پارس ناز پورتال

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت 

ولادیمیر پوتین حالا بعنوان قدرتمندترین مرد جهان شناخته می‌شود, وی اضافه بر اینکه رئیس جمهور روسیه هست ثروت بسیار زیادی نیز دارد. چه چیز در زندگی ولادیمیر پوتین وجود دارد که تابحال گفته نشده هست؟ برای مخالفان وی یک دیکتاتور نیمه لخت, وحشتناک, سوار بر اسب هست که در انتخابات دستکاری کرده, با دموکراسی مخالف بوده و رسانه ها و آزادی بیان را به شدت سرکوب می‌کند.

 

اما در طرف دیگر برای پیروان جان سختش او یک ورزشکار مصمم, عاشق جودو, بغل کننده خرس قطبی, دارای رفتاری مردانه و ناجی نیم لخت اسلاو آنهاست که به نادرستی هدف هجمه ي تبلیغات دشمنان قرار گرفته هست. برای افرادی که نه مخالف و نه طرفدار او بوده و هیچ حسی اعم از علاقه یا کینه به او ندارند, پوتین تنها یک پسر جدی هست که به نیمه لخت بودن علاقه دارد.

 

هر کدام از این دسته ها راکه دوست دارید انتخاب کنید و نگران نباشید زیرا قصد ما در اینجا پشتیبانی یا حمله کردن به شخص پوتین نیست, بلکه میخواهیم شما را با مردی حقیقی که در پشت این همۀ چهره قایم شده آشنا کنیم. چه وی را یک ابرقهرمان و چه یک انسان دون مایه بدانید , نکته ي مهم این هست که او قبل ي بسیار دیدنی و جذابی دارد. برای آشنایی با قدرتمندترین -احتمالا- مرد جهان با ادامه ي متن همراه باشید.

 

موش گیرِ کوچک

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

پوتین در کتاب «شخصیت اول» «First Person» میگوید که پدرش یک کارگر کارخانه ي از لحاظ فیزیکی ناتوان بود که پاهایش را در یک عملیات انتحاری در جنگ جهانی دوم از دست داده بود. مادرش که یکی از فرزندانش را به دلیل مریضی دیفتری از دست داده و نزدیک بود به دلیل قحطی دوران جنگ جان بدهد, برای دستمزدی ناجیز, خیابان‌ها را جارو می زد, تجهیزات آزمایشگاهی را تمیز میکرد و دست به هر کاری می زد.

 

منزل ي دوران کودکی پوتین احساس یک قوطی کنسرو له شده ماهی ساردین را داشت. وی همراه والدینش در یک اتاق کوچک که در آپارتمانی اشتراکی قرار داشت زندگی میکرد. آنها حمام و حتی شیر آب نداشتند و توالت شان نیز پایین تر از یک راه پله خراب شده خطرناک قرار داشت که پر از حفره بود. یکی از معلم هاي پوتین آشپزخانه این خانواده را چنین توصیف کرده هست:” یک راهرو مربعی تاریک بدون پنجره”.

 

کمی جلوتر برویم میبینیم که پوتین و دوستانش روزشان را با به دام انداختن موش هایي که در آپارتمان جولان داده و همۀ جا را حفره کرده بودند می گذراندند. در طی یکی از همین شکارها بود که رییس جمهور آینده روسیه یکی از درس هاي باارزشش در مورد خطرهای بردن رقیب به گوشه ي رینگ آشنا شد.

 

وی در این خصوص می‌گوید:” یک روز موش بسیار بزرگی را دیدم و وی را تا پایین راهرو دنبال کردم تا اینکه وی را به گوشه اي بردم. هیچ راهی برای فرار نداشت. ناگهان چرخی زد و خودش را به سمت من پرت کرد. من متعجب و ترسیده بودم. حالا دیگر موش مرا تعقیب میکرد”. پوتین فرار کرد و جان تندرست بدر برد اما این خاطره هیچ وقت وی را رها نکرد.

 

پوتینِ محصل

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

زندگی برای پوتین در منزل بسیار سخت بود و او این عقده ها را با صرف کردن زمان کلاس به قیام و دردسر سازی جبران میکرد. بیوگرافی رسمی او در قصر کرملین نشان میدهد که پوتین همواره دیر در کلاس درس آماده می شده و به ندرت درس می خوانده هست.

 

وی لباس مناسب نمیپوشید و آشوب را مثل مدال سربلندی خود میدانست. پوتین جوان درس و کلاس را نادیده می‌گرفت, پاک کن را به سمت همشاگردی هایش پرتاب می‌کرد و چندین بار نیز با معلم ورزش درگیر شد.

 

نمرات پوتین سرکش در برترین حالت ممکن متوسط بودند اما در درس هاي تاریخ و زبان آلمانی پیروز بود و این دو بعدها نقش مهمی در زندگی اش ایفا کردند. در واقع زبان آلمانی جایگاه ویژه اي در قلب پوتین داشت. وی فلش کارت هاي تعلیم زبان آلمانی را در کتاب شیمی اش نگه داری میکرد.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

هر معلم خوبی میداند که بین عملکرد و پتانسیل یک محصل تفاوت بسیاری وجود دارد و این موضوع در مورد پوتین کاملاً صدق میکرد. پشت گستاخی ظاهری و خشونت پاک کن محور او, مغز یک محصل باهوش و ممتاز وجود داشت. در کلاس ششم یکی از معلم هایش به او کمک کرد که استعداد باطنی اش را شکوفا کند و بدین ترتیب نمراتش بهبود چشمگیری داشتند. دوران دبیرستان او با دوران تحصیل ابتدایی اش تفاوتی ۱۸۰ درجه داشت.

 

بعد از اینکه پوتین با استعداد در یک دانشگاه مفید پذیرفته شد وی توانست خود را بعنوان یک دانشجوی ممتاز و همانند و نه یک جوان ولنگار و سرد نشان دهد. از همان جا وی به دانشکده دستمزد راه یافته و بی درنگ وارد کا گ ب «سرویس امنیتی اطلاعاتی شوروی سابق» شد.

 

مامور مشتاق کا گ ب

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

شمار زیادی از جوانان رویاهای شغلی خاصی را در سر می پرورانند که در نهایت واقعیت دردناک مثل ساطوری تیز انها را تکه تکه میکند اما پوتین از آن دسته جوان هایي بود که پیروز شد آرزوی شغلی خود را به حقیقت تبدیل کند.

 

او از همان دوران دبیرستان میدانست که میخواهد به کا گ ب بپیوندد. وی بعدها اعتراف کرد که میل او به استخدام در سرویس کا گ ب از «حکایت هاي عاشقانه در مورد جاسوسان» نشآت گرفته هست و نه درکی دست و کامل از خود سازمان کا گ ب. آرزوی خام دوران کودکی وی را به سمت مرکز فرماندهی کا گ ب در لنینگراد کشاند

 

تا دوران خدمت اجباری خود را در آن جا سپری کند. اما مقامات کا گ ب به او گفتند که به دانشکده دستمزد برود و او نیز همین کار را کرد. پوتین در سال ۱۹۷۵تحصیلاتش را در رشته دستمزد به آخر رساند.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

به علت نمرات بینظیر و موفقیت او در دانشکده, مقامات سرویس امنیتی شوروی به وی پُستی را در این سازمان توصیه کردند و پوتین نیز با خوشحالی تمام پذیرفت. وی خیلی زود به مرکز تعلیم جاسوسی رفت که در آن جا خیلی زود مهارتش را در حرف زدن به زبان آلمانی به بالاترین حد ممکن رسانده و در رشته جودو کمربند مشکی دریافت کرد. در سال ۱۹۸۵, پوتین به کشور آلمان شرقی سفر کرد تا کار اطلاعاتی انجام دهد.

 

جزییات فعالیت هاي او در این کشور کاملاً مبهم و پنهان باقی باقیمانده اما به قول ي برخی منابع احتمالاً به گردآوری اطلاعات در مورد فناوری هاي نظامی روز پرداخته و یا بر زمینه برنامه اي به نام «عملیات لوچ» «Luch» به معنای «پرتو» به عضوگیری در بین مقامات سیاسی بلندمرتبه کشور آلمان شرقی می پرداخت.

 

پوتین در سال ۲۰۱۷ فاش کرد که در مدت حضور در کشور آلمان شرقی وی با «گروه هاي اطلاعاتی غیرقانونی» مشارکت می کرده هست. به عبارت دیگر فعالیت هاي او شامل جاسوسی پنهانی بدون پوشش حفاظتی دیپلماتیک بوده هست. این موضوع میتواند در ابتدایی ترین حالت به این معنا باشد که پوتین جیمز باندِ شوروی یا جودی دنچِ روسیه بوده هست

 

وقتی که وضعیت در کشور آلمان شرقی به هم ریخت

زندگی در کشور آلمان شرقی تفاوت بسیاری با رویکرد متعارف سخت گیرانه و طاقت فرسا در شوروی داشت. کشور آلمان شرقی دارای خیابان هایي تمیز تر بوده و آزادی سیاسی در آن بیشتر بود, حتی محدودیت هاي مصرف مشروبات الکلی در این کشور بسیار به ندرت اعمال می شد, در صورتی که هیچ کدام از این موارد در خاک شوروی امکانپذیر نبود, دستکم به مثل کشور آلمان شرقی.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

به قول ي یک زندگینامه نویس آلمانی به نام بوریس ریشوستر, “پوتین از حضور در این بهشت کوچک لذت میبرد”. او حالا می توانست چیزهای بسیار بهتری از موش ها در راه پله را تعقیب کند و از همه ي مهم تر اینکه لباسهای شیک میپوشید و برای خود خودرو داشت. زندگی جاسوسی چندان پر زرق و برق نبود اما وی می توانست به صورت پنهانی خیلی کارها بکند. با این وجود دیر یا زود زمانی فرا می‌رسد که دنیای دوست داشتنی فانتزی شما آخر مییابد.

 

بیداری دردناک پوتین در نوامبر سال ۱۹۸۹ با فرو ریختن دیوار برلین رخ داد. از خیلی وقت پیش اتباع کشور آلمان شرقی مثل خونی که از یک قلب دچار خونریزی شده جریان پیدا می‌کند به سمت کشور آلمان غربی فرار میکردند. اما وقتی که این اتباع آزادی خود را تضمین شده دیدند شروع به تغییر دقت خشونت آمیز خود به سمت مقاماتی کردند که به فرمان دولت شوروی سال ها آزادی را از آنان سلب کرده بودند.

 

پوتین که از خشونت اتباع علیه روسی ها به هراس افتاده بود از مقامات روسی آماده در شهر خواهش پیشتیبانی کرد. اما به جای ارسال کردن تانک هایي که وی خواهش کرده بود وی پاسخی دردناک شنید:” ما بدون فرمان از مسکو نمیتوانیم کاری انجام دهیم و مسکو در حال آماده سکوت کرده هست”.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

این پاسخ برای پوتین کر کننده بود. کمونیسم به گوشه اي رانده شده بود و به جای اینکه با همه قوا از خود دفاع کند بدون حتی یک جیغ کوچک خود را تسلیم کرده بود. این رخداد باعث شد که پوتین از خواب بیدار شود.وی دریافت که آینده شغلی او در کا گ ب یا هر جای دیگری, دیگر از طریق وفاداری کورکورانه نسبت به یک ایدئولوژی یا رهبران سیاسی خاصی قابل هدایت نخواهد بود. وفاداری او باید به سمت خودِ کشور «شوروی» متمایل می شد.

 

بیانیه بعد از دوره فروپاشی کمونیسم

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

بعد از اینکه پوتین از سیر در ابرهای کمونیسم ناگهان به زمین سختِ واقعیت بازگشت, تصمیم گرفت سیستمی را طراحی کند که شوق ناسیونالیستی داشته و از سازمان هاي حاکم طرفداری تملق آمیز داشته باشد.

 

در دوران اول اولیه وزیری, او دیدگاه خود را در سندی در سال ۱۹۹۹ با عنوان «روسیه در آستانه هزاره» به وضوح بیان کرد. این بیانیه که معمولا با نام «بیانیه هزاره» از آن یاد می‌شود در واقع تعبیر پوتین از قبل و آینده ي روسیه را نشان می داد. وی در این بیانیه تاریخ سیاسی پر از انقلاب روسیه را به جدایی و تفرقه در جمعیت این کشور نسبت می داد.

 

مردم جملگی خواهان مفاهیم اجنبی اي مثل آزادی بیان و رعایت حریم شخصی شده بودند. مردم روسیه برای اینکه بتوانند در بین ملت هاي بزرگ باقی بمانند باید زیر پرچم یک حکومت مرکزی نیرومند گرد هم می آمدند. پوتین این موضوع را نه یک انتخاب بلکه سرنوشت و تقدیر مردم روسیه می‌دانست.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

در کمال ناباوری دو روز بعد از رونمایی از این بیانیه, پوتین بعنوان رییس جمهور جدید کشور انتخاب شد. شمار زیادی از کارشناسان سیاسی بر این باورند که در بیانیه نظامی سال ۱۹۹۷ با نام «پایه هاي ژنوپلتیک», پوتین مستقیماً و رسماً برنامه هاي خود برای برتری و حاکمیت در سطح بین المللی را اعلام کرد.

 

این بیانیه که زاییده ي تفکرات الکساندر دوگین, سیاستمدار معروف و ژنرال نیکولای کلوکوتوف بود توصیه میکرد که بیشترین تمرکز بر روی حیله گری سیاسی و عملیات پنهانی برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران باشد.همین طور در این سند بر نفوذ به سازمان هاي غربی, گرفتن قسمت هایي از خاک اوکراین, تلاش برای خارج کردن کشورهای اروپایی

 

از اتحادیه اروپا و یا حتی کمک به کشور آلمان و فرانسه برای تبدیل شدن به کشورهای نیرومند اروپا پافشاری شده بود. رخدادهای بین المللی در دو دهه جدید نشان میدهد که تمامی این اهداف با دخالت مستقیم یا غیرمستقیم روسیه تحقق یافته اند.

 

رییس جمهور هزاره

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

از فرو ریختن دیوار برلین و تبدیل شدن پوتین به رییس جمهور روسیه تنها ده سال به طول انجامید. در این برهه ي زمانی اطلاعات زیادی در مورد پوتین و فعالیت هاي او در دست نیست و او تقریبا فردی عادی و عمدتاً ناشناس به شمار می آمد. وقتی که معروف شد شمار زیادی از کارشناسان سیاسی به او اعتماد کردند, هر چند خیلی کم.

 

حتی زمانی که بوریس یلتسین در سال ۱۹۹۹ وی را به مقام اولیه وزیری ارتقا داد نیز تمامی تحلیل گران سیاسی بر سر این نکته توافق داشتند که این سیاستمدار تازه به دوران رسیده در ابتدای شروع اولیه وزیری اش انتخاب هاي زیادی برای انجام نخواهد داشت.

 

ارتقای پوتین از ماموری ساده در کا گ ب به درجات بالای سیاسی بسیار سریع و پنهانی رخ داد. بعد از مدت کوتاهی فعالیت بعنوان معاون شهردار لنینگراد وی بعنوان اولیه وزیر دولت یلتسین در سال هاي ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ انتخاب شد.وی ابتدا کارش را بعنوان یک رابط بین کرملین و ادارات پایین تر دولت نخست کرد

 

و برای مدتی بعنوان رییس بخش امنیت انتخاب شد و خیلی سریع به مقام اولیه وزیری رسید. تنها ۵ ماه بعد یلتسین از قدرت کناره گیری کرده و پوتین را رییس جمهور جدید کشور نامید. در کمتر از دو سال, پوتین از یک نشانه سوال سایسی به نشانه تعجب بزرگ قرمز تبدیل شده بود.

 

گرچه وی با نشان دادن خود بعنوان یک رییس جمهور جوان اما سرسخت و به ویژه اعلان جنگی همه ي جانبه و سختگیرانه به شورشیان چچنی مردم کشور را نیز با خود همراه ساخته بود. وقتی که زمان انتخاب ریاست جمهوری به شکلی رسمی و با آرای مردم رسید پوتین توانست با قاطعیت آرا بعنوان رییس جمهور جدید انتخاب شود.

 

استاد جودو و سیاست هاي جودویی

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

ویدیوهای منتشر شده از پوتین با لباس فرم جودو و مبارزه ي او با حریفان که آنها را مثل عروسک هایي به اطراف پرت میکند نشان می‌دهد که حزب پوتین از جودو جدایی ندارد و باید ان را حزب جودو نامید. ورزش جودو چنان برای هویت پوتین حیاتی هست که وی از لحاظ سیاسی خود را با میلیاردرهایی که عاشق جودو میباشند نزدیک می‌بیند. بنابراین جای تعجب نیست که به حلقه ي نزدیک نزدیکان او عنوان «جودوکراسی» داده اند.

 

وی جودو را بعنوان فلسفه اي میبیند که به او خود-کنترلی, توانایی درک زمان حال, مشاهده تقاط قوت و ضعف حریفان و تلاش برای برترین نتایج را یاد می‌دهد. تصمیم گیری هاي سیاسی و رویکرد وی نسبت به درگیری هاي ژئوپلتیکی نیز از همین دیدگاه ها باز میگردد. به قول ي معاون وزیر اقتصاد روسیه, سرگئی الکساشنکو, پیوست کردن کریمه به خاک این کشور در سال ۲۰۱۴ شرایط ذهنی جودو-محور پوتین در آن برهه زمانی را نشان می داد

 

پوتین به جای اینکه برای بدست آوردن کریمه به نبردی خونین دست بزند ترجیح داد با دادن قول هایي به افسران ارتش اوکراین که اصلیتی روسی داشتند انها را به سمت خود خوانده و نیاز به مبارزه نظامی را به مقدار بسیاری زیادی کاهش دهد. به عبرات دیگر و در تایید صخبت هاي الکساشنکو,

 

پوتین بعنوان شوالیه جودو, نخستین خط دفاعی حریفانش را به نقطه ضعف آنها تبدیل کرد. نیکولای پتروف, تحلیل گر سیاسی معروف روس نیز بر این یقین هست که پوتین از تحریم هاي اقتصادی بر تاجران این کشور برای “در قبضه داشتن کامل قدرت, برای ساختن یک حصار که او می‌خواهد” بهره گیری می‌کند.

 

به نظر می‌رسد در دورانی که همۀ ي سیاستمداران سیاست هایشان را بر مبنای بازی شطرنج انجام میدهند,پوتین کاملاً سیاست متفاوتی را در پیش گرفته و بازی کاملاً متفاوتی را انتخاب کرده هست: بله! جودو!

 

دانش بعنوان قدرت

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

از شمار زیادی از جهات, پوتین یک هیبرید تاریخی هست, یک باقیمانده از دوران وحدت جماهیر شوروی که خود را با دوران نوین هماهنگ ساخته هست. این موضوع زمانی روشن می‌شود که روش وی را برای بهره گیری از اطلاعات هم بعنوان سپر و هم اسلحه مورد بررسی قرار دهیم. به عبارت دیگر دسترسی بدون محدودیت به اطلاعات با دیدگاهه هاي قبل او بعنوان یک مامور سابق کا گ ب ناسازگار هست.

 

برای سال ها اطلاعات چیزی بود که او از دیگران می دزدید یا از آنها پنهان میکرد اما امروزه همان اطلاعات را به شیوه اي بسیار مشخص و لخت با همه جهان به اشتراک میگذارد درست مثل کسی که به بی حفاظ بودن مغز و برهنگی آین اعتقاد داشته باشد.

 

فروپاشی وحدت جماهیر شوروی با افزایش دسترسی به اینترنت و استقلال اطلاعاتی عامه مردم هم زمان بود. در ذهن پوتین, این موضوع بدان معنا بود که مردم کشورش از مسیر درست خود خارج شده و باید این انحراف را تصحیح کرد. بدین ترتیب وی تصمیم گرفت روسیه را به دوره ي پیش-دانشی بازگرداند, بهشت مصنوعی که در آن درخت دانش, سیب هاي پلاستیکی از پیش تعیین شده اي گرفته هست.

 

وی در ابتدا تمرکز خود را بر روی بازرسی تلویزیون و روزنامه ها معطوف کرد و از پتانسیل دگرگون کننده اینترنت غفلت کرد. سپس ماجراهای سال ۲۰۱۱ رخ داد. در این سال, اتباع برخی کشورهای عربی هم زمان با انتشار اسناد بی حیثیت کننده توسط سایت ویکی لیکس به خیابان‌ها ریخته و حاکمانشان را به بحران کشیدند. رسانه هاي اجتماعی مثل فیسبوک و توئیتر سوخت لازم برای این قیام ها را فراهم سازی می‌کردند. دولت تونس خیلی سریع ساقط شد.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

در روسیه شایعاتی مبنی بر کلاهبرداری انتخاباتی و دستکاری آرا مردم آنها را در حیرت فرو برد و بسیاری لب به انتقاد از پوتین و دولتش گشودند. اما این بار, برخلاف سال ۱۹۸۹, مسکو گمان سکوت نداشت.

 

زمان رها کردن پتک و یا حتی بهره گیری از داس کمونیسم , در صورت نیاز, فرا رسیده بود. در سال ۲۰۱۲, مقامات کرملین بستن وبسایت هاي «نامطلوب» را نخست کردند و وبلاگ نویس ها و روزنامه نگارانی که سیاست هاي دولت را به باد انتقاد میگرفتند را با ارسال پیام هایي تهدید آمیز وادار به سکوت کردند.

 

رییس جمهور نفوذ ناپذیر

اگر چه پوتین در ۲۰ سال جدید بهتر از دوران شوروی این کشور را اداره کرده هست اما هم چنان برای شمار زیادی از رهبران و سیاستمداران جهان ناخوانا و غیرقابل درک باقی باقیمانده هست, درست شبیه رهبران دوره ي وحدت جماهیر شوروی.

 

شرایط طوری هست که انگار یک جاسوس سابق شوروی دارای مدرک دستمزد و کینه شدید از شفافیت سیاسی, داشته این نمایش را در تمام این ۲۰ سال اجرا می کرده هست و گرچه چه نمایش اعجاب انگیز اي. در واقع پوتین رسانه هاي این کشور را به شدت مهار کرده هست و گرچه از مهاری بسیار سختگیرانه تر برای خود بهره گیری می‌کند.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

در گفت و گو هایش به سوالات بحث برانگیز و چالشی با پاسخ هایي طفره آمیز و با بهره گیری از کلماتی که با دقت و حساسیت انتخاب می‌شوند پاسخ می‌دهد و استراتژی را در پیش می‌گیرد که مثل موش دوران کودکی اش به گوشه ي اتاق رانده نشود.

 

با دقت به محدودیت هایي که در کنفرانس هاي خبری و دیدارهای او با عامه مردم وجود دارد, بیشتر فعالیت هاي او از چشم رسانه ها دور می‌ماند. بدین ترتیب هرگونه مناظره انتقادی از هر شخصیت شناخته شده اي, اعم از سیاستمدار, روزنامه نگار, استاد دانشگاه و غیره, سانسور میشود.

 

هم‌چنین وی از یک مانع مستحکم تکنولوژیکی بهره گیری میکند به عبارت دیگر کینه او از بهره گیری از تکنولوژی نوین باعث شده که رهگیری او و فعالیت ها, ارتباطات و سخنان پشت پرده اش به امری غیرممکن تبدیل شود.پوتین یک رایانه شخصی دارد اما از اینترنت بهره گیری نمیکند. اسناد درخواستی او به صورت مستقیم از سوی مامورین اطلاعاتی- امنیتی

 

از طریق پاکت ها و اسناد کاغذی به وی تحویل داده میشود. او از هیچ رسانه یا ابزار دیجیتالی برای مراودات خود بهره گیری نمی‌کند.

 

زندگی خصوصی پوتین

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

مردی مثل پوتین که به شدت از او و حریمش محافظت می‌شود برای ژورنالیست ها یک گیاه سمی به شمار می‌آید که با نزدیک شدن به آن یا کوچکترین لمسی جان خود را به خطر خواهند انداخت.

 

رسانه ها بارها تلاش کرده اند این کلاف سردرگم را باز کنند اما هربار متوجه شده اند که این کلاف نخ با چسبی بسیار قوی به هم چسبیده و نمیتوان آن را باز کرد. اما این موضوع باعث نشده که رسانه ها دست از کنجکاوی در مورد او بردارند و گرایش هاي کوچکی از این کلاف سردرگم را باز کرده اند که گرچه به ضرر انها پایان یافته هست.

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

برای نمونه همۀ می‌دانند که پوتین ۳۰ سال با یک مهماندار سابق هواپیما به نام لیودمیلا پوتینا زندگی کرده هست. با این وجود, علی رغم ارتباط ي زن و شوهری طولانی مدت این دو که در سال ۲۰۱۳ به آخر رسید هنوز هیچ تصویر رسمی تایید شده اي از خانواده ي او منتشر نشده و پوتینا که نام خانوادگی خود را بعد از جدایی از پوتین

 

به اوشرتنایا تغییر داده هیچوقت برای رسانه ها قابل دسترسی نبوده هست. اضافه بر این پوتین دو دختر ۳۰ ساله به نام یکاترینا و ۳۱ ساله به نام ماریا دارد که تا به حال هیچ اطلاعاتی در مورد انها مخابره نشده و کسی «عموم!» آنها را ندیده هست. زندگی این دختران کم و بیش پنهان نگه داشته میشود.

 

برای مدت زیادی ظاهر این دختران نیز برای رسانه ها مشخص نبود چه برسد به اینکه در مورد شیوه زندگی و دیگر فعالیت هاي آنان اطلاعاتی در دست باشد. اما در سال هاي جدید با برداشته شدن پرده ي محرمانگی مشخص شده که یکاترینا در دانشگاه دولتی مسکو مشعغول تدریس هست و در حوزه ریاضی و مکانیک

 

فعالیت آکادمیک دارد. هم‌چنین بسیاری بر این باورند که یکاترینا و شوهرش میلیاردها دلار در صنعت پتروشیمی سرمایه گذاری کرده اند. تنها چیزی که رسانه ها در مورد خواهر دیگر یعنی ماریا می‌دانند این هست که او ازدواج کرده هست, همین!یکبار یکی از رسانه هاي روسی ادعا کرده بود که پوتین در خارج از زندگی زناشویی با یک ژیمناست

 

المپیکی به نام آلینا کابایوا ارتباط داشته و از او یک فرزند دارد که گرچه این ادعا توسط مقامات کرملین به سرعت تکذیب شد و بدین ترتیب رسانه هاي دیگر نیز به این موضوع نپرداختند. دلیلش قابل درک هست!

 

بعد از قدرت «چندان» نوبت قدرت «بیشتر» می‌رسد

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

زندگی ولادیمیر پوتین با رویدادها بسیار تاریخی و بزرگی همراه بوده هست. او تنها ۵ ماه قبل از مرگ استالین به جهان آمده و با چشم خود از فاصله ي نزدیک فروپاشی وحدت جماهیر شوروی را شاهد بوده هست. از همه ي دیدنی تر اینکه نخستین دوره ریاست جمهوری خود را از آخرین رهبر شوروی به ارث برده هست. در واقع وی با بدست گرفتن یکی از قلمروهای شوروی سابق آن را به شکل یک کشور جدید درآورده هست.

 

وی دو رییس جمهور ایالات متحده را از میدان به در کرده و به یقین بسیاری با دست کاری و تقلب غیرمستقیم در روی کار آمدن سومین رییس جمهور ایالات متحده در دوران زمامداری خود نقش مهمی داشته هست. از همۀ طنز تر اینکه وی دستکم بیشتر این کارها را با نیم تنه ي لخت و در حالیکه سوار بر اسب تمرین جودو می کرده انجام داده هست

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

با دقت به اینکه به نظر میرسد دوران ریاست ابدی و نیمه لختانه «کلمه ي دیگری یافت نشد بدبختانه!» او پایانی ندارد شمار زیادی از خود می پرسند که چه زمانی پوتین پیراهنش را تن کرده و از سیاست کناره گیری می‌کند!؟

 

در سال ۲۰۱۴, در یک کنفرانس خبری, خبرنگاران از او پرسیدند که آیا قصد دارد قانون اساسی کشور را تغییر داده و دوران زمامداری خود را ابدی کند یا خیر. پوتین, در پاسخ,این سناریو را «بد و زیان آور برای کشور» توصیف کرده و افزوده هست که «اضافه بر این, من به چنین چیزی نیاز ندارم»!چه زیرکانه!

نگاهی به زندگی ولادیمیر پوتین از فقر تا قدرت

گرچه احتمالا پوتین نیازی به بازنویسی قانون اساسی کشور نداشته باشد زیرا هم حالا نیز وی هر چه بخواهد از طریق همین قانون اساسی آماده بدست خواهد آورد. قانون اساسی روسیه, روسای جمهور این کشور را از تکیه زدن بر صندلی ریاست بیش از دو بار متوالی برحذر داشته هست

 

و پوتین نیز تنها با یک استراحت چهار ساله و بار دیگر بازگشت در کسوت اولیه وزیری این قانون را رعایت کرده هست و پس از آخر دور دوم اولیه وزیری اش, بار دیگر در قامت رییس جمهور کشور و برای سومین بار خود را به جهانیان معرفی کرده هست.

 

در تئوری وی می‌تواند این تاکتیک را برای بی نهایت بار مورد بهره گیری قرار دهد. در حال آماده کسی نمیداند که او چه در سر دارد زیرا به قول ي خودش, هنوز برای اینکه ریاست جمهور بودن را کنار بگذارد یا نه تصمیمی نگرفته هست. در واقع افرادی که دارای قدرت حقیقی و خدادادی میباشند نیازی به چنگ زدن به آن ندارند زیرا این قدرت را در دست دارند و جای دوری نمیرود!