شارلیز ترون بازیگر معروف هالیوودی اهل آفریقای جنوبی است که در زندگی گذشته اش سختیهای بسیاری را متحمل شده است. در دنیای هالیوود امروزی، شارلیز ثرون یکی از شناخته شده ترین بازیگران زن است. این بازیگر و تهیه کننده آمریکایی که در آفریقای جنوبی به دنیا آمده در فیلمهای متعدد و دوست داشتنی مثل «وکیل مدافع شیطان» «The Devil’s Advocate»، «جو یانگ نیرومند» «Mighty Joe Young »
و «هیولا» «Monster» نقش بازی کرده است. در فیلم آخر وی نقش یک قاتل سریالی واقعی به اسم آیلین وورنوس را بازی میکرد که بازی خیره کننده او دراین نقش تحسین منتقدان را برانگیخت. وورنوس زنی بود که به علت کشتن ۶ مرد درسال هاي ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ محاکمه شده و به مرگ محکوم گردید.
در انتها وی درسال ۲۰۰۲ با تزریق ماده سمی اعدام شد هر چند ادعا میکرد که تمامی این قتل ها را برای دفاع از خود و زمانی که بعنوان فاحشه فعالیت می کرده مرتکب شده است.ثرون برای بازی دراین فیلم برنده جایزه اسکار، جایزه گلدن گلوب و جایزه اسکرین اکتوزز گیلد شد. همه ی بازی بی نقص وی را تحسین میکردند
اما کمتر کسی میدانست تجارب ناخوشایند اما واقعی شارلیز ثرون در زمان کودکی و نوجوانی سهم زیادی در بالا بردن توانایی او برای ایفای این نقش داشته است. ۱۲ سال قبل از فیلم «هیولا»، اگر همه ی چیز طبق خواسته پدر شارلیز ثرون پیش می رفت او هیچ گاه شانس حضور در هالیوود را نمی یافت. در واقع شرایط طوری بود که ممکن بود شارلیز ثرون بدون اینکه کسی وی را بشناسد جانش را از دست بدهد.
این بازیگر معروف درخانواده اي بزرگ شد که پدرش الکلی بوده و همواره رفتار بسیار بدی با مادر شارلیز، گرِدا، داشت و این موضوع حتی پس از موفقیت و شهرت نیز تاثیر بد و ناخوشایند خود روی این ستاره هالیوودی را حفظ کرد. شارلیز در گفتگو اي با برنامه هاوارد استرن دراین باره چنین میگوید:” بنظر خودم اتفاقی
که در زمان کودکی ام رخ داده و تاثیر زیادی بر روی زندگی ام در بزرگسالی گذاشت زندگی درخانواده اي با یک پدر الکلی بود که هرگاه از خواب بیدار میشدم, نمیدانستم که چه اتفاقی برایم خواهد افتاد. و نمیدانستم که باقی روز چگونه برایم پیش خواهد رفت و تمامی این موضوع به شخص دیگری وابسته بود که آن روز او الکل مینوشید یا نه”.
و ناگهان درسال ۱۹۹۱ شبی فرا رسید که زندگی او و مادرش را برای همیشه تغییر داد و وی را به یک بازیگر ببا شخصیت قوی مبدل کرد که همواره در فیلم هایش میبینیم. در ۲۱ ژوئن آن سال، چارلز، پدر شارلیز، و برادرش پس از یک شب طولانی و میگساری بی اندازه خود به منزل بازگشتند و با اسلحه اي
که در دست داشتند گردا و ثرون را تهدید به مرگ کردند. در آن زمان شارلیز تنها ۱۵ سال داشته و هنوز همراه با خانواده خود در آفریقای جنوبی زندگی میکرد. این موضوع چنان برای شارلیز سخت بود که خودرا در اتاق خوابش حبس نمود. چارلز در حالت مستی آغاز به تیراندازی به اطراف کرد اما گردا شجاعانه به سوی او رفته و اسلحه را از دستش درآورد. گردا بي درنگ با شلیک گلوله همسرش رابه قتل رساند.
گردا هیچگاه به خاطر قتل شوهرش محکوم نشد زیرا کاملاً مشخص بود که در دفاع از خود و نجات دادن دخترش دست به اینکار زده است. ثرون در گفت و گو اي دراین باره گفت:” این حکايت تمام زمان کودکی من بود. تمام درد و وحشت من همین بود. از این شرایط جان سالم بدر بردم و به این خاطر بخود می بالم.
برای رسیدن به این شرایط نیز سخت سعی کرده ام و ازآن هیچ هراسی ندارم. من ار تاریکی نمیترسم، از هیچ چیز دیگر. تاریکی مرا کنجکاو و متعجب میکند زیرا فکر میکنم که تاریکی ماهیت بشر و شخصیت انسانها را بهتر مشخص میکند”. وی گفته که مدت زمان زیادی طول کشید تا بتواند خاطرات تلخ گذشته اش را فراموش کند.
ثرون در گفتگو اي دیگر با هاوارد استرن دراین باره چنین گفت:” فقط وانمود کردم که این رخداد اصلاً رخ نداده است. به هیچکس نگفتم، نمیخواستم به کسی بگویم. هرگاه کسی از من می پرسید میگفتم که پدرم دریک حادثه رانندگی کشته شده است. چه کسی میخواهد آن حکايت [حکايت واقعی]
را برای دیگران تعریف کند؟ هیچکس دوست ندارد آن حکايت را بازگو کند”. شارلیز ثرون گفته که دوست نداشته نقش یک قربانی را بازی کند بهمین علت برای فراموش کردن این خاطره تلخ به روانشناس مراجعه کرده بود. وی گفته که به کمک روان درمانگر و البته مادرش این خاطره تلخ را فراموش کرده و توانسته به شرایط کنونی دست پیدا کند. او با مادرش رابطه بسیار عاطفی و نزدیکی دارد ودر مراسم فرش قرمز همواره درکنار هم دیده میشوند.
وی در مورد مادرش میگوید:” من یک مادر فوق العاده دارم. او الهام بخش زندگی من بوده است، منظورم فلسفه او در زندگی است. او به من گفت: این رخداد ترسناک است. بپذیر که این رخداد ترسناک است. حالا تصمیم بگیر. آیا این رخداد شخصیت تو را تعیین خواهد کرد؟
آیا میخواهی غرق شوی یا میخواهی شنا کنی؟، فلسفه او این بود”. شارلیز و مادرش مدت کوتاهی پس ازآن شب ترسناک آفریقای جنوبی را ترک کرده و به امید اینکه وی در حرفه مدلینگ آینده اي برای خود بسازد به ایالات متحده آمدند. بعد ها وی نخستین نقش خود در هالیوود را درسال ۱۹۹۶ در نقش یک زن قاتل در فیلم «دو روز در دره» «۲ Days in the Valley» بدست آورد و ادامه ماجرا نیز حکايت درازی دارد.