پارس ناز پورتال

هفته نامه صوراسرافیل را بیشتر بشناسیم

هفته نامه صوراسرافیل را بیشتر بشناسیم

هفته نامه صوراسرافیل را بیشتر بشناسیم 

نام هفته نامه صور اسرافیل را که می شنویم به یاد مرحوم علی اکبر دهخدا می افتیم که این روزنامه را بنیان نهاد. يكي از مؤثرترين نشريه‌هاي دوره قاجاريه و عصر مشروطه هفته‌نامه صور اسرافيل بود، اين نشريه، ابتدا با مديريت ميرزا جهانگير‌خان شيرازي و سرماية ميرزا قاسم‌خان تبريزي و دبيري و قلم ميرزا علي‌اكبرخان قزويني (دهخدا) تهيه و منتشر مي‌شد.

 

تندروي‌ها و جسارت به مردم و معتقداتشان، از زبان سرخ صوراسرافيل، سر سبزش را بر باد داد و رفيقش دهخدا را به خارج از كشور فراري داد. بعد از كشته شدن ميرزا جهانگيرخان، تمام بار نشريه (نشر سه شماره آخر) بر دوش ميرزا علي‌اكبر دهخدا افتاد و به همت وي در خارج از كشور چاپ مي‌شد.

 

این نشریه بصورت هفتگی چاپ و تکثیر می شد. تاریخ اولین شماره ۱۷ ربیع الآخر ۱۳۲۵ قمری است برابر با ۳۰ ماه مه ۱۹۰۷ میلادی و هشتم خرداد ماه ۱۲۸۶ خورشیدی. شماره دوم صور اسرافیل، یک هفته بعد، در تاریخ ششم ماه ژوئن ۱۹۰۷ (برابر با پنج شنبه ۱۵ خرداد ۱۲۸۶ خورشیدی) به چاپ رسید.

 

جذاب‌ترین بخش آن هفته‌نامه را ستون فکاهی آن دانسته‌اند که به عنوان «چرند و پرند» به قلم علی اکبر خان قزوینی (دهخدا) و با امضای «دخو» نوشته می‌شد. دهخدا مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فکاهی طی مقالات خود منتشر می‌کرد و سبک نگارش آن در ادبیات فارسی بی‌سابقه بود و مکتب نوینی را در عالم روزنامه‌نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد.

 

گفته شده است که صوراسرافیل اولین روزنامه‌ای بود که به طور رسمی در کوچه و بازار به دست روزنامه‌فروش‌ها و بیش تر به‌وسیلهٔ کودکان به فروش می‌رفت، و از این رو در بیداری مردم تأثیری به سزا داشت.

 

در سر مقاله، مراد و هدف روزنامه اینطور اعلام شده بود: « تکمیل معنی مشروطیت »، « حمایت مجلس شورای ملی » و « معاونت روستاییان و ضعفا و فقرا و مظلومین ». در شماره سه، در تکمیل عبارت اخیر چنین آمده بود: « حمایت فقرا و ضعفا و کارگران ». در تکمیل معنی مشروطیت،

 

به استبداد و ارتجاع می تازد و در معاونت روستاییان و فقرا و مظلومین، اصلاحات ارضی و تقسیم زمین را میان رعیت مطرح می کند. از محدودیت سرمایه داری و اختیار نامحدود کارگران سخن می گوید و بالاخره دادخواهی مظلومین سراسر ایران را به گوش همگان می رسند…

 

در بیان حقایق و تعقیب هدف های خود نیز از همان شماره اول، نویسندگان گفته بودند که:
از تهدید و هلاکت بیم و خوفی نداریم و به زندگی بدون حریت و مساوات و شرف واقعی نمی‌گذاریم… تملق از کسی نمی‌گوییم و به رشوه گول نمی‌خوریم و اغراض نفسانی به کار نمی‌بریم، بد را بد و خوب را خوب می نویسیم.هفته نامه صوراسرافیل را بیشتر بشناسیمروزنامه صور اسرافیل از جراید معروف و مهم مشروطیت بود

 

دبير و مدير نشريه
علي اكبر دخو، معروف به دهخدا فرزند خان بابا خان در 1258 ش متولد شد. وي تحصيلاتش را در مدرسه سياسي تهران تمام كرد و مدتي نزد ميرزا ابراهيم خان معاون الدوله كاشي به سر برد و به همراه او عازم بالكان شد و گويا از آنجا به عنوان منشي گري معاون الدوله به رم و سپس به بادكوبه رفت.

 

بعد ازچند ماه به رشت مسافرت كرد. چون اين مسافرت او (سال 1323 ق) مصادف با نهضت مشروطه و به تعبير درست تر، مقارن با نهضت عدالتخانه گرديد، او نيز به تهران آمد و در سال 1325 ق به كمك ميرزا جهانگير خان صور اسرافيل و خويش او، ميرزا قاسم خان صور اسرافيل، روزنامه صور اسرافيل را تاسيس كرد.

 

پس از انحلال مجلس، دهخدا و جمعي ديگر از دوستانش به سفارت انگليس رفتند و جان سلامت به در بردند و روانه اروپا شدند. وي در ايوردون سوئيس، مدتي به نشر همان روزنامه پيش گفته پرداخت، به گونه اي كه برون انگليسي از او تمجيد كرد. درباره دهخدا گفته اند كه: «از جمله نجات يافتگان سفارت انگليس بود».

 

پس از فتح تهران در سال 1327 ق به تهران آمد و در دوره دوم، وكيل كرمان شد. نامبرده در هشتم اسفند 1336 در 76 سالگي در تهران، در گذشت.

 

رشوه محمد علی شاه
حتی یکبار محمدعلی‌شاه برای گردانندگان روزنامه پول می فرستد و چند نفر محافظ را حافظ جان آنان می کند. دهخدا پول را نمی‌پذیرد و دستور می دهد که قزاقان آن را بین خود تقسیم کنند و هر چه زودتر شرشان را از سر او و سایه تجسشان را از دم در روزنامه کم کنند.

 

نه تهدید و نه تطمیع نویسندگان صور اسرافیل را نمی‌ترساند، چرا که مردم بهترین پشتیبان آنها هستند. صور اسرافیل با بالاترین تیراژ ممکن به قولی بیست و چهار هزار شماره در هفته چون بیرقی در قلب مردم ستمدیده به اهتزاز در آمده است. کودکان روزنامه را به محض انتشار در سراسر شهر ها به دست گرفته و می فروشند. گاهی روزنامه به چاپ دوم هم می رسد…

 

تعطیل و توقیف
فشار استبداد و به ویژه اقدامات ارتجاع سبب می شود که روزنامه در طول عمر یک سال و یک ماهه خود، ده بار توقیف و تعطیل شود به نحوی که در طی این مدت به جای ۵۵ یا ۵۶ شماره، بیش از ۳۲ شماره منتشر نمی‌شود. این توقیف ها، گاه به « امر مجلس » گاه به « حکم دولت »، زمانی در اثر حمله اوباش و چند روزی بر حسب « ضرورت و مصلحت! » صورت می گیرد.

 

در شمارۀ ۱۵ که پس از یک و ماه نیم توقیف منتشر می شود می خوانیم که چون روزنامه به « امر مجلس » توقیف بوده باید به حکم آن احترام و گردن نهاد.

 

در شمارۀ ۲۰ نیز که با یک ماه و نیم فاصله از شمارۀ قبلی بیرون آمده می خوانیم که « علت دیگر، تاراج شدن و شکسته شدن در و پنجره اداره و تغییر مکان و تهیه اسباب کار بوده » و بالاخره در شماره ۲۶ نیز که پس از یک و ماه نیم فاصلۀ زمانی انتشار می یابد اینطور عذر تقصیر خواسته شده است:

 

اعلان از طرف اداره — خدمت شرکاء عظام دامت توفیقاتهم، گذشته از اینکه نگارنده محترم جناب آقای میرزا علی اکبر خان ناخوش سخت بودند نظر به پاره ای از مصالح راجع به دوام جریده، تعطیل موقتی نیز مقتضی بوده… – قاسم