجام ندهد سوخته است و از بازى کنار گذاشته مى‌شود گاهى هم براى شیرین‌تر شدن بازى به‌جاى آنکه اول بگویند بشین و وخیز، مى‌گویند وخیز و بشین که بازیکنان را به اشتباه بى‌اندازند.

 

داربازى (لارستان)

آتشى مى‌افروزند و به دور آن حرکاتى شبیه رقص انجام مى‌دهند و با چوب به همدیگر حمله مى‌کنند و در برابر ضربات چوب دیگران از خود دفاع مى‌کنند.

 

سک‌سکنا (ممسنى)

هر بازیکن براى خود تعدادى چوب نوک‌تیز دارد. نفر اول یکى از چوب‌هاى خود را بر زمین مى‌زند.
نفر بعدى باید طورى چوب خود را در کنار چوب نفر اول بزند که چوب او را بى‌اندازد، بى‌آنکه چوب خودش بى‌افتد. اگر نتواند موفق شود، مى‌بازد. به این بازى در شهر کازرون تنگسه مى‌گویند.

 

شنبه یک‌شنبه (شیراز)

اگر گروهى انجام شود، بازیکنان به نوبت توپى را به دیوار زده و مى‌گیرند و شعرى را مى‌خوانند که ابتداى آن با شمارش روزهاى هفته آغاز مى‌شود و پس از آن بازیکن مى‌خواند :رفتم به باغی، دیدم کلاغی، سرش بریده، خونش چکیده، ننه‌اش مى‌گه واى وای. پس از پایان هر دور، بازى به نفر دیگرى واگذار مى‌شود.

 

طاق یا جفت (آباده)

یکى از بازیکنان سکه یا سنگ‌ریزه را توى مشت خود نگه مى‌دارد و دست‌هاى خود را به پشت سر مى‌برد و سپس آنها را مقابل بازیکنان دیگر نگه مى‌دارد و مى‌پرسد: طاق یا جفت؟بازیکن مقابل باید حدس بزند که آنچه در مشت بازیکن است فرد است یا زوج. اگر حدس او درست بود برنده است. برد و باخت در این بازى معمولاً بر سر پول صورت مى‌گیرد.

 

عمو زنجیرباف (کازرون)

بازیکنان دست یکدیگر را مى‌گیرند و زنجیرى درست مى‌کنند. یک نفر از میان آنها استاد شده و از آنها سئوالاتى مى‌کند و همگى با گفتن بعله به او جواب مى‌دهند.و هربار با تقلید صداى حیوانى از زیر دست‌هاى زنجیر‌شده یکدیگر رد مى‌شوند تا جائى‌که همه دست‌ها قفل شود. آن‌گاه زنجیر را آن‌قدر مى‌کشند تا از جائى پاره شود.

 

گل از توته (نى‌ریز)

بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مى‌شوند و قرعه مى‌کشند تا گروه مدافع و مهاجم تعیین شود.گروه مهاجم در زمین بالائى و گروه مدافع در زمین پائینى مستقر مى‌شوند. گروهى که در بالا هستند به‌نوبت توپ را با چوبدستى به‌طرف زمین پائین پرتاب مى‌کنند و به‌ محض پرتاب توپ، تا فاصله سى‌مترى مى‌دوند و دوباره به نقط شروع برمى‌گردند.

 

اگر در این فاصله گروه پائین توپ را در هوا بگیرد جاى دو گروه عوض مى‌شود. اما اگر نتوانستند آن را در هوا بگیرند، پس از اصابت به زمین توپ را گرفته و با آن سعى مى‌کنند بازیکن حریف را که در حال دویدن است بزنند که اگر موفق شوند بازهم جاى دو گروه عوض مى‌شود.ضمناً این بازى زمان دارد و هرگاه در طول زمان تعیین‌شده گروه پائین نتواند با یکى از دو روش یادشده موفق شود، خود به‌خود پس از گذشت زمان تعیین ‌شده جاها تغییر مى‌کند.

 

مشاعره

از دیگر سرگرمی های رایج در استان فارس که نه تنها نوجوانان و جوانان بلکه بزرگترها اعم از زن و مرد را به خود مشغول می دارد مشاعره است.برای مشاعره دو نفر حاضر می شوند روبروی هم قرار می‌گیرند یکی از آنها مشاعره را آغاز می کند و شروع به خواندن بیت شعری از حافظ، سعدی یا شاعر دیگری می نماید.

 

طرف مقابل او هم باید در پاسخ شعری را بخواند که ( حرف اول ) کلمه اول آن شعر با ( حرف آخر )کلمه آخر شعری که خوانده شده یکی باشد. برای مثال نفر اول می خواند:

 

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهد نوشت
و نفر دوم به عنوان مثال پاسخ می دهد:
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

 

مشاعره می تواند بین تعداد بیشتری صورت بگیرد . با این تفاوت که نفر اول شعری را می خواند و فردی در کنار اوست شعر او را پاسخ می دهد بعد از آن نوبت نفر سوم و به همین ترتیب تا آخرین نفر مشاعره ادامه دارد برنده کسی است که شعرش بی جواب بماند.